مجله فارسپلاس نوشت: تولید ۵۰ میلیون دوز واکسن تا پایان شهریور، چیزی نیست که کسی از مردم ایران نشنیده باشد. وعدهای که مخبر، رئیس ستاد اجرایی فرمان امام، بارها آن را تکرار کرد و حتی تا اواخر تیرماه هم بر اجرایی شدن آن اصرار داشت. اما حالا، فقط چند روز تا پایان شهریور مانده و تعداد واکسنها به ۱۰ میلیون دوز رسیده است. هرچند اخیرا خط ۲ برکت هم وارد مدار تولید شده اما عملا بعید است تعداد واکسنهای تولیدی از مرز ۱۵ میلیون دوز عبور کند. چه عواملی باعث شد که این وعده با تاخیر مواجه شود؟ اگر فقط تحریمهای آمریکا مانع بود، مگر در این ۴۰ سال تحریم وجود نداشت، پس چرا ستاد اجرایی پیشبینی آن را نکرده بود؟
تحریم در لحظه!
واکسن برکت در ۹ دی ۱۳۹۹ به مرحله تست انسانی رسید. اولین واکنش آمریکا مشخص بود: تحریم بنیاد برکت در کمتر از ۲ هفته. واکسن، آن هم واکسن کرونا چیزی نبود که آمریکا روی آن شوخی داشته باشد. بازی با سلامت مردم، همیشه مهمترین ابزار آمریکا برای ایجاد نارضایتی در ایران بوده است. از طرفی، ورود یک بازیگر جدید به بازار واکسن، میتوانست انحصار تکنولوژیک و سودآوری بالای شرکتهای آمریکایی را با خطر جدی مواجه کند.
اما تحریم در ایران اثر دوگانهای دارد؛ هم مانع پیشرفتهاست و هم عامل پیشرفتهای بزرگ. تحریم که میشویم، ناچاریم که روی پای خودمان بایستیم. البته که تلاش میکنند نگذارند اما هرجا اراده کردهایم، موفق شدهایم. ماجرای واکسن هم از همین دست بود.
همه چیز از نقطه صفر
باتوجه به اهمیت فاکتور زمان در مبارزه با کرونا، برکت از همان روزی که تستهای اولیهاش با موفقیت مواجه شد، تولید انبوه واکسن را در دستور کار خود گذاشت. موفقیت این کار، نیازمند راهاندازی مجموعه تولید واکسن از نقطه صفر بود. چراکه ایران حداقل ۱۶۰ میلیون دوز واکسن نیاز داشت و هیچکدام از زیرساختهای موجود در کشور پاسخگوی آن نبود؛ نه آزمایشگاهها و نه خطوط تولید.
مراحل اصلی تولید ماده موثره واکسن کرونا شامل کشت سلول و سپس تکثیر ویروس و در نهایت کشتن ویروس و فیلتراسیون آن میشود. این تکنولوژی، همان چیزی بود که ایران را به جمع ۶ کشور واکسنساز دنیا وارد کرده بود. اما برای همین کار هم آزمایشگاههایی پیشرفته با سطح ایمنی زیستی بالا مورد نیاز بود. این آزمایشگاهها در ۴ سطح طبقهبندی میشوند که با نام BSL 1-4 (BioSafety Level 1 to 4) شناخته میشوند. آزمایشگاه مناسب برای ویروس مسری کرونا BSL4 است اما به دلیل تحریمهای آمریکا تقریبا امکان دسترسی به آن برای ایران وجود نداشت.
بهترین آزمایشگاه فعال ایران، یک آزمایشگاه BSL2 بود که برای ویروس کرونا امن نبود. بزرگترین آزمایشگاه BSL3 خاورمیانه در مشهد هم با ۹۲ درصد پیشرفت، بیش از ۱۲ سال متوقف مانده بود و تجهیزات آن در حال از بین رفتن بود. به همین دلیل، ساخت یک آزمایشگاه مدرن، مجهز و بزرگ BSL3 از همان ابتدای تحقیقات، در دستور کار قرار گرفت تا توان کشت انبوه سلول، متناسب با نیاز خطوط تولید صنعتی را داشته باشد.
