شرح ناکامی/ مذاکرات وین در چه مرحله‌ای است؟/ بررسی ابعاد مختلف آخرین گزارش ظریف به مجلس

سیاسی،   4000422030 ۸ نظر، ۰ در صف انتشار و ۲ تکراری یا غیرقابل انتشار

محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان، روز گذشته در آستانه ششمین سالگرد برجام، آخرین گزارش سه‌ماهه خود درباره روند اجرای توافق هسته‌ای (برجام) را به کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ارائه کرد. او در این گزارش که به‌همراه پیوست‌هایش ۲۶۴ صفحه می‌شود، مهم‌ترین دستاوردها و چالش‌های برجام در ۶ سال گذشته و آخرین نتایج ۶ دور مذاکرات وین را تشریح کرده است.

به گزارش الف روزنامه فرهیختگان نوشت: محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان، روز گذشته در آستانه ششمین سالگرد برجام، بیست‌ودومین و آخرین گزارش سه‌ماهه خود درباره روند اجرای توافق هسته‌ای (برجام) را به کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ارائه کرد. او در این گزارش که به‌همراه پیوست‌هایش 264 صفحه می‌شود، مهم‌ترین دستاوردها و چالش‌های برجام در 6 سال گذشته و آخرین نتایج 6 دور مذاکرات وین را تشریح کرده است. ظریف در این گزارش با اشاره به اینکه مذاکرات وین به چارچوب یک توافق محتمل برای رفع تحریم‌های غیرقانونی آمریکا نزدیک شده، ابراز امیدواری کرده است که در ابتدای دولت سیزدهم، این فرآیند تکمیل شود.

باتوجه به اینکه گزارش فعلی، آخرین متنی است که وزارت خارجه دولت روحانی درباره برجام منتشر می‌کند، وزیر امور خارجه تلاش کرده در آن، گزارش نسبتا کاملی از آنچه در پیش و پس از مذاکرات رخ داده را برای ثبت در تاریخ، ارائه کند. او با اشاره به شرایط دنیا که درحال گذار از دنیای دوقطبی است، مذاکره با ایران به‌عنوان یک قدرت منطقه‌ای را از سر ناچاری طرف غربی دانسته و در ادامه به شرایط پیش از سال 92 و اتفاقات پس از آن تا روند رسیدن به توافق در برجام و حوادث پس از آن و حتی مذاکرات وین اشاره کرده است.

مهم‌ترین مشکلی که در جای‌جای این متن قابل‌مشاهده است، عدم نگارش متوازن آن است. تیم وزارت امور خارجه به‌جای تلاش برای ارائه یک روابط بی‌طرفانه و واقعی، همت خود را صرف نگارش یک گزارش تبلیغاتی کرده است و به بخش‌هایی که به‌عنوان دستاورد خوانده می‌شود به‌صورت مبسوط پرداخته و از بخش‌هایی که حاصل ناکامی‌ها است، به‌صورتی گذرا عبور کرده است. این وضعیت درحالی است که به‌صورت طبیعی بایستی در گزارش به این بخش‌ها با دقت بیشتری پرداخته شود. به‌عنوان نمونه، ظریف به تعهدات و اقدامات کم‌نتیجه اروپا پس از خروج آمریکا از برجام اشاره کرده، اما به بدعهدی آنان به اندازه یک جمله اشاره داشته است. او نوشته: «طرف‌های برجام پس از آنکه تلاش‌هایشان برای جلوگیری از خروج آمریکا از برجام بی‌نتیجه ماند و این کشور از برجام خارج شد، ضمن درخواست در عالی‌ترین سطوح از جمهوری اسلامی ایران برای خویشتنداری و تداوم اجرای برجام، نسبت‌به خروج آمریکا واکنش نشان داده و نیز متعهد شدند ازطریق اتخاذ تدابیر مختلف، تداوم انتفاع اقتصادی ایران از برجام به‌رغم خروج آمریکا را حفظ کنند.» او پیش از اشاره به برخی از این اقدامات و واکنش‌های طرف اروپایی نوشته که «البته درعمل [این اقدامات و واکنش‌ها] منجر به نتیجه نشده و نهایتا کشور را ناگزیر از کاهش اجرای تعهدات هسته‌ای خود کرد.»

