صرفنظر از اصل موافقتنامه برجام که به اعتقاد کارشناسان دارای ایرادات و ابهاماتی بوده، متاسفانه دولت در اجرای مفاد برجام پس از نهائی شدن آن ، بسیار عجولانه و غیر عاقلانه رفتار کرد . یعنی بدون اینکه گام به گام و متناسب با رفع تحریم ها و اجرای تعهدات طرف مقابل ، نسبت به اجرای تعهدات طرف ایرانی اقدام نماید ، با خوش بینی نسبت به غربی ها ، طی مدت چند روز تمام تعهدات طرف ایرانی را بطور کامل اجراء کرد و منتظر ماند تا آنها تعهدات خود را اجرا نمایند! وطبیعی است که غربی ها و ایالات متحده در این شرایط تعهدات خود را اجراء نمی کنند و ما را در عمل انجام شده قرار می دهند.
حتی در دوران اوباما که توافق برجام امضاء شد ، از زمان امضاء تا پایان دولت اوباما تقریباً هیچ کدام از تعهدات طرف خارجی انجام نشد و با روی کار آمدن ترامپ نیز که اساساً برجام پاره شد . به تعبیر دیگر از ابتدای امضاء برجام تاکنون ما شاهد یک " عدم توازن " شدید در اجرای برجام هستیم که این" عدم موازنه " بشدت بنفع طرف مقابل بوده که با تحریم های بیسابقه آمریکا در دوران ترامپ نیز این عدم موازنه عمین تر شد.
در واقع اشتباه استراتژیک دولت در اجرای برجام بر اساس" سیاست گام به گام " و نه بر اساس سیاست اجرای کامل و سریع که مبتنی بر خوش بینی شدید به اجرای تعهدات غربی ها بود . موجب شد که این عدم توازن بوجود آید.
مصوبه اخیر مجلس شورای اسلامی ، در صدد بوجود آوردن این توازن است و نه بر هم زدن اساس برجام . مصوبه مجلس می خواهد ایران را چند گام به عقب برگرداند تا نقطه توقف ما دقیقاً برابر با نقطه ایستادن غربی ها شود و سپس گام به گام با آنها به اجرای برجام برگردیم بطوریکه همزمان و متناوب با آنها به نقطه صفر یا بالاتر برسیم.
طبعاً دولت به این نکته واقف است که در صورت عدم توازن (مانند وضع کنونی) ، طرف غربی هیچ گاه تمایلی به بازگشت به برجام نخواهد داشت زیرا اصطلاحاً مجانی سواری می گیرد. آنان که تمایل به احیای برجام هسته ای را دارند ، باید بدانند که تنها امید به احیای برجام ، بازگشت به توازن اجرای برجام است ولذا باید از آن استقبال نمایند.
مجلس عملاً امکان بسیار مناسب دیپلماتیک برای دولت و دستگاه دیپلماسی کشور بوجود آورده که مخالفت با آن قابل فهم نیست.