عارف، اصلاح‌طلبان و معضلات این روزها

محمدعلی حبیبی،   3990312119 ۲۳ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱۲ تکراری یا غیرقابل انتشار

محمدرضا عارف، رئیس فراکسیون امید مجلس دهم چند روز پیش نامه‌ای خطاب به مردم منتشر کرد. تا پیش از خواندن این نامه به نظر می‌رسید عارف بنا دارد گزارشی از عملکرد خویش و فراکسیون امید در مجلس دهم منتشر کند؛ اما این نامه محتوای دیگری داشت.

عارف در این نامه ابتدا تلاش کرده تحلیلی از وضعیت کنونی کشور ارائه دهد  و سپس راه‌حل‌هایی ارائه داده است. او در بخش راه‌حل‌ها به مواردی مانند افزایش سرمایه اجتماعی، شایسته‌سالاری، تنش‌زدایی در سیاست خارجی و جوانگرایی اشاره کرده است.

البته عارف در پایان این نامه فهرستی از مصوبات مجلس دهم را که به زعم خود مطلوب بوده به‌عنوان کارنامه فراکسیون امید ارائه کرده است و گفته است گزارش کامل در آینده در اختیار رسانه‌ها قرار خواهد گرفت.

درباره این نامه و به‌طور کلی موقعیت کنونی اصلاح‌طلبان در فضای سیاسی کشور نکاتی به نظر می‌رسد:

*مقدمتا باید عرض شود نگارنده از زمره افرادی نیست که از حذف اصلاح‌طلبان از فضای سیاسی خشنود شود. به‌عکس، به این مسئله معتقد است که کشور با یک جناح سیاسی قابل اداره نیست. طبیعتا حضور یک جناح سیاسی در سپهر سیاسی کشور باعث فساد و رکود آن گروه می‌شود.

به‌علاوه اصلاح‌طلبان نماینده مطالبات اقشار  وسیعی از مردم هستند و اگر ایشان حذف شوند آن دسته از مردم، دیگر امیدی به پیگیری مطالباتشان نخواهند داشت. نتیجه طبیعی این اتفاق در شکل حداقلی آن، کاهش مشارکت سیاسی مردم و در شکل حداکثری آن تلاش برای تغییر نظام سیاسی توسط آن اقشاری است که نماینده‌ای در فضای سیاسی ندارند. پس حضور اصلاح‌طلبان برای بقای سیاسی نظام و مشارکت سیاسی عموم شهروندان ضروری است.

*آنچه بیش از همه چیز در نامه جناب عارف، مخاطب را آزار می‌دهد رویکرد کلی ایشان است. لحن نامه و محتوای این نامه متناسب با فردی است که سال‌هاست بیرون از گود قدرت نشسته و نظاره‌گر امور است؛ نه فردی که چهار سال ردای نمایندگی مردم با رایی بالا بر تن او بوده و رئیس یکی از سه فراکسیون اصلی مجلس بوده است.

رویکرد عارف در این نامه به‌خصوص در بخش ارائه راه‌حل‌ها می‌بایست در مقام پاسخگویی و معطوف به کارنامه چهارساله ایشان می‌بود. مثلا ایشان در بخشی از از این نامه به ضرورت شایسته‌سالاری در به‌کارگیری متخصصین به‌خصوص در انتخاب مدیران ارشد و وزرا تاکید کرده‌‌اند. خوب بود ایشان پاسخ می‌دادند آیا خودشان این دستورالعمل را در هنگام رای اعتماد به وزرا در سال ۹۶ و بعد از آن رعایت کرده‌اند؟

درست است که وزرا را ایشان انتخاب نکردند اما ایشان و فراکسیون متبوعشان حداقل می‌توانستند مانع ورود افراد بی‌کفایت به دولت شوند. آیا ایشان این کار را انجام دادند؟ این پرسش کلی از نقش ایشان تقریبا به تمامی بندهای این نامه قابل تسری است.

*البته رویکرد عارف در این نامه که به جای پاسخگویی از باید‌ها و نبایدها سخن بگوید رویکردی عمومی در مدیران و مسئولین ارشد کشور ماست. در این سال‌ها به‌خصوص در یکی دو سال اخیر به‌کرات شاهد فهرست‌کردن بایدها و نبایدها از جانب رئیس‌جمهور و معاون اول ایشان بوده‌ایم. مشخص نیست تا چه زمانی روحیه طلبکاری مسئولین کشور ما جایش را به روحیه پاسخگویی خواهد داد.

*مضاف بر اینکه روحیه پاسخگویی  در این نامه رعایت نشده، راه‌حل‌هایی که عارف ارائه داده‌ است چیزی جز کلی‌گویی بی‌حاصل نیست. همگان می‌دانند و اتفاق نظر دارند که وضع اقتصاد کشور مناسب نیست و باید بازطراحی شود. اما مهم‌ترین پرسش این است که چگونه؟ از اینجاست که راه‌حل آغاز می‌شود و این نامه در این زمینه ساکت است.

*مشکل بزرگتری که در یک‌سال اخیر نه‌فقط گریبان عارف بلکه‌گریبان همه اصلاح‌طلبان را گرفته است مشکل کارنامه و دستاورد است. مردم و هواداران اصلاح‌طلبان پس از تجربه این ۷ سال گذشته به‌شدت از عملکرد اصلاح‌طلبان ناراضی هستند و این نارضایتی منجر به سرخوردگی و یأس شده است.

چه اصلاح‌طلبان بخواهند و چه نخواهند کارنامه دولت روحانی به حساب ایشان نوشته شد. چراکه روحانی در هر دو دوره با حمایت اصلاح‌طلبان رئیس‌جمهور شد و اگر حمایت ایشان نبود به‌احتمال بسیار زیاد در انتخابات شکست می‌خورد.

در چنین شرایطی طبیعتا مردم کارنامه دولت را به پای اصلاح‌طلبان می‌نویسند و از آنجایی‌که عملکرد دولت به‌خصوص در زمینه اقتصاد بسیار ضعیف بوده است از اصلاح‌طلبان ناراضی می‌شوند.

عملکرد فراکسیون امید مجلس دهم نیز چنگی به دل مردم و هوادارن نمی‌زند. اصلاح‌طلبان جوان انتظار داشتند عارف در این سال‌ها بیشتر موضع‌گیری داشته باشد و در جهت آرمان‌های اصلاح‌طلبان عمل کند. یک نمونه بسیار کوچک از ضعف عملکرد عارف عدم‌اخراج محمدباسط درازهی از فراکسیون امید بود.

انتظاری که از عارف می‌رفت این بود که درازهی را بعد از آن افتضاح تاریخی از فراکسیون امید اخراج کند و بیانیه‌ای در برائت از او صادر کند. اما عارف نه‌تنها چنین نکرد بلکه مدتی بعد او را در جمع فراکسیون امید به دیدار خاتمی برد.

بدین‌گونه سرمایه اجتماعی عارف پس از آن رای بالا در انتخابات مجلس بدین میزان افت کرد که امروز اصلاح طلبان هیچ استقبالی از همین نامه اخیر نکرده‌اند و سوت‌زنان از کنار آن رد شده‌اند.

*بهترین راه‌حل برای اصلاح‌طلبان، تقویت گفتمانی و مرور انتقادی سیاست‌ورزی خویش است. ایشان می‌بایست دوری از قدرت را فرصتی برای بازاندیشی در گفتمان اصلاح‌طلبی ببینند و مانیفستی جامع برای امور سیاسی، اقتصادی و فرهنگی تهیه کنند تا پس از آن همه متوجه شویم اصلاح‌طلبان اگر در قدرت قرار گرفتند به‌دنبال چه هستند و چه چیزهایی خط قرمز ایشان است. به‌علاوه با عینکی انتقادی عملکرد خویش را مرور کنند. مرور عملکرد به ایشان کمک می‌کند از اشتباهات گذشته به‌خصوص اشتباهاتی که در ۷ سال گذشته مرتکب شده‌اند درس بگیرند و در آینده توفیق بیشتری در میدان سیاست داشته باشند.