  قانون اقدام راهبردی

در سه‌سال گذشته و پس از خروج آمریکا از برجام، ایران چندگام در راستای کاهش تعهدات برجامی‌اش برداشت، اما هیچ‌یک از این گام‌ها به اندازه قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها و صیانت از حقوق ملت ایران» که 18 آذر 1399 در مجلس تصویب شد، در فرآیند مذاکرات موثر نبود. تصویب این طرح با واکنش تند وزارت امور خارجه و رئیس‌جمهور و سایر بخش‌های دولت مواجه شد، اما پس از این مصوبه بود که ازطرف غربی‌ها مذاکرات جدی با ایران آغاز شد. برپایه این قانون بود که اکنون ایران حدود 130 کیلوگرم اورانیوم 20 درصد و 809 کیلوگرم اورانیوم 60 درصد تولید کرده است. ایران در ۱۵ دی‌ماه سال 1399، غنی‌سازی ۲۰ درصد را آغاز و از 6 آبشاری که به این کار اختصاص داده شده بود، اورانیوم ۲۰ درصد برداشت کرد. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز در روز ۱۵ دی آغاز غنی‌سازی ۲۰ درصد در سایت فردو را اعلام کرد. تاکنون حدود 129.2 کیلو گرم از این محصول تولید شده است. در ۲۴ فروردین ۱۴۰۰، غنی‌سازی ۶۰ درصدی برای اولین‌بار ازسوی ایران آغاز شد که تاکنون ۸۰۹ کیلوگرم با غنای ۶۰ درصد تولید شده است. همچنین علاوه‌بر ۵۰۶۰ سانتریفیوژ 1-IR  مقرر ذیل برجام، بنا بر گزارش ۵ اسفند ۱۳۸۹، مدیرکل آژانس ۶۹۶ سانتریفیوژ IR-2m و ۱۷۴ سانتریفیوژ 4-IR  فراتر از سقف تعیین‌شده در برجام در نطنز نصب شد.

  وین در چه مرحله‌ای است؟

به‌طور حتم در بین تمام موضوعاتی که ظریف در این گزارش نسبتا طولانی ارائه کرده، جزئیات 6 دور مذاکرات هسته‌ای ایران و 1+4 که با مشارکت غیرمستقیم آمریکا در وین برگزار شده، دارای اهمیت است. به‌نظر می‌رسد در ذیل موضوع مذاکرات وین، وزیر امور خارجه به‌نحوی از ارائه جزئی برخی موارد که درباره آن ابهامات فراوانی وجود دارد، خودداری کرده است. ظریف در بخش سیزدهم این گزارش با عنوان «مذاکرات وین منطبق با سیاست قطعی نظام» به 6 دور مذاکره در وین اشاره کرده است. در گزارش بیست‌ودوم وزارت خارجه در این خصوص آمده است: «از ابتدای سال ۱۴۰۰، دولت جمهوری اسلامی ایران وارد مذاکراتی سخت و نفس‌گیر با کشورهای عضو کمیسیون مشترک برجام (موسوم به ۱+۴) و ازطریق آنان به‌صورت غیرمستقیم با آمریکا شد. مبنای این مذاکرات که تاکنون 6دور آن برگزار شده، دقیقا منطبق با سیاست قطعی نظام که توسط مقام معظم رهبری (مدظله‌العالی) در روز اول فروردین ۱۴۰۰ اعلام گشت، بوده است: «آمریکایی‌ها باید تمام تحریم‌ها را لغو کنند. بعد از این ما راستی‌آزمایی خواهیم کرد و سپس به برجام برمی‌گردیم و این یک سیاست قطعی است.»

