به گزارش الف، فلسطینیها درحالی سی و چهارمین سالگرد تاسیس جنبش مقاومت اسلامی فلسطین «حماس» را جشن می گیرند که این جنبش از ابتدای تشکیل خود با فراز و نشیب و دستاوردها و چالشهای متعددی مواجه بوده است.
بعد از تاسیس رژیم جعلی اسرائیل و اشغال فلسطین در سال 1948 و همچنین جنگ ژوئن 1967 میان اعراب و رژیم صهیونیستی که با شکست کشورهای عربی همراه بود، تحولاتی در عرصه سیاسی فلسطین به وجود آمد که زمینه لازم را برای شکل گیری جنبش حماس فراهم کرد.
بعد از اشغال سرزمینهای فلسطین به دست صهیونیستها مردم این کشور عربی دریافتند که در معرض خطر بزرگی قرار دارند و اگر اقدامی نکنند به تدریج همه آنها از کشور خود رانده شده و مجبور خواهند بود سرزمینشان را با دستهای خودشان تقدیم اشغالگران کنند.
همچنین قطعنامه هایی که توسط طرفهای بین المللی در سال 1948 صادر شده بود اغلب یکطرفه و در راستای منافع رژیم صهیونیستی بوده و یا اینکه اصلا اجرا نشدند.
همین امر جرقه شکل گیری گروه های مقاومت مردمی در فلسطین شد. همچنین فلسطینیان متوجه شدند که کشورهای عربی و برادر آنها بعد از جنگ ژوئن 1967 تمایل چندانی برای حمایت از آرمان فلسطین ندارند و امضای توافق «کمپ دیوید» میان مصر و رژیم صهیونیستی موید این امر بود. لذا بیداری اسلامی در میان فلسطینیان با سرعت بالایی رشد و توسعه یافت.
از طرف دیگر سازمان آزادی بخش فلسطین که مهم ترین نهاد ملت این سرزمین برای دفاع از حقوق آنها محسوب میشد در دهه هشتاد قرن گذشته تا حدود زیادی ابتکار عمل خود را از دست داده و مجبور به امتیازدهی به دشمن شد. در چنین شرایطی جنبش حماس به عنوان یک گروه مقاومت مردمی رسما در 15 دسامبر 1987 تاسیس خود را اعلام کرد تا به عنوان یک سازمان ضد صهیونیستی با هدف دفاع از حقوق مردم فلسطین در برابر اشغالگران فعالیت خود را به شکل علنی آغاز کند.
گذشته از روحیه جهادی و مقاومت برای اخراج اشغالگران که یک اصل مهم و بنیادین در گفتمان حماس است، این جنبش رویکرد اصلی خود را مبارزه با تلاشهایی که با هدف کشاندن مردم فلسطین به روند عادی سازی با دشمن صهیونیستی صورت میگیرد، قرار داده است.
جنبش حماس از ابتدا این نکته را درک کرده بود که در سایه مواضع تشکیلات خودگردان فلسطین و همچنین محاصره اقتصادی مردم این سرزمین به ویژه در غزه و کرانه باختری، رژیم صهیونیستی با حمایت آمریکا و کشورهای اروپایی به دنبال باج گرفتن از ملت فلسطین و تسلیم کردن آنها برای سازش با اشغالگران است.
جنبش حماس از ابتدا بر خلاف تشکیلات خودگردان هرگونه مذاکره برای سازش با صهیونیست ها را رد کرده است؛ چرا که معتقد است همه این مذاکرات یکطرفه بوده و هدف آن نابودی حقوق مردم فلسطین است.
طی همه این سالها حماس با چالشهای متعددی مواجه بوده که مهمترین آنها محاصره شدید از جانب رژیم صهیونیستی و دشواری زیاد برای دسترسی به سلاح جهت انجام عملیاتهای ضد اسرائیلی بود. این جنبش همچنین از سوی هیچ نهاد معتبری به رسمیت شناخته نشده بود و به همین دلیل قادر به تعریف روابط خارجی نبود.
اما جمهوری اسلامی ایران در سالهای بعد از انقلاب توجه ویژه ای به گروه های مقاومت فلسطین و حمایت از آنها نشان داد. به ویژه طی 2 دهه اخیر روابط حماس با ایران وارد مرحله جدیدی شد. هرچند که این روابط بعد از بحران سوریه و موضع محتاطانه حماس در برابر نظام این کشور دچار فراز و نشیبهایی شد؛ اما مقامات حماس اعلام کردند که اصل مشترک میان این جنبش با ایران حمایت دو طرف از مسئله فلسطین است.
اما حماس طی سالهای اخیر با عقب نشینی از مواضع قبلی خود در برابر سوریه و تمایل برای همگرایی با دمشق تلاش کرد تا بیشتر از گذشته به محور مقاومت به رهبری ایران نزدیک شود؛ چرا که متوجه شد محور مقاومت بزرگترین قدرت منطقه ای در مسیر مبارزه با اشغالگران است.
بسیاری از ناظران معتقدند که همگرایی با محور مقاومت بزرگترین نقطه قوت حماس در سالهای اخیر محسوب میشود و بازتاب آن را در افزایش قابل توجه توانمندیهای حماس در عملیاتهای ضد صهیونیستی میتوان دید.
نبرد «شمشیر قدس» در ماه مه گذشته برجسته ترین عرصه قدرتنمایی حماس ضد اسرائیل بود که طی آن دستاوردهای بی سابقه ای در برابر دشمن به دست آورد. بسیاری نتیجه این پیشرفت قابل توجه گروه های فلسطینی و به طور ویژه حماس را محصول همگرایی این جنبش با محور مقاومت میدانند.
در حال حاضر حماس و شاخه نظامی آن برجسته ترین گروه مقاومت فلسطین هستند و سایر گروه های مقاومت زیرشاخه آن قرار میگیرند که البته در اغلب موارد در هماهنگی با این جنبش عمل میکنند و نمونه آن را در جنگ اخیر غزه دیدیم. نظرسنجی های اخیر در فلسطین نشان میدهد که همزمان با تنزل جایگاه تشکیلات خودگردان فلسطین، محبوبیت مردمی حماس به دلیل دستاوردهای اخیر آن افزایش یافته است و صهیونیستها به شدت نگران این موضوع هستند.