به گزارش الف مجتبی توانگر نماینده مردم تهران در مجلس اعلام کرد : امروز برای ۵ تن از سران اصلاحات (خمینی، خاتمی، خوئینیها، جهانگیری وعارف) طی نامهای نوشتم اگر با موضع اخیر آقای (میر حسین) موسوی تعیین تکلیف نکنند مقابل مردم و انقلاب قرار گرفته و ادعای اصلاحطلبی درچارچوب قانون اساسی معنایی ندارد باید مشخص شود ابراز ارادت به شهدای وطن سیاسیکارانه و مزورانه بوده یا برخاسته از اعتقاد به انقلاب و مدافعان حرم؟
او راهبردی خطرناک برای مردم و دلربا برای دشمنان را طراحی میکند که اقدامی ناهمسو با استیلای کانونهای پیشرفت ایران و از سوی دیگر پیوند با ویرانطلبان ایرانستیز از تکفیریها تا منافقین است.
متن کامل نامه به این شرح است :
حجتالاسلام والمسلمین جناب آقای سید حسن خمینی
حجتالاسلام والمسلمین جناب آقای سید محمد خاتمی
حجتالاسلام والمسلمین جناب آقای سید محمد موسوی خوئینیها
جناب آقای دکتر اسحاق جهانگیری
جناب آقای دکتر محمدرضا عارف
سلام علیکم
نوشتار اخیر آقای میرحسین موسوی نقطه عطفی در حیات سیاسی جریان اصلاحات است زیرا از یک سو ادبیات نوشتار، راوی کینه و کنایههای تحریفآمیز و غیراخلاقی است و از سوی دیگر سرانجام پس از سالها تظاهر به ملیگرایی، ماهیت ایرانستیز خود را آشکار کرد. او که روزگاری به هتاکان روز عاشورا لقب «مردان خداجو» داد، امروز درکنار تکفیریها علیه سربازان حضرت زینب(س) با قلم، انتحار میکند.
۱۳ سال قبل در شرایطی که جامعه جهانی آماده پذیرش و نرمش در برابر خواسته بهحق جمهوری اسلامی در مذاکرات بود و حتی آمریکاییها به صورت مکتوب اعلام نرمش و انعطاف کرده بودند، با عملکرد آقای موسوی و برچسب تقلب به انتخاباتی که ۴۰میلیون ایرانی در آن مشارکت کرده بودند، به سبب شکلگیری یک شکاف سیاسی و اجتماعی که کشور را تا آستانه پرتگاه جنگ داخلی پیش برد، ناگهان ورق علیه ایران برگشت و موجی از تحریمها و قطعنامههای سنگین علیه ایران تصویب شد که تاکنون گره کور آن باز نشده است. عجیب این که امروز هم در شرایطی که از یکسو شواهد نشان میدهد منطقه غرب آسیا آبستن اتفاقاتی است و محور مقاومت از پس بیش از یک دهه نبرد با تروریستهای تکفیری آماده زورآزمایی با ماجراجوییهای جدید اسرائیلیهاست و از سوی دیگر مراودات کشور با همسایگان وارد فاز جدیدی شده و حتی مسئله عادیسازی روابط با عربستان نیز در حال پیشرفت است و درست در زمانی که گمانهها درباره به نتیجه رسیدن مذاکرات هستهای برای لغو تحریمها بیش از هرزمان دیگری جدی شده تا شاید اقتصاد کشور و معیشت مردم از زیر فشار اقتصادی ناشی از این تحریمها رها شود، ناگهان باز بیانیهای از سوی آقای موسوی منتشر میشود که از یک سو ضد منافع و امنیت ملی است و از سویی مخرب انسجام و همگرایی است که در این شرایط کشور نیاز دارد تا بتواند با اتکا به آن از برهه کنونی عبور کند؛ چیزی شبیه اتمسفر سال ۸۸ که آقای موسوی یک تنه آن را علیه منافع ملی برهم زد.
برآیند تحلیلی نوشتار آقای موسوی نشان میدهد که او راهبردی به غایت خطرناک برای مردم شریف ایران و دلربا برای دشمنان جمهوری اسلامی را طراحی میکند که اقدامی ناهمسو با استیلای کانونهای پیشرفت در نسل جدید ایران و از سوی دیگر پیوند با ویرانطلبان ایرانستیز از تکفیریها تا منافقین است.
جریان اصلاحات از دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸ به صورت رسمی اعلام حمایت تمام عیار نسبت به رفتار و گفتار آقای میرحسین موسوی داشته است و این روند حمایت از عملکرد وی در جریان اصلاحات، در همه این سالها استمرار داشته است به نحوی که کنشگران سیاسی اصلاحطلب در کارزار رقابت سیاسی انتخاباتهای ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی، همواره خواهان رفع محدودیتهای قانونی درباره او بودهاند. بنابراین در برهه کنونی که آقای میرحسین موسوی به صراحت خواهان تغییر راهبردی الگوی سیاستورزی جریان اصلاحات است و آنان را به سمت رفتارهای ضدمیهنی و ضد منافع ملی راهنمایی میکند؛ مهم است که جامعه بداند واکنش این جریان به مواضع اخیر چهره مورد حمایت خود چیست و با او چه میکند؟ مسلما این نوشتار ظهور یک تناقض تاکتیکی در جریان اصلاحات نیست بلکه بزنگاهی راهبردی برای شناخت نیروهای سیاسی همسو با اصلاحات است و قطعا تقلیل نوشتار مذکور به موضعگیری فردی، امری خلاف واقع است زیرا اگر به ناهنجاریهای رفتاری آقای موسوی معتقد بودید، نباید در ادوار تاریخی گذشته، پیگیر بازگشت کنشگری آسیبرسان به آرمان اصلاحات میبودید.
آقایان سیدحسن خمینی، سید محمد خاتمی، سید محمد موسوی خوئینیها، اسحاق جهانگیری و محمدرضا عارف؛ محتوای موضع اخیر آقای موسوی به گونهای است که اگر جریان اصلاحطلب، امروز با این مواضع کینهتوزانه و ضد منافع ملی تعیین تکلیف نکند در حقیقت با خودشان تعیین تکلیف کرده و خود را مقابل مردم و انقلاب قرار دادهاند. لذا دیگر نمی توان ادعای پرتکرار اصلاحطلبی در چارچوب قانون اساسی را از کسانی پذیرفت که آشکارا با مواضع ضد قانون اساسی و ضد منافع ملی آقای میرحسین موسوی تعیین تکلیف نکردهاند. کسانی که در ماجرای شهادت شهید سلیمانی و تشییع تاریخی پیکر سید شهدای مدافع حرم توسط مردم نسبت به او و آن حرکت مردمی ابراز ارادت میکردند امروز باید ثابت کنند که آن ادعا و ابراز ارادت، سیاسیکارانه و مزورانه بوده یا برخاسته از اعتقادشان به انقلاب اسلامی و مدافعان حرم؟
امیدوارم کسی در جریان اصلاحات این شرایط مهم و نقطه عطف را درک کند و یکبار برای همیشه تکلیف این جریان را با دوگانگیهای رفتاری و گفتاری در مقابل مواضع ضد امنیت ملی و منافع مردم روشن کند.
والعاقبهللمتقین
مجتبی توانگر
نماینده مردم شریف تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس