«فلسفه دکارت»
نویسنده: گرت تامسون
مترجم: علی بهروزی
ناشر: نشر نو، چاپ اول 1398
168 صفحه، 23000 تومان
****
میگویند مادری به همراه فرزندش داشت از خیابان رد میشد که ماشینی فرزند او را زیر میگیرد. غوغائی به پا میشود. مادر از شدت خشم و ناراحتی شروع میکند به ناسزا گفتن به دکارت. راننده که ظاهرا این سعادت را داشت که در زندگی از فلسفه پاک بیخبر باشد، اعلام کرد که نام او دکارت نیست و خانم او را با کس دیگری اشتباه گرفته است. مادر همچنان سلسلهای از فحشها را به سوی دکارت روانه میکرد. بالاخره یکی از میان جمعیتی که گرد آمده بودند، پرسید خانم دکارت کیست؟ او پاسخ داد دکارت همان کسی است که مسبب اصلی این تصادف است؛ زیرا اگر او نبود، این خودرو هیچگاه اختراع نمیشد و فرزندش آسیب نمیدید.
اگرچه این ماجرا یک لطیفه است، اما به هر حال هر لطیفهای در نهایت به یک امر جدی ختم میشود. زیر هر شوخی خندهداری، واقعیت تلخی نهفته است. حرف آن زن هم خیلی پرت و بیربط نبود. چراکه به غیر از او، اندیشمندان زیادی دکارت را مسبب اوضاع فعلی میدانند. برای مثال پاپ ژان پل دوم (1920-2005)، که خود نیز یک فیلسوف حرفهای بود، رسما از دکارت انتقاد کرد و فلسفه او را مسبب برخی از مشکلات معاصر دانست. این مخالفتها با دکارت سابقه دیرینهای دارد. درباره دکارت این نکته بسیار جالب است که علیرغم اینکه پدر فلسفه مدرن به شمار میآید، اما همه فلسفه مدرن نوعی واکنش انتقادی به فلسفه اوست. همه فیلسوفان مدرن ضددکارت هستند. حتی فیلسوفان دکارتی، اسپینوزا و لایبنیتز، کاملا با نظریات او مخالفند. ولی همین مخالفتهای شدید نشان میدهد که دکارت چقدر در مرکز توجه بوده و نیز ثابت میکند که همگان تحت تأثیر نگرش او قرار گرفته بودند. در یک کلام: دکارت خیلی مهم است.
راجر اسکروتن، فیلسوف فقید انگلیسی، درباره ارزش و اهمیت دکارت مینویسد: «رنه دکارت بنیانگذار فلسفه جدید و ریاضیدان مشهور، به دو دلیل سزاوار مقام برجستهای است که به او نسبت میدهند. نخست، به جهت عزم راسخش برای جستوجوی روش در همه شاخههای پژوهش انسانی؛ دوم، به سبب اینکه او، عمدتا به واسطه آن جستوجو، مفاهیم و دلایل فراوانی را وارد فلسفه کرد که از آن به بعد به مثابه بنیاد فلسفه به کار رفتهاند.» به عبارت دیگر، اگرچه خود فلسفه دکارت، به مثابه یک نظام فلسفی، یکجا و به طور کامل پذیرفته نشد، اما وی در فلسفه خود چیزهایی پدید آورد که به عنوان مصالح در ساختمان همه فلسفههای دیگر به کار رفته است. لذا حتی در فلسفههای منتقد و مخالف هم عناصر دکارتی وجود دارد. بیجهت نیست که هگل، به عنوان یک فیلسوف ضددکارتی، میگوید «کوگیتوی دکارت اولین حرف الفبای فلسفه مدرن است». ارزش و اهمیت تاریخی دکارت نسبت به گذشته در این است که گسست فلسفه را از نگرش فلسفه قرون وسطی قطعی ساخت. میتوان او را به سوزنبانی تشبیه کرد که در یک نقطه مهم قطار فلسفه را که از سمت قرون وسطی میآمد، با یک چرخش بنیادی، وارد ریل دوره مدرن کرد.
