محمدعلی الستی، دکترای جامعهشناسی ارتباطات و استاد دانشگاه در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: همیشه در طول تاریخ بخشی از جامعه و افراد بسیاری طرفدار آزادی بودهاند و به آن گرایش داشتهاند. حتی افراد متدین و معتقد به خدا هم بر این مسئله تأکید دارند که خدا انسان را آزاد آفریده و ارزش قرار گرفتن در راه راست و درست به این است که انسان آزادانه این راه را انتخاب کند و تنها میتوان انسان را در این راه هدایت کرد و با اجبار چنین اتفاقی رخ نمیدهد وگرنه در صورتی که قرار بود انسان بالاجبار در مسیر درست قرار بگیرد خداوند نیز او را همچون فرشتهها بدون قدرت اختیار خلق میکرد.
الستی خاطرنشان کرد: در قرآن کریم هم به قدرت اختیار انسان تأکید میشود. رسالت انبیا نیز هدایت تشریعی است به این معنی که هدایتکننده انسانها را ملزم به پیروی از قوانین و خواستههایش نمیکند و اجباری در کار نیست و انسان مختار است که راهش را انتخاب کند. اتفاقاً مسدود کردن راههای مختلف به حرکت مشرکان شباهت بیشتری دارد. ما روایتی داریم که در آن مشرکان به مردم تأکید دارند که وقتی رسول اکرم آیههای قرآن را میخوانند دست در گوش خود کنید تا آیهها را نشنوید و به سمت او گرایش پیدا نکنید.
این جامعهشناس در ادامه گفت: اما در کنار همه این مسائلی که مطرح کردم باید بگویم که قبول دارم همیشه برخی افراد از آزادی سوءاستفاده میکنند و آزادی هم آفتهای زیادی دارد و بسیاری از افراد ظرفیت آزادی را ندارند. چنین بحرانهایی انکارناپذیر هستند اما باید نظارتی صورت بگیرد و مسدود کردن نمیتواند راهکار مناسب و نتیجهبخشی باشد. اگر سابقه پرداختن به موضوعاتی اینچنین را در 40 سال اخیر بررسی کنیم به این نتیجه میرسیم که سیاست ایجاد محدودیت هیچگاه نتوانسته سیاست موفقی باشد. امروز صیانتی که نمایندگان مجلس شورای اسلامی مطرح کردهاند تداعیکننده محدودیت است و از مصونیت نشانی در این طرح دیده نمیشود اما در دنیا هیچ محدودکنندهای هیچ گاه در طول تاریخ با صراحت به اینکه سیاستش محدود کردن است تأکید نکرده است.
الستی در ادامه تصریح کرد: سیاستهای محدودکننده طی سالهای اخیر اعم از قوانین احزاب، فعالیتهای اینترنتی، ماهوارهها و... نتیجهبخش نبوده و همواره هر دو طرف (چه افراد موافق محدودیت و چه افراد مخالف) در برخی مواقع از شرایط سوءاستفاده کردهاند. وقتی یک گروه با عنوان مصونیت، محدودیت ایجاد میکند قدرت برقراری محدودیت مطلق را ندارد، برای مثال میتوان به ممنوعیت ویدئو و ویاچاس اشاره کرد. زمانی تأکید داشتند که ویدئو عامل ترویج فساد و فحشا است اما در واقع ویدئو یک رسانه بود که همه چیز میشد توسط آن ترویج کرد. اگر کسانی که مشروبات الکلی مصرف میکنند الکل را داخل یخچال خانه نگاه میدارند نمیتوان گفت که یخچال عامل فساد و ترویجکننده مصرف مشروبات الکلی است؛ داخل یخچال مواد غذایی هم نگهداری میشود.
او افزود: در نهایت دیدیم که این سیاستهای محدودکننده موفقیتآمیز نبوده و با این سیاستها حتی مردم تشویق به استفاده از این رسانه شدند و بعد موسسه رسانههای تصویری ایجاد و استفاده از ویدئو و ویاچاس مجاز شد. در برخورد با ماهواره هم همینطور بود و مسئولان ما باید به این نتیجه برسند که چون ما برنامهریزی نداریم و نمیتوانیم برنامههای مورد پسند مردم را بسازیم نباید با ایجاد محدودیت مردم را مجبور به دیدن برنامههای خود کنیم. صداوسیما باید با این رسانهها رقابت کند و حذف کردن رسانههای دیگر نمیتواند نتیجهبخش باشد و تاریخ در این چند سال هم نشان داده که سیاستهای محدودکننده حاصلی در پی ندارد و موفقیتآمیز نیست و در نهایت هزینههای سنگینی برای جامعه و حاکمیت دارد که خیلی ساده به عقبنشینی حاکمیت منجر میشود.
الستی در پایان اظهار داشت: به نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی توصیه میکنم که نگاهی به تاریخچه محدودسازی و کنترل اطلاعات داشته باشند که هیچگاه نتوانسته به آنچه که در ذهن قانونگذاران بوده برسد و همیشه شکست خورده است. نمایندگان مجلس با تجدید نظر درباره این طرح میتوانند به سمت ایجاد یک آشتی ملی پیش بروند تا مردم احساس نکنند که در بحرانهای بزرگی که جامعه ما با آن درگیر است نمایندگانشان دغدغههایی اینچنین دارند. ایجاد این نگرش در بین مردم روابط حاکمیت با مردم را مخدوش میکند.