ماجرای سفر همسر و فرزند آقای قالیباف به ترکیه جدا از نقدهای اخلاقی بدرستی صورت گرفته به آن ( چیزی که حتی فرزند رئیس مجلس نیز به سرعت به آن اعتراف و عذرخواهی کرد) واجد دقیقه ای است بسیار مهم که در دل طوفان تیره ای که در فضای سیاست بپا کرد این بار با وضوح و روشنی خیره کننده تری عیان شده و آن هم اینکه این «سیاست» نیست که در یک جامعه عمل می کند بلکه «فرهنگ» است.
هزاران هزار ساعت صرف وقت و انرژی در فضای سیاست برای پیگیری اهداف و مطلوبات مورد نظر با اندک تلنگری بی اثر می شود چون اهالی سیاست و خانواده شان هم مانند من و شما در فضای فرهنگی تنفس می کنند که در آن ترجیح داده می شود حتی کالای متعارف و دارای تولید داخل هم از آن ور آب تهیه شود ولو فضای سیاست و رسانه های رسمی مشحون از شعارهای پر طنین درباره حمایت از کالای داخلی شود!
به تعبیر دیگر این «نظام ترجیحات فرهنگی» است که در جامعه موثر است نه «نظام ترجیحات سیاسی». دومی اگر بدون تکیه بر اولی بخواهد عمل کند دیر یا زود رو به تحلیل می رود اگر که اساسا منشا اثری باشد. اما نظام ترجیحات فرهنگی در زمین «سیاست» و به طرفه العین از طریق «کارگزاران سیاست» پدید نمی آید. بلکه در « مدرسه» و « دانشگاه» و « رسانه» ها به تدریج و باصرف زمان وحتی طی چند نسل ساخته می شود. نمی شود این زمین ها را به حال خود رها کرد و مانند زمین موات با آن ها برخورد کرد یا بذرهای دیگری در آن کاشت و انتظار محصول دلخواه را از آن داشت.
البته راه احیای این زمین ها هم جایگزین کردن «مکلا» با «معمم»- نسخه مطلوب برخی برای هر مساله ای!- نیست، کافی است به کارگزاران فرهنگی از معلم و دانشگاهی و هنرمند و... بهای بیشتری بدهیم و بدانیم که هزینه کردن در این زمین واقعا سرمایه گذاری است.
ترجیحات فرهنگی رفتارساز با بخشنامه و دستور هم ساخته نمی شود. نیم نگاهی به تجربه سه دهه گذشته در این باره به خوبی نشان می دهد که «بسیج» منابع برای ترجیحات و تصمیمات سیاسی که همه آنها نیز بدون تردید به نفع ملک و ملت بوده در بسیاری مواقع جز آنها که مستظهر به ترجیحات فرهنگی و سازگار با آن بوده نتیجه نداده است.
آنچه برخی مجریان سیاستمدار این تصمیمات و ترجیحات، در این باره بر زبان می رانند هیچ اهمیتی ندارد چون آنچه در ضمیر پنهان شان مبنای عمل است باورهای اکتسابی دیرپایی است ( یعنی فرهنگ) که بالاخره از دل خروارها شعار بیرون می زند!
با این حال این حقیقتی نیست که فقط شامل سیاستمداران باشد. ما ناظران و شهروندان منتقد هم از سیاره دیگری نیامده ایم و از گل همین فرهنگ سرشته شده ایم. بسیاری از ما منتقدان ماجرای سفر همسر و فرزند رئیس مجلس به ترکیه خود از مصرف کنندگان همیشگی کالاها و برندهای خارجی هستیم و اگر در تحلیل این ماجرا، از نقد اخلاقی درستی که در پیشانی این نوشته یادآوری و بر آن تاکید شد - یعنی ضرورت یکسانی قول و عمل سیاستمداران- ، فراتر برویم و داد سخن در زمینه استفاده از کالاهای تولید داخل سر بدهیم باید این حقیقت تلخ را به صراحت به خودمان نیز یادآوری کنیم که همه در یک کشتی سوراخ نشسته ایم، فقط کافی است چشم هایمان را خوب باز کنیم و با خودمان صادق باشیم !