«دوستان کنرفته کنزده، نه فقط در کن، که در ونیز و برلین و اسکار و... دهههاست که دیگر خبری و اثری از هنر نیست. هر چه هست مفهومزدگی است و سیاستزدگی بورژوایی. در مورد فیلمهای غیر اروپایی و امریکایی، پرچم اگزوتیسم همچنان در اهتزاز است و فیلمهای مضمحل غیرانسانی بیهنر با ظاهر عوامفریب، به دفاع جدی از سرمایهداری مشغولند («پارازیت» را به یاد بیاورید) و طبعا جایزه میگیرند.
دوستان از خودبیخود نشوید و مرعوب زرق و برق و فرش قرمز. آنها هرگز فیلم ایرانی را بهتر از مردمتان نمیفهمند و شما نیز یک شبه«جهانی» نمیشوید. پس ملی شوید و همیشه ملی بمانید تا بعد احیانا جهانی.
به جایزه بیارزش منتقدان «فیبرشی» که در ید قدرت راستهای نئولیبرال است، نبالید. این جایزه چند دهه قبل به فیلم اگزوتیک بهمن قبادی «زمانی برای مستی اسبها»، «به خاطر تصویر رقتآمیز اما دقیق از مشکلاتی که بین انسانها و اسبها مشترکند» داده شده بود و جایزه امروز به «برادران لیلا»، به خاطر «تصویر دقیق از جامعه پدرسالار» نیز در امتداد همان نگرش پاترنالیستی است. به آن افتخار نکنید و جاهلانه به مردم داغدار همیشه سربلند آبادان تقدیمش نکنید. تحمل حقارت بار گدایی جایزه فرنگی را نپذیرید. فیلمتان را برای مخاطب اینجا، نه آنجا با همه جوایزش، بسازید. هیچ فیلمساز جدی برای جایزه فیلم نمیسازد.»