خبرآنلاین نوشت: عباس سلیمینمین، تحلیلگر و فعال سیاسی اصولگرا معتقد است عوامل متعددی باعث شد مشارکت مردم در انتخابات کاهش پیدا کند. به گفته او، یأس سیاسی پایگاه رای اصلاحطلبان، تخریبهای گسترده از سوی تندروهای چپ و راست علیه محمدباقر قالیباف، شیوع کرونا و وحدتِ دیرهنگامِ اصولگرایان همگی باعث شد مشارکت مردم کم شود.
سلیمینمین معتقد است که اگر «مجلس یازدهم عملکرد خوبی داشته باشد و تندروها در آن ریلگذاری نکنند، اصولگرایان در انتخابات ۱۴۰۰ هم پیروز خواهند بود.»
او تلویحا از ریاست فالیباف بر مجلس آینده حمایت میکند و میگوید: «برخی نیروهای اصولگرا در این وادی دچار بینش درستی نیستند اما فردی همچون آقای قالیباف قطعا در مسیر تقویت دولت گام برمیدارد.»
مشروح گفتگو با عباس سلیمینمین را در ادامه بخوانید؛
* آقای سلیمینمین! تحلیل شما از نتیجه انتخابات و پیروزی اصولگرایان در انتخابات مجلس چیست؟
دلایل متعددی بر شکل گیری این نتیجه در انتخابات تاثیر گذاشت. اما فکر میکنم که ثابت شد پایگاه رای اصلاحطلبان به طور جد دچار یأس سیاسی شده است. برخلاف آنچه تبلیغ و گفته میشود که دلیل آن «رقابتی نبودن فضای انتخابات نبوده» باید بگویم که خیر، در بسیاری حوزههای انتخابیه که فضای رقابتی جدی وجود داشته هم باز میزان مشارکت خیلی پایین بوده است. به طور مثال آقای پزشکیان با رای کمی وارد مجلس یازدهم شد درحالی که چهرهای شناخته شده و نائب رئیس مجلس فعلی است و باید به عنوان یک چهره شناختهشده، پایگاه رای اصلاحطلبان را به حرکت درمی آورد.
به نظر من این چیزی جز یأس پایگاه اصلاحطلبان نیست. چراکه عملکرد کسانی که از طریق رای این قشر اجتماعی وارد مناصب مختلف در قوه مقننه، دولت و شوراها شدند نتیجه امیدبخشی عرضه نکرده که این امید موجب شود مردم باز به میدان بیایند و با رای خود، قدرتش را به چهرههای شاخص اصلاحطلب تفویض کند. مشخص شد که این انگیزه دیگر وجود ندارد. چون کارنامهای که پیش رو میبینند قابل دفاع نیست.
در تهران لیست اصلاحطلب با عنصر شاخص و سرلیستی چهره معروف و افراد مطرح، ارائه شده بود اما رای بسیار نازلی به آنها داده شده است و این یعنی پایگاه رای اصلاحطلب انگیزهای برای مشارکت نداشتند. من نمیخواهم رد کنم که حضور بیشتر کاندیدا ایجاد انگیزش نمیکند، اما وقتی فضای یأس به وجود میآید، نمیتوان این انتظار را داشت.
اصلاحطلبان در انتخابات شورای شهر دوم هم همین تجربه را داشتند؛ آنها در شورای اول چنان عمل کردند که مشارکت در تهران به ۱۲ درصد رسید. این درحالی است که تایید صلاحیتها در اختیار مجلس ششم بود، همه جریانات تایید شدند، حتی بعضی نیروهای سلطنتطلب و نهضت آزادی. اما مشارکت از ۱۲ درصد بالاتر نرفت. اصولگرایان هم اعتراض داشتند که چرا قانون اجرا نشده و به صحنه نیامدند. اصلاحطلبان در شورای شهر اول کارشان فقط دعوا بر سر قدرت شده بود به طوریکه تنفر عمومی به وجود آمد و مردم مشارکت نکردند. بنابراین ما در مقاطع مختلف شاهد بودیم که پایگاه رای اصلاحطلبان به دلیل بد عمل کردن هرچند دوره یکبار دچار یاس میشود و باید مدتی بگذرد تا خود را بازسازی کنند و باز به میدان بیاید لذا مشارکت سینوسی است.
از سوی دیگر هرچند برخی میگویند مردم از نظام بریدند، اما اگر بریده باشند درصد مشارکت باید سیر نزولی داشته باشد اما در این سالها همیشه کم و زیاد شده است. ضمن اینکه همین مشارکت موجود در انتخابات مجلس هم باز از بسیاری کشورها بهتر است.
