رمان «خیابانی به درازای ابدیت» منتشر شد

  4010928092

رمان «خیابانی به درازای ابدیت» نوشته مجتبی حبیبی توسط شرکت چاپ و نشر بین الملل منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش مهر، رمان «خیابانی به درازای ابدیت»، نوشته مجتبی حبیبی که تیرماه امسال دار فانی را وداع گفت، به‌تازگی توسط شرکت چاپ و نشر بین‌الملل منتشر و راهی بازار نشر شده است.

مجتبی حبیبی، عضو انجمن قلم ایران، نویسنده کتاب‌های رمان، داستان کوتاه، زندگی‌نامه و منتقد ادبیات و سینما بود که در سن ۶۲ سالگی درگذشت.

«خیابانی به درازای ابدیت»، کتابی است که در قالب رمان، زندگی شیخ محمد خیابانی را روایت می‌کند و خصوصاً به مواضع سیاسی و قیام شیخ می‌پردازد. نویسنده برای روایت خویش از منابع تاریخی مختلفی بهره برده است که در انتهای کتاب آن منابع را فهرست کرده است؛ اما یکی از مهمترین منابع که خود نویسنده روی آن تأکید داشت، کتاب «نهضت آزادی ستان شهید شیخ محمد خیابانی»، تألیف مرحوم سید هادی خسروشاهی است.

حبیبی کتاب را از روستای «قیزیل دیزج» آغاز می‌کند. همان روستایی که تقی رفعت، از یاران شیخ، بعد از کشته شدن شیخ به آنجا می‌رود و در همانجا هم می‌میرد. داستان از زبان تقی رفعت آغاز می‌شود. از تبریز و از نقش تبریز در مشروطیت.

نویسنده پس از این مقدمه شروع به روایت زندگی شیخ و البته مقطعی از تاریخ معاصر ایران می‌کند؛ از تولد او گرفته تا نمایندگی‌اش در مجلس؛ از سقوط تزاریسم تا حادثه شرف‌خانه؛ از قرارداد ۱۹۱۹ تا گشایش دارالشورای ملی در تبریز؛ و سرانجام حکایت آخرین شب و روز زندگی شیخ.

حبیبی، سال ۱۴۰۰ در مصاحبه‌ای با خبرگزاری کتاب ایران در مورد پژوهش خود توضیحاتی ارائه کرده بود. از جمله مطالب وی این بود: «شیخ محمد خیابانی، مجتهد است و پاتوق اصلی او در قیامش، مسجد است که تا پایان هم پابرجا می‌ماند و شیخ در اعتراض خویش، بیشتر در اعتلای فرهنگی می‌کوشد و بر تغییر فرهنگ تکیه دارد تا شعارها و مسائل دیگر. … شیخ در قیامش با خاستگاه مذهبی‌ای که دارد به صورت عملی در مقابل کمونیست‌ها قرار می‌گیرد که آن موقع از سوی سفارت آلمان مورد حمایت هستند و از طرف دیگر در برابر انگلیسی‌ها قرار دارد که قرارداد ۱۹۱۹ را دارند و نمایندگان خاصی که به سمت شیخ می‌فرستند از جمله کاپیتان ادموند که او وعده‌هایی می‌دهد و شیخ نمی‌پذیرد و او را بیرون می‌کند و می‌گوید من با انگلیسی‌ها در هیچ جبهه‌ای قرار نمی‌گیرم. اما اغلب اطرافیان شیخ در روزهای آخر از مخبر السلطنه هدایت امان‌نامه داشتند و شیخ تنها می‌ماند.»

سعی نویسنده این بوده است که بتواند پشت صحنه ماجرا را که در انتها فقط تقی رفعت، با شیخ می‌ماند بازنمایی کند. نویسنده می‌خواهد هم به شرح گرد آمدن افراد به دور شیخ بپردازد - که این گرد آمدن موقعیتی یا تصادفی بود- هم توضیح دهد چگونه با ورود مخبر السلطنه به صحنه و دادن امان‌نامه، همه کنار می‌کشند و تسلیم سفارتخانه‌های مختلف می‌شوند و شیخ تنها در تیررس می‌ماند.

این‌کتاب با ۴۴۸ صفحه و شمارگان ۱۰۰۰ نسخه عرضه شده است.