خروجی این مذاکرات یک مصوبه کمیسیون مشترک برجام خواهد بود که سه پیوست دارد؛ رفع تحریم‌ها (تعهدات آمریکا)، اقدامات هسته‌ای (تعهدات ایران) و طرح اجرایی (چگونگی اجرا ازجمله راستی‌آزمایی). این مصوبه بدون حضور آمریکا خواهد بود و متعاقب انجام تعهدات رفع تحریمی و با تصمیم کمیسیون مشترک، آمریکا به‌عنوان عضو به برجام بازخواهد گشت.

در این گزارش آمده است: «براساس چارچوبی که تاکنون در مذاکرات وین به‌دست آمده است، درصورت حصول توافق و بازگشت آمریکا به برجام، کلیه تحریم‌هایی که وفق برجام رفع شده بودند، مجددا رفع خواهند شد. علاوه‌بر این، کلیه تحریم‌های ترامپ که درصورت استمرار عضویت آمریکا در برجام، نمی‌توانستند وضع شوند (ولو به بهانه‌های دیگر) نیز رفع خواهند شد. بر این اساس، طرف مقابل عنوان می‌دارد که درنتیجه بازگشت به برجام، تمامی تحریم‌های ذکرشده در برجام (به شمول بخشی، موضوعی یا شخصی) و نیز کلیه تحریم‌های وضع‌شده بعدی که مانع انتفاع ایران از آثار لغو تحریم‌های برجامی می‌شوند، رفع خواهند شد. درنتیجه، آثار این رفع تحریم‌ها به صورتی خواهد بود که کلیه اشخاص غیرآمریکایی، برای اقدام و فعالیت در حوزه‌های ذکرشده با موانع تحریمی آمریکا روبه‌رو نخواهند بود.» در گزارش این حوزه‌ها، «تحریم‌های مالی و بانکی؛ تحریم‌های مربوط به نفت، گاز و پتروشیمی؛ تحریم‌های مربوط به بیمه؛ تحریم‌های مربوط به کشتیرانی، کشتی‌سازی و بنادر؛ تحریم‌های مربوط به طلا و فلزات گرانبها؛ تحریم‌های مربوط به بخش خودروسازی؛ تحریم‌های مربوط به نرم‌افزار و فلزات (تحریم برجامی)؛ تحریم‌های مربوط به بخش‌های آهن، فولاد، آلومینیوم و مس (تحریم ترامپ)؛ تحریم‌های بخش‌های ساخت‌وساز ، معدن، تولید، منسوجات و بخش مالی؛ حوزه هواپیمایی؛ صادرات فرش و اقلام خوراکی» عنوان شده و با اشاره به لغو قوانین تحریمی کنگره و برخی فرمان‌های اجرایی آمده است: «همچنین شناسایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به‌عنوان اصطلاح «سازمان تروریستی خارجی» ابطال خواهد شد و علاوه‌بر آن، بیش از هزار شخص حقیقی و حقوقی از فهرست تحریم‌های آمریکا خارج می‌شوند.» البته این بخش یک پیش‌شرط دارد که در پاورقی گزارش به آن اشاره شده است: «باتوجه به اینکه مذاکرات به اتمام نرسیده است، باید به این نکته توجه داشت که هیچ‌یک از توافقاتی که در اینجا ذکر می‌شود، نهایی نیست و درحقیقت تا زمانی‌که درمورد همه‌چیز توافق نشود، درمورد هیچ‌چیز توافق نشده است.»

