به گزارش الف، سرانجام پس از گذشت 11 روز درگیری گسترده در فلسطین اشغالی و تجاوزات رژیم صهیونیستی در نوار غزه که با پاسخهای قاطع موشکی مقاومت همراه بود، در سایه تلاشهای بینالمللی و میانجیگری مصر، آتش بس میان فلسطینیان و صهیونیستها از 2 بامداد امروز جمعه 21 مه به مرحله اجرا درآمده است.
پس از اجرایی شدن آتشبس ملت فلسطین در سراسر اراضی اشغالی از جمله کرانه باختری و نوار غزه و قدس اشغالی به خیابانها ریخته و پیروزی مقاومت فلسطین در برای اشغالگران صهیونیست را جشن گرفتند. اما چرا مقاومت پیروز این جنگ 11 روزه بود؟
کارشناسان معتقدند در این جنگ دشمن صهیونیستی مجبور شد تن به معادلاتی بدهد که حتی مسئولان و کارشناسان و رسانههای این رژیم نیز به آن معترفند؛ همانطور که بارها اعتراف کردند حماس آنها را غافلگیر کرد.
در این بین چندین نقطه عطف وجود دارد که موجب میشود این مرحله از درگیریها در غزه با 3 جنگ قبلی متفاوت باشد:
-این نخستین باری بود که مقاومت فلسطین سراسر فلسطین اشغالی به ویژه قدس را هدف حملات موشکی خود قرار داد؛ بنابراین صهیونیستها در هیچ کجای سرزمینهای اشغالی امنیت نداشته و همه روزهای درگیری را در پناهگاه زندگی کردند. در همین راستا «یوآو لیمور» کارشناس برجسته صهیونیست گفت که حتی اگر جنگ تمام شود تصاویر وحشت از خیابانهای تلآویو پاک نخواهد شد.
- مقاومت فلسطین در این مرحله دیگر در موضع دفاعی صرف قرار نگرفت و با وجود اینکه حملات موشکی به قدس را با هدف دفاع از فلسطینیان در این شهر انجام داد اما ابتکار عمل کاملا در دست گروههای مقاومت بود-برعکس دورههای قبلی که ارتش اسرائیل استراتژی جنگ را تنظیم میکرد. بر همین اساس حملات موشکی فلسطینیان نه صرفا با هدف ضربه زدن به برخی مواضع صهیونیستها و ایجاد رعب و وحشت، بلکه به صورت برنامهریزی شده و به سمت اهداف حساس دشمن از جمله تاسیسات حیاتی آن انجام میشد.
-خط لوله ایلات-عسقلان که قرار بود جهت انتقال نفت به اروپا جانشین کانال سوئز شود و 800 میلیون دلار برای آن هزینه شده بود، در حملات موشکی مقاومت فلسطین دچار آسیب جدی و آتشسوزی گسترده شد. تاسیسات گازی تامر با 275 میلیارد متر مکعب ذخیره گازی نیز هدف موشکی فلسطین قرار گرفت؛ درحالی که صهیونیستها سالانه بیش از 2 میلیارد دلار از این تاسیسات بهرهوری داشتند. طبق ارزیابی کارشناسان اقتصادی اسرائیل، اقتصاد این رژیم در 3 روز ابتدای جنگ 162 میلیون ضرر کرد که با احتساب 11 روز درگیری به خسارتی بیش از 600 میلیون دلار میرسیم. البته در اینجا خسارت بسته شدن فرودگاههای اسرائیل و لغو پروازهای بینالمللی را در نظر نگرفتیم.
-شکست اطلاعاتی و نظامی رژیم صهیونیستی در این جنگ از جمله دیگر شاخصهای ناکامی صهیونیستها در برابر مقاومت به شمار میرود؛ به طوری که کارشناسان صهیونیست بارها به ضعف ارتش و سرویسهای اطلاعاتی این رژیم در ارزیابی اهداف و تواناییهای مقاومت اذعان کردند. درواقع اسرائیلیها پیشبینی نمیکردند که فلسطینیها طی یک بازه زمانی کوتاه این حجم از حملات موشکی را در سراسر اراضی اشغالی ترتیب دهند؛ همانطور که سخنگوی بنیامین نتانیاهو اعلام کرد حماس و جهاد اسلامی 4000 موشک از غزه به سمت اسرائیل شلیک کردند.
-درحالی که رژیم اشغالگر بیش از 1000 حمله علیه نوار غزه ترتیب داد، اما این بار هم چیزی جز رسوایی جنایتهای غیرانسانی آن در سطح بینالمللی نصیب این رژیم نشد و در کشف و تخریب مراکز فرماندهی و مقر تجیهزات مقاومت ناکام ماند. علاوه بر آن این تجاوزات اسرائیل نتوانست حملات موشکی مقاومت را متوقف کند. حتی «یائیر لاپید» مامور تشکیل کابینه جدید رژیم صهیونیستی با اعتراف به شکست این رژیم در جنگ افروزی جدید علیه فلسطینیان گفت همه(صهیونیستها) سئوال میکنند که پس از یازده روز عملیات(جنگ)، اسرائیل چه دستاوردی کسب کرده است؟
-زیرسوال رفتن اعتبار نظامی رژیم صهیونیستی در این جنگ یکی از بزرگترین ضرباتی بود که به این رژیم وارد شد. در شرایطی که برتری نظامی اسرائیل یک موضوع غیرقابل انکار بوده و طبیعتا نمیتوان آن را با امکانات نظامی فلسطینیان مقایسه کرد؛ دیدیم که سامانه «گنبد آهنین» به عنوان افتخار صنعت تولیدات نظامی اسرائیل چگونه در برابر موشکهای مقاومت زمینگیر شد. این در حالی است که صهیونیستها از مدتها قبل برای فروش این سامانه به کشورهای عربی حوزه خلیج فارس برنامهریزی کرده بودند اما با مشخص شدن نقاط ضعف گنبد آهنین، سرنوشت قراردادهایی که قرار بود در این زمینه امضا شود نامعلوم ماند.
در پایان شاید بزرگترین دستاوردی که فلسطینیان در این جنگ 11 روزه به دست آوردند، اتحاد بیسابقه همه فلسطینیان در سراسر سرزمینهای اشغالی بود. درواقع این مرحله از درگیریها صرفا جنگ میان مقاومت در غزه با دشمن صهیونیستی نبود، بلکه اولا هدف مقاومت فلسطین در این جنگ دفاع از فلسطینیان ساکن قدس بود و در وهله دوم همه ملت فلسطین در کرانه باختری و قدس و حتی فلسطینیان ساکن مناطق 1948 که اصطلاحا شهروند اسرائیل لقب گرفته بودند نیز به برادران خود در غزه پیوستند. از آنجایی که بزرگترین چالش فلسطینیها در برابر دشمن اشغالگر عدم وحدت و انسجام بود، این اتحاد جدید می تواند نوید تشکیل یک جبهه قدرتمند برای مبارزه با دشمن تا آزادی کل فلسطین را بدهد؛ به ویژه که تشکیلات خودگردان فلسطین و محمود عباس، رئیس آن که در هماهنگی با صهیونیستها عمل میکند، بیکفایتی خود را به ملت فلسطین ثابت کرد و اکنون حتی فلسطینیهایی که به این تشکیلات اعتماد داشتند، پرچم گروههای مقاومت را به اهتزاز درآوردهاند.