یکی از زیرساختهای مورد نیاز برای تولید واکسن برکت، آزمایشگاه پیشرفته ایمنی زیستی بود
راهاندازی آزمایشگاهی حتی در این سطح، کار سادهای نبود. اغلب تجهیزات در انحصار آمریکا بود و فروش آن به ایران ممنوع! یکی از تجهیزات اصلی مورد نیاز، بین ۹ کشور دست به دست شد تا به ایران برسد. به این شکل که در هر کدام از این کشورها یک بار دستگاه باز و رجیستر میشد تا آن کشور به عنوان خریدار ثبت شود. پس از بازگشت نماینده شرکت تولیدکننده، دستگاه مجددا بستهبندی شده و به کشور بعدی ارسال میشد. به این ترتیب، بعد از چند بار جابجایی در کشورها، دستگاه از پوشش شرکت خارج میشد و نماینده شرکت برای رجیستری مراجعه نمیکرد. به این ترتیب، امکان ورود این دستگاه به ایران با چند ماه تاخیر فراهم شد.
قطعه دیگری که برای استفاده در مقیاس صنعتی، تعداد زیادی مورد نیاز بود، از طریق چند نفر خریداری شد تا هر کس فقط تعداد محدودی از آن را خریده باشد که استفادهاش در آزمایشگاه توجیهپذیر باشد. با این وجود، در فرودگاه جلوی خروج همان تعداد را هم گرفتند و در نهایت کمتر از نصف این قطعات به ایران رسید.
شکست انحصار مواد اولیه
تولید واکسن، علاوه بر ویروس کشته شده، نیازمند مواد اولیهای است که عموما در انحصار آمریکا است؛ از حاملهای سلولی گرفته تا ژل مورد استفاده در واکسن. باتوجه به تحریمهای ظالمانه آمریکا و احتمال ورود ایران به جمع واکسنسازان دنیا، واردات این مواد نیز اگر نگوییم غیرممکن، لااقل کار بهشدت پیچیدهای بود. مثلا در مورد یک ماده اولیه، پلیس با ارائه مقاله علمی به خریدار اعلام کرد این مقدار ماده اولیه، بیش از نیاز یک آزمایشگاه است و در نهایت فقط اجازه خروج یک بیستم آن را داد. اتفاقی که نشان از آمادگی جدی و همهجانبه آمریکاییها در ممانعت از ارسال کالاهای حساس به ایران داشت.
مشکلاتی از این دست باعث شد خرید مواد اولیه و همزمان تلاش برای ساخت آنها نیز بلافاصله در دستور کار قرار بگیرد. بخشی از این مواد خریداری و بخشی دیگر توسط شرکتهای دانشبنیان داخلی بومیسازی شد. این تحول بزرگ تکنولوژیک باعث شد تا نگرانی ایران برای تامین مواد اولیه در روزهای تولید، تا حد زیادی کاهش یابد. ضمن آنکه بهرهوری خطوط تولید نیز بالاتر رفت. این پیشرفتها در این نقطه باقی نماند و ایران در همین مسیر به امکان افزایش مقیاس (Scale up) تقریبا نامحدود در تولید ماده موثره واکسن رسید.
دستیابی ایران به دانش افزایش مقیاس تولید ماده موثره واکسن باعث میشود
که بتواند از بیورآکتورهای بزرگ در تولید واکسن استفاده کرد
حالا نقطه سر خط
پس از تولید ماده موثره، نوبت به تولید واکسن میرسید. اغلب خطوط تولید موجود ایران مربوط به واکسنهای متنوع کودکان بود که مجموعا حدود ۳۰ میلیون دوز در سال تولید میکردند. این خطوط، نهتنها توان تامین ۱۶۰ میلیون واکسن کرونای مورد نیاز ایران را نداشت، بلکه اساسا خروج آنها از مدار هم ممکن نبود، چراکه واکسنهای سلامت کودکان هم باید روزانه تولید شده و به مصرف جامعه میرسید.
چارهای نبود؛ خط تولید واکسن کرونا هم باید از صفر ساخته میشد. اولین خط تولید برکت، با اتکا به امکانات موجود در داخل کشور راهاندازی شد. مهمترین بخش خط تولید «بیورآکتور» است که واکنشها در آن انجام میشود. یک بیورآکتور ۵۰۰ لیتری، به عنوان قلب خط تولید از یک واحد نیمهکاره تولید واکسن در موسسه برکت گرفته شد. دو بیورآکتور ۲۰ و ۱۰۰ لیتری دیگر نیز از یک کارخانه خریداری و به خط تولید اضافه شد. نرمافزارهای مربوطه هم با دانش ایرانی بهروز رسانی شد و خط ۱ در اردیبهشت ماه ۱۴۰۰ به بهرهبرداری رسید. این خط پس از صدور مجوز واکسن برکت در ۲۴ خرداد، طبق برنامه حدود ۸ میلیون دوز واکسن در تیر و مرداد تولید کرد.