  چه چیزهایی در لفافه گفته شد

در این گزارش برخلاف انتظار، وزارت امور خارجه مهم‌ترین بخش‌‌ها را در لفافه ارائه کرده است. به‌عنوان نمونه در بخشی از این گزارش آمده است: «چنانچه در وین توافق حاصل آید و آمریکا اقدامات فوق را انجام و تحریم‌های ذکرشده را رفع کند، جمهوری اسلامی ایران نیز –همان‌گونه که در سیاست‌های قطعی نظام اعلام شده است- پس از راستی‌آزمایی رفع تحریم‌ها (که درمورد شیوه‌های آن نیز مذاکرات مبسوطی صورت گرفته است)، به تعهدات خود در برجام بازخواهد گشت.» ظریف در موضوع مذاکرات به مهم‌ترین بخش آن که «راستی‌آزمایی» است، هیچ اشاره‌ای نکرده است. این درحالی است که بخش دوم سیاست قطعی نظام که ازسوی رهبر انقلاب مطرح شده، بر راستی‌آزمایی تاکید شده است. نگرانی دراین‌باره وقتی تشدید می‌شود که دولت در ماه‌های گذشته تلاش کرده است مساله مهم راستی‌آزمایی را به یک امر حداقلی و سریع، تقلیل دهد. درحالی‌که مرکز پژوهش‌های مجلس، فرصت راستی‌آزمایی را حداقل 6ماه تعیین کرده بود، حسن روحانی ۲۵فروردین در جلسه هیات‌دولت مدعی شده بود: «بعضی‌ها بلد نیستند و حرف‌هایی می‌زنند. این درحالی است که ما شرایط راستی‌آزمایی را طراحی کردیم و می‌دانیم که زمان زیادی نمی‌برد. اینکه وزیر نفت اعلام کند می‌تواند نفت را بفروشد و رئیس بانک مرکزی بگوید که قادر است از جابه‌جایی پول را به‌راحتی انجام دهد، زمان زیادی نمی‌برد.» جدا از این گفته می‌شود در مذاکرات، طرف آمریکایی فرصت راستی‌آزمایی را برای ایران 48ساعت درنظر گرفته است. برای ایران اما پیشنهاد 48ساعته قابل‌قبول نیست، زیرا در این فرصت تنها می‌توان به‌صورت نمادین و سمبلیک راستی‌آزمایی کرد. ایران با توجه به تجربه برجام معتقد است تحریم‌ها یک نظام پیچیده دارد که بخش فروش نفت، تراکنش‌های بانکی، دسترسی به منابع مالی و کشتیرانی و بیمه و... را پوشش می‌دهند. این تحریم‌های گسترده را نمی‌توان در 48ساعت راستی‌آزمایی کرد. بر همین اساس نیز ایران در مرحله اول خواهان فرصت کافی برای راستی‌آزمایی است و علاوه‌بر این فرصت، اصرار دارد راستی‌آزمایی به‌صورت برهه‌ای انجام شود. در گزارش وزیر امور خارجه به مجلس شورای اسلامی، به‌جز چند کلمه ملی، هیچ اشاره‌ای به چنین موضوع مهمی نشده است.

درکنار موضوع مهم، راستی‌آزمایی، ایران برای پذیرش بازگشت آمریکا به برجام، یک تضمین جدی نیز مطالبه کرده است. سیدعباس عراقچی دراین‌باره گفته است: «آمریکا باید اطمینان دهد که خروج از توافق دیگر اتفاق نخواهد افتاد.» آن‌طور که نیویورک‌تایمز به نقل از یک منبع آگاه گزارش کرده، ایران خواستار تعهد کتبی مبنی‌بر این شده که هیچ دولت آینده‌ای در آمریکا نتواند همانند دونالد ترامپ از توافق هسته‌ای خارج شود؛ این موضوع با مخالفت آمریکایی‌ها مواجه شده است و آنها گفته‌اند چنین امکانی برای آمریکا وجود ندارد. با این حال در گزارشی که به کمیسیون امنیت ملی ارائه شده، هیچ اشاره‌ای به این موضوع نشده است.

