آقای حسن روحانی، رئیسجمهور، روز پنجشنبه 1400/1/26 در برنامه بهرهبرداری از چهار طرح ملی صنایع پتروشیمی، گفت: «اگر دهه شصت را دهه جنگ، دهه هفتاد را دهه سازندگی، دهه هشتاد را دهه تحولات بنامیم، در دهه ۹۰ دو بار در دنیای سیاست و دیپلماسی به میدان آمدیم و هر دو بار دشمنانمان را شکست دادهایم پس اگر بگوییم این دهه، دهه پیروزی نجات ملی است اشتباه نگفتهایم. اگر بگوییم این دهه، دهه پیشرفت در کشور و جهش در تولید و توسعه کشور بوده است ناصواب نگفتهایم...».
درباره سخنان رئیسجمهور اشاره به نکات مختلفی حائز اهمیت است که برخی از آنها بهقرار زیر است:
-بهطورکلی دقیقاً مشخص نیست تقسیمبندی جناب رئیسجمهور درباره چهار دهه گذشته انقلاب اسلامی بر مبنای چه منطق و معیاری استوار است. بهعنوانمثال اگرچه دهه 70 به دهه سازندگی در ایران معروف شده اما اقتصاددانان و کارشناسان مستقل اذعان دارند که برخلاف آن چیزی که مصطلح و رایج شده هرگز رشد و پیشرفت ویژهای در این دوران رخ نداده است. پیادهسازی الگوهای خصوصیسازی بهصورت افراطی و اجرایی شدن نسخههای بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول عملاً نتیجه قابلاعتنایی به همراه نداشت و به همین دلیل است که در اوایل دهه 70 و در پی اعتراضات اسلامشهر، مشهد و ... از این سیاستها عقبنشینی شد. در عرصه سیاسی نیز که با مخالفان دولت، واکنشهای بسیار تندی صورت میگرفت.
- اینکه رئیسجمهور عنوان میکند در دهه 90 و در دولت یازدهم و دوازدهم نیز قدرت دیپلماسی ایران به منصه ظهور رسید و از این بابت به دهه «پیروزی نجات ملی» میتوان آن را نامگذاری کرد چندان با واقعیت منطبق نیست. اشاره ضمنی رئیسجمهور به برجام، در شرایط کنونی دیگر نیاز به توضیح چندانی ندارد که چه سرانجامی یافت. خروج بدون هزینه و زیادهخواهیهای آمریکا، تلاش برای امضای برجام 2 و 3 و ... بدون شک نتیجه توافق نامتوازنی همچون توافق هستهای است. در شرایط کنونی نیز که مذاکرات بین ایران و طرفهای برجام در جریان است مشخص نیست چه امتیاز خاصی نصیب ایران خواهد شد. بهویژه اینکه نگاهی کوتاه به سابقه استکباری، عهدشکن و زیادهخواهانه طرف غربی موجب میشود که چندان امیدوار نبود.
- استفاده از عبارت «نجات ملی» بیانگر این است که اگر برجام رخ نمیداد احتمالاً اتفاق بسیاری بدی قرار بود رخ دهد! البته رئیسجمهور خودپاسخی به این مسئله نمیدهد و مبنا و معیار این حرف را مشخص نمیکند که دقیقاً کشور از چه بحرانی با برجام نجاتیافته است.
- رئیسجمهور دهه 90 یعنی دوران دولت یازدهم و دوازدهم را دهه «پیشرفت در کشور و جهش در تولید و توسعه کشور» مینامد؛ اما متأسفانه برخلاف صحبت جناب روحانی، علیرغم اذعان به دشواری های ناشی از تحریم ها شاید بتوان گفت اکثریت قریب به تمام ایرانیان نظر ایشان را قبول نخواهند داشت. رکورد زدن تاریخی در رشد اقتصادی منفی بخشی از کارنامه دولت است.
همچنین مشکلات عدیده اقتصادی، ایجاد صفهای طولانی برای مرغ، آشفتگی بازارهای مختلف و ... هیچ تناسبی با گفته رئیسجمهور ندارد. توجه به آمار و شاخصها نیز بیانگر آن است در برخی اقلام و کالاها تورم سهرقمی رخداده که در دوران جمهوری اسلامی اتفاق کمنظیری بوده است.
قطعاً بهترین قاضی و داور برای اینکه در ده سال اخیر، کشور چه میزان پیشرفت داشته، مردم هستند. بر اساس اعلام رسانههای مختلف در حال حاضر میزان محبوبیت دولت در بین اقشار مختلف به زیر 10 درصد رسیده که این نکته متر و معیار و محک خوبی دراینباره است. همچنین وقایع آبان سال 98 نتیجه غلط سیاستهای دولت بوده است.
با چنین توضیحاتی میباید اذعان داشت بیان سخنانی از جنس صحبتهایی که رئیسجمهور اواخر هفته گذشته داشت بیش از آنکه موجب جلب حمایت از دولت شود با ناراحتی و عصبانیت مردم مواجه خواهد شد و آوردهای برای دولت به همراه نداشت. بهطریقاولی نظر مردم نیز حتماً با بیان چنین سخنانی تغییر نخواهد کرد چراکه تجربه زیسته و واقعیات بر سختیها و مشکلات بسیاری از مردم در سال های گذشته گواهی میدهد.
طبیعتاً واقعیات را نمیتوان با سخنان زیبا تغییر داد. همین بس که در حال حاضر یکی از مصائب اصلاحطلبان برای انتخابات پیش رو، چگونگی پاسخ درباره هشت سال گذشته است. بهگونهای که حتی نامزدهای خودشان را بر مبنای چنین واقعیتی یعنی میزان دوری و نزدیکی به دولت، ارزیابی و سنجش میکنند!