ظرفیت خط اول نهایتا ۴ میلیون دوز واکسن در ماه بود، و این عدد فاصله زیادی با نیاز ایران داشت. هرچند مخبر، بهعنوان بالاترین مقام مرتبط با برکت، در طول یک سال اخیر بارها بر لزوم واردات واکسن تاکید کرده بود اما تهدیدی به نام تحریم امکان این کار را زیر سوال میبرد. پس واحدهای بزرگتری باید احداث میشد. شرکتهای ایرانی توان تولید و تامین چنین تجهیزاتی را نداشتند و خرید واکسن از خارج هم با مشکل تحریم مواجه بود.
توسعه از طریق هند و چین
مذاکرات با شرکتهای خارجی شروع شد. یک شرکت چینی در دیماه ۹۹ حاضر شد ظرف ۶ ماه یک واحد بزرگ با ظرفیت تولید ۲۵ میلیون دوز واکسن در ماه را در ایران احداث کند. این کمترین زمان و بیشترین ظرفیت تولیدی بود که در آن زمان ایران میتوانست به آن دست یابد. طبق برنامه، این خط باید تا تیرماه نصب و وارد چرخه تولید میشد.
هرچه زمان میگذشت، تحریمهای آمریکایی بیشتر خودش را نشان میداد. ایران در زمستان ۱۳۹۹حدود ۱۷ میلیون دوز واکسن کواکس، ۲ میلیون دوز واکسن بهارات و ۲ میلیون دوز واکسن اسپوتنیک خریده بود اما تا پایان سال ۹۹ کمتر از ۷۰۰ هزار دوز واکسن به ایران رسید که حدود یکسوم آن هم هدیه چین و روسیه بود. کواکس هیچ واکسنی نداده بود و هند فقط ۱۲۵ هزار دوز واکسن فرستاد و مانع ارسال بقیه آن شد. واکسنهای روسی هم به کندی تولید و وارد میشد.
سال جدید رسید اما واکسن نرسید. برکت در فروردین ۱۴۰۰، برای اینکه واکسن سریعتر به مردم برسد، یک خط تولید دیگر هم از هند خریداری کرد که قرار بود از خرداد وارد چرخه تولید شود. این خط کوچکتر از نمونه چینی بود و با بیورآکتور ۱۲۰۰ لیتری خود امکان تولید ۸ میلیون دوز واکسن در ماه داشت.
تحریمهای آمریکا، انحصارطلبی تولیدکنندگان و شیوع سویههای جدید کرونا
باعث شد تجهیزات خط تولید برکت با چند هفته تاخیر به ایران برسد
کلاف پیچیده کرونا، انحصار و تحریم
مشکل تازه آغاز شده بود. شرکت هندی ساخت تجهیزات را شروع کرده بود که کرونای دلتا هند را به تعطیلی کشاند. کارخانه تولیدکننده تجهیزات هم همانند بسیاری از موسسات هند تعطیل شد. بعد از مذاکرات فراوان، بالاخره مجددا کار با تاخیر شروع شد اما مشکل دیگری وجود داشت. پرواز میان فرودگاههای ایران و هند متوقف شده بود و امکان ارسال تجهیزات به ایران نبود. با پشت سر گذاشتن همه این مشکلات، تازه موضوع تحریم به میان آمد.
آمریکا فروش بیورآکتور به ایران را به بهانه دومنظوره بودن این دستگاه تحریم کرده بود. این بیورآکتور هم تحت عنوان وسلتانک و با واسطه یک شرکت خارجی به فرودگاه هند رسیده بود. با این حال در فرودگاه اجازه خروج دستگاه را ندادند و خواهان گفتگو با مدیرعامل شرکت خریدار شدند. بیورآکتوری که هزینه آن هم پرداخت شده بود، حدود یک ماه در فرودگاه ماند، نه اجازه خروج میدادند و نه اجازه بازگشت به کارخانه. خط تولید بدون رآکتور هم عملا به هیچ دردی نمیخورد.
در نهایت، این دستگاه حساس با جداکردن قطعات، از فرودگاه خارج شد و هر یک از قطعات به کشور دیگری فرستاده شد تا از آنجا به ایران بیاید. در این مسیر هم مجددا بعضی تجهیزات توسط کشورها برای چند روز توقیف شدند. با تمام سختیها، قطعات بیورآکتور و خط تولید بالاخره با حدود یک ماه و نیم تاخیر و در تیرماه، به صورت محمولههای جدا از هم به ایران رسید.