اما مساله مهم دیگری که در گزارش ظریف که به آن اشاره نشده است، تحریم‌هایی است که پس از خروج آمریکا از برجام اعمال شده‌اند اما دولت بایدن حاضر به رفع آنها نیست. بخشی از این تحریم‌ها، تحریم‌هایی است که دونالد ترامپ با برچسب‌هایی همچون موشکی، حقوق بشر، تروریسم، سایبری و... علیه ایران اعمال کرده است. بین این تحریم‌ها، هیچ‌یک به‌اندازه تمدید تحریم تسلیحاتی ایران براساس فرمان اجرایی13949 توسط ترامپ نیست. ایران پس از خروج آمریکا در سال2018، در برجام ماند تا حداقل تحریم تسلیحاتی‌اش رفع شود و بتواند توان دفاعی خود را تقویت کند و در بازار تسلیحات دنیا مشتری پیدا کند و از این راه بخشی از تحریم‌ها را بی‌اثر کند اما دولت بایدن قصد دارد حتی درصورت بازگشت به برجام، مانع رفع این تحریم شود. علاوه‌بر این گفته می‌شود آمریکا حاضر به لغو دستور اجرایی که مربوط به تحریم مجموعه بنیاد تعاون بسیج است، نشده است. در این مجموعه، بانک مهر اقتصاد و گروه صنعتی معادن و شرکت‌هایی هستند که کارایی اقتصادی دارند.

اگرچه تنها دستاورد برجام که همان رفع تحریم تسلیحاتی است با دستور اجرایی ترامپ همچنان پابرجاست و بایدن نیز نمی‌خواهد آن را لغو کند، اما با این حال ظریف در گزارشش به دستاوردهای آتی درصورت احیای برجام اشاره کرده و نوشته است: «پس از طی دوره هشت‌ونیم‌ساله محدودیت (سال۱۴۰۲)، ظرفیت غنی‌سازی ایران براساس برنامه‌ریزی‌های سازمان انرژی اتمی برای تکمیل، تولید و راه‌اندازی سانتریفیوژهای پیشرفته، توسعه خواهد یافت. محدودیت‌های پذیرفته‌شده در برجام همگی زما‌ن‌دار بودند و هیچ‌یک از نیازهای فوری و حیاتی کشور در حوزه هسته‌ای را تعطیل نکرده‌اند.»

در این گزارش به تعهدات ایران درصورت حصول توافق نیز اشاره شده است. مهم‌ترین اقدامات نظارتی و شفاف‌ساز و محدودیت‌های پذیرفته‌شده در برجام که درصورت توافق در وین مجددا اجرا خواهند شد، اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی و نظارت حساب‌شده بر تعهدات برجامی، غنی‌سازی اورانیوم در سطح حداکثر 3.67درصد، استفاده از حداکثر ۶۱۰۴دستگاه سانتریفیوژ1-IR، حفظ حداکثر ۳۰۰کیلو مواد غنی‌شده و معاوضه مازاد آن با کیک زرد، تبدیل رآکتور آب‌سنگین اراک به یک رآکتور نوین ولی بدون خطرات اشاعه‌ای، با حفظ ماهیت آب‌سنگین آن.

در بخشی از این گزارش درباره مذاکرات اخیر در وین عنوان شده است: «در پی یک توافق احتمالی در وین شرایط ذیل دوباره به‌صورت موقت و حداکثر برای چهارسال دیگر برقرار خواهد شد: غنی‌سازی با ۵۰۶۰سانتریفیوژ1-IR، استقرار 6آبشار متشکل از ۱۰۴۴سانتریفیوژ1-IR در فردو به‌صورت آماده (دو آبشار درحال چرخش)، حفظ بیش از هزار سانتریفیوژ IR2m در انبار، حفظ صدها سانتریفیوژ پیشرفته 4-IR و 6-IR در انبار، ادامه تولید سانتریفیوژها و قطعات آنها براساس برنامه سازمان انرژی اتمی، ادامه ساخت مرکز جدید مونتاژ سانتریفیوژ، حفظ ۳۰۰کیلو مواد غنی‌شده و معاوضه حدود ۳۵۰۰کیلوگرم مازاد با کیک زرد، ادامه کار تحقیق و توسعه روی کلیه سانتریفیوژهای کلیدی و پیشرفته ایران ازجمله IR2m، IR7، IR6، IR6s، IR5، IR4، IR8.»  البته کاهش تعهدات هسته‌ای طی دوسال گذشته، رشد قابل‌توجه فناوری هسته‌ای و دانش غنی‌سازی کشور را نیز به‌ویژه در غنی‌‌سازی در سطوح بالا (۶۰درصد) به‌دنبال داشته است، ادامه ساخت رآکتور نوین آب سنگین اراک با همکاری چین.