اما عوامل دیگری هم در میزان مشارکت مردم دخیل بود. عامل بعدی، تخریب شدید آقای قالیباف به عنوان سرلیست اصولگرایان بود که با پدیدههای جدیدی روبهرو بودیم؛ هم جریان تندرو اصلاحطلبان اتهامات مختلف و بی اساسی به ایشان وارد کردند هم جریان تندرو اصولگرا. آقای قالیباف میتوانست آرای خاکستری بسیاری را به میدان بیاورد اما این مسائل آنها را دچار ابهام کرد که نکند ایشان تخلف مالی داشته باشد و امثالهم.
در مجموع آقای قالیباف ظرفیت به میدان آوردن بخشی از آرای خاکستری را داشت اما حجم سنگین و کمسابقه تخریبها درباره ایشان باعث شد برخی دچار تردید شوند و همین یکی از عوامل کاهش مشارکت بود. واقعیت این است که هیچ فرد و جریانی نتوانسته بود کارنامه درخشانی همچون آقای قالیباف داشته باشد.
موضوع شیوع کرونا هم تاثیر ناچیزی در میزان مشارکت داشت و برخی ترسیدند و حدود ۵ تا ۷ درصد در میزان مشارکت تاثیر داشت، به خصوص در شمال تهران که مشارکت ۵ درصد بود و یکی از عوامل موثر همین بحث ویروس کرونا بود و رسانههای فارسی زبان مربوط به قدرتهای معاند تبلیغات جدی کردند که اوراق آلوده است و شرکت نکنید.
* باتوجه به اینکه اصولگرایان برای نهایی کرن لیست به وحدتی لحظه آخری رسیدند، فکر میکنید معادلات درون پارلمانی چطور رقم میخورد؟ اختلافات موجود بین جریانهای اصولگرا بیشتر میشود یا آنها میتوانند باز هم به یک وحدت نظر برسند؟ به خصوص در رقابتها بر سر کسب کرسی ریاست مجلس و ریاست کمیسیونها.
همین بحثِ اتحاد دیرهنگام اصولگرایان هم یکی از مسائلی است که در پایین آمدن مشارکت تاثیر داشت. آنها تا یک روز مانده به انتخابات درگیر این مسئله بودند درحالی که لیست اصولگرایان با چهره های شاخصی همچون آقای قالیباف کشش زیادی برای قشر قابل توجهی از جامعه داشت اما آنها فرصتی برای عرضه و تبلیغات آن نداشتند و هزینه زیادی برای اتحاد و وحدت صرف شد؛ حال اینکه این وحدت میتواند استمرار پیدا کند یا خیر، بحثی جدی است.
به نظر من پایداری این وحدت به عوامل مختلفی برمیگردد؛ اگر این مجلس یک سری اهداف بلند باتوجه به مشکلات موجود ترسیم و ریلگذاری کند، افراد تندرو فرصتی برای برهم زدن وحدت پیدا نخواهد کرد در غیراین صورت حاشیهرویها زیاد خواهد شد.امیدواریم مجلس یازدهم اصلاحاتی اساسی را در دستور کار خود قرار دهند تا جایی که حتی با اصلاحطلبان هم طوری پیش روند که بتوانند راهکارهای اساسی که به نفع جامعه است را پیدا کنند.
* فکر میکنید پیروزی اصولگرایان در این انتخابات، میتواند مقدمهای برای بازپسگیری جایگاه های ریاستجمهوری و شورای شهر باشد؟
قطعا همینطور است اما اگر اصولگرایان بتوانند کارنامه ارزندهای در مجلس یازدهم طی این دو سال ارائه دهند و به شرطی که عناصر تندرو ریلگذاری نکنند. مردم امروز تشنه خدمات و توجه هستند و مجلس یازدهم میتواند به مطالبات آنها برسد. میتواند دولت را تکمیل و تقویت کند تا خدمات آن افزایش پیدا کند.
این مجلس هم میتواند در تقابل با دولت باشد هم اینکه توانش را با دولت جمع بزند؛ برخی نیروهای اصولگرا در این وادی دچار بینش درستی نیستند اما فردی همچون آقای قالیباف قطعا در مسیر تقویت دولت گام برمیدارد. در مجموع مجلس آینده پتانسیل لازم را در این راستا دارد اگر به خوبی مدیریت شود.
* پس شما فکر میکنید آقای قالیباف رئیس مجلس آینده است؟
نگاه آقای قالیباف در این زمینه بر افزایش سازندگی و خدمترسانی است و میتواند دولت را در این جهت تقویت کند.