برای خط تولید چینی هم اتفاق مشابهی افتاد؛ آمریکا جلوی ارسال بیورآکتور را گرفت و ارسال این دستگاه هم با تاخیر مواجه شد.
البته تحریمها محدود به بیورآکتور نبود. اغلب دستگاههای مرتبط با خط تولید واکسن مورد شناسایی و پیگیری آمریکا قرار میگرفت. چرا که کاربرد این دستگاهها مشخص بود و به جز ایران، فقط ۶ کشور دیگر تکنولوژی به کارگیری این دستگاهها را داشتند. علاوه بر تحریمهای عادی، ابعاد اقتصادی موضوع هم مطرح بود. در یک کلام، آمریکا نمیخواست انحصار شرکتهای آمریکایی در تولید واکسن از بین برود و کشورهای دیگری نیز وارد این بازار شوند.
تیم تولیدکننده واکسن برکت در ماههای اخیر مدام مورد حملههای رسانهای قرار گرفته است
یک مشکل عجیب ولی واقعی
دستگاههایی که قرار بود در خرداد و تیرماه وارد چرخه تولید شود، با یک تا دوماه تاخیر به ایران رسید. مراحل نصب خط تولید با سرعت انجام میشد و همچنان امید میرفت که این خطوط تولید از ابتدای مرداد به بهرهبرداری برسد و وعده ۵۰ میلیون دوزی واکسن در شهریور به تحقق بپیوندد. اما یک مشکل جدید و عجیب خودنمایی کرد.
گروه مهندسان چینی و هندی که برای نصب دستگاهها و راهاندازی نرمافزارها به ایران آمده بودند، همگی کرونا گرفتند. این در حالی بود که تمامی این افراد اعلام میکردند در کشورشان واکسن دریافت کردهاند. جالب آنکه تست کرونای این افراد در بدو ورود به ایران منفی بود اما بلافاصله پس از ۴۸ ساعت وضع عوض شد. حالا برکت مانده بود و خط تولیدی که تقریبا نصب شده بود اما امکان بهرهبرداری نداشت. چارهای نبود جز قرنطینه و میزبانی از این افراد تا زمان بهبودی کامل. موضوعی که ۲ تا ۳ هفته طول کشید.
بالاخره در اواخر مردادماه، این افراد بهبود یافتند و مراحل پایانی راهاندازی خطوط تولید هم آغاز شد. خط تولید هندی در اواسط شهریور به بهرهبرداری نهایی رسید و میزان تولید واکسن را حدود ۸ میلیون دوز در ماه افزایش داد. خط تولید چینی هم در مراحل پایانی است و احتمالا در کمتر از یک ماه آینده واکسنهای خود را به شبکه بهداشت ایران تقدیم خواهد کرد.
این روزها واکسن برکت از ۳ سد انحصار تکنولوژیک، بیماری کرونا و تحریمهای آمریکایی گذشته اما ظاهرا مسئولان برکت پس از مواجهه با این همه اتفاق عجیب، قصد ندارند دیگر هیچ قولی درباره میزان تولید بدهند. اما به نظر میرسد اگر مشکل عجیب دیگری رخ ندهد، وعده ۵۰ میلیونی برکت با حدود یک ماه و نیم تاخیر تحقق خواهد یافت.
آغاز روزهای پربرکت
ماجرای واردات اما فرق میکند. به فاصله ۳ روز از صدور مجوز تولید برکت، آمریکا که عملا دیگر سودی از تحریم واکسن نداشت، رسما تحریم واکسن کرونا را لغو کرد تا حداقل وجهه بینالمللی خود را حفظ کند و گوشهچشمی هم به بازار ایران داشته باشد. این کار باعث شد قیمت واکسن وارداتی از ۱۵.۵ یورو به ۸ یورو کاهش یابد و واردات واکسن از تیرماه رشد تصاعدی پیدا کند. در تیر ماه، به اندازه تمام ۵ ماه قبل از آن واکسن وارد شد. واردات مرداد، ۲ برابر تیر بود. استقرار دولت جدید هم به این روند شدت بیشتری بخشید و در شهریور، بیش از ۳۱.۶میلیون دوز واکسن وارد شد. به این ترتیب، ایران که در ۵ ماه پیش از تحریم فقط ۶.۸ میلیون دوز واکسن وارده کرده بود، طی ۳ ماه پس از تولید برکت بیش از ۵۱.۴ میلیون دوز واکسن وارد کرده است.
برکت، سرعت واردات واکسن را ۱۲.۵ برابر و قیمت آن را نصف کرد.