  اعتراف دیرهنگام

در بخش پایانی این گزارش، ظریف خطاب به مردم و مسئولان نیز نکاتی را یادآور شده است. او در این بخش تلویحا به روش اشتباهی که دولت در مواجهه با شرکای اقتصادی ایران به امید همکاری با اروپا داشت نیز اشاره کرده و نوشته است: «اگر درمورد ضرورت کار متوازن با شرق و غرب به یک اجماع ملی رسیده بودیم و از یک‌سو با خوش‌خیالی، دوستان دوران سختی را در سراب طمع سرازیرشدن شرکت‌های غربی از خود نرنجانده بودیم و ازسوی دیگر از همه امکانات برجام برای ایجاد منافع اساسی اقتصادی برای همه کنشگران –به شمول شعب خارجی شرکت‌های آمریکایی– بهره برده بودیم، هم دوستان‌مان سرخورده نمی‌شدند و در دوران سختی رهایمان نمی‌کردند و هم ترامپ برای فشار حداکثری با مانع جدی سرمایه‌داران جهانی –ازجمله در داخل آمریکا– مواجه می‌شد. فقط نیاز بود همدل و همصدا از همه امکانات برای اجرای بهینه سیاست کشور در پذیرش برجام استفاده می‌کردیم.» اشاره ظریف به جذب سرمایه‌داران آمریکایی درحالی است که تریتا پارسی در گزارشی که برای فارین‌پالیسی نوشته، صراحتا نوشته که برجام برای کمک به کارگران آمریکایی طراحی نشده بود: اگرچه [برجام] تحریم‌های ایران را لغو کرد، اما تحریم‌های اولیه یا قوانینی را که شرکت‌های آمریکایی از تجارت یا سرمایه‌گذاری در ایران منع می‌کند، لغو نکرد. [برجام] فقط تحریم‌های ثانویه را هدف قرار داد. درنتیجه، شرکت‌های چینی و اروپایی وارد بازار ایران شدند درحالی‌که شرکت‌های آمریکایی نتوانستند. این اقدام با طرح خود واشنگتن انجام شد. باراک اوباما، رئیس‌جمهور پیشین ایالات‌متحده می‌خواست برجام را کاملا به‌عنوان یک توافقنامه امنیتی بفروشد تا مبادا دولت به دلایل اقتصادی به حمایت از توافق متهم شود. این به آن معنا بود که به‌محض خروج اوباما از کاخ‌سفید، جامعه تجاری انگیزه‌ای برای پایبندی به توافقنامه نداشته باشد زیرا این توافق هیچ سود ملموسی برای آنها به‌همراه نداشت. (بوئینگ تنها استثنا بود زیرا فروش هواپیماهای غیرنظامی در برجام قید شده است.)

او نوشته است «بایدن می‌تواند این را تغییر دهد» اما برای این کار او باید تحریم‌های اولیه که اکثر آنها از طریق دستورات اجرایی قابل لغو هستند و نیازی به تایید کنگره ندارند را لغو کند؛ کاری که البته طبق گزارش ظریف، بایدن نخواهد کرد. با لغو تحریم‌های اولیه، شرکت‌های اتحادیه اروپا نیز به‌راحتی می‌توانستند وارد تجارت با ایران شوند. در شرایط فعلی اما فشار حداکثری ترامپ باعث شده تقریبا همه آنها از ترس قفل‌شدن در بازار آمریکا تعامل خود را با ایران ترک کنند یا کاهش دهند.