با وجود اینکه دکارت این جایگاه محوری را در فلسفه غرب دارد، امروزه در کشور ما، عموم علاقمندان به تفکر مدرن و فلسفه جدید از او غافلند و به سراغ فیلسوفانی همچون کانت و هگل و هایدگر و بدیو و ژیژک میروند. به عبارت دیگر فیلسوفان قرن نوزدهم و بیستم جایگاه اول را به خود اختصاص دادهاند. ولی مواجهه مستقیم و بیواسطه با این متفکران باعث بدفهمیهای زیادی میشود. یک دانش پیشزمینهای برای فهم اندیشههای آنان لازم است. آشنایی با کلیت فلسفه دکارت قطعا یکی از آن دانشهای مقدماتی است که بدون آن هیچکدام از نزاعهای فلسفههای جدید بهخوبی فهمیده نخواهد شد. علاوه بر این، فلسفه دکارت بهخودی نیز از ارزش ذاتی برخوردار است. هنوز هم برخی از اهل فلسفه، اندیشهها و رویکرد او را صراط مستقیم فلسفهورزی میدانند.
با وجود این، در زبان فارسی کتابهایی که برای آشنایی عموم افراد با فلسفه دکارت وجود دارد، به اندازه تعداد انگشتان یک دست هم نیست. بیشتر منابعی که به فلسفه دکارت میپردازند، کتابهای دانشگاهی هستند که برای دانشجویان و استادان فلسفه نگاشته شدهاند. گرت تامسون با این اثر مختصر خود چنین خلئی را بهخوبی پر کرده است. میتوان ادعا کرد که این کتاب یکی از بهترین آثار در موضوع خود است؛ چراکه با زبانی ساده و بیانی شیرین همه وجوه فلسفه دکارت را توضیح داده است.با وجود اینکه دکارت این جایگاه محوری را در فلسفه غرب دارد، امروزه در کشور ما، عموم علاقمندان به تفکر مدرن و فلسفه جدید از او غافلند و به سراغ فیلسوفانی همچون کانت و هگل و هایدگر و بدیو و ژیژک میروند
او در ابتدا اوضاع علمی و اجتماعی زمانه دکارت را توضیح میدهد و سپس به سراغ زندگی اسرارآمیز او میرود. میگوئیم اسرارآمیز، زیرا دکارت تلاش میکرد زندگی پنهان و مخفیانهای داشته باشد و اساسا زندگی خوب را زندگییی میدانست که در گمنامی طی شود. به همین دلیل ماجراهای جالبی در زندگی او هست، به طوری که هنوز هم وجوه تاریک زندگی دکارت محل کاوشهای محققان است. در هر صورت، گرت تامسون پس از آماده کردن زمینه بحث به سراغ اندیشههای دکارت میرود و هر کدام از موضوعات و مسائل اصلی آن را در فصل مستقلی بررسی میکند. مهمترین موارد اینها هستند: قواعد روش دکارتی، جهانشناسی، شکاکیت دکارتی، کوگیتو، حس و عقل، خداشناسی، ماده، جانورشناسی، فیزیک، مکانیک، انسانشناسی، معرفتشناسی، رابطه ذهن و بدن، عواطف و احساسات.
درک و فهم این مطالب بیپاداش نیست. دکارت پدر سازندهی نگرش نوین ما به انسان و جهان است. به همین دلیل فهمیدن فلسفه او فهمیدن دوره مدرن و مدرنیته است. اتفاقی که پس از آشنایی با فلسفه دکارت برای افراد رخ میدهد این است که ردپای شبح او را در همه چیز میبینند و همه امور طور دیگری نمود پیدا میکنند؛ درست شبیه آن خانم قصه ما که با دکارت آشنا بود.
*دکترای فلسفه