چرا موسی؟!

دکتر مینو خانی،   4011027070 ۵۷ نظر، ۰ در صف انتشار و ۵۶ تکراری یا غیرقابل انتشار

حاتمی‌کیا را همیشه دوست داشته‌ام، هم خودش و هم آثارش را. حتی اگر نتوانستم ارتباط لازم و کافی را با فیلمی مثلا مثل «به وقت شام» که هیاهوی تکنیکی فیلم بر موضوع سوار بود، برقرار کنم اما چیزی از علاقه‌ام به او و آثارش کم نکرده است. 

مطمئن هستم که خیلی‌ها حس مرا تایید می‌کنند چون حاتمی‌کیا هنرمند این جامعه است، هنرمند این روزگار است، هنرمند به تصویر کشیدن روزگاری است که خیلی‌ها در آن نفس کشیده‌اند؛ روزگار جنگ هشت ساله. دایی یونس «بوی پیراهن یوسف» پدری از خیل پدرهای به انتظار نشسته این روزگار است؛ حاج کاظم عصبی و دلخور «آژانس شیشه‌ای» رزمنده دردکشیده این روزگار است؛ آدم‌های جنگ‌زده «چ» همین آدم‌های دوروبرمان‌اند؛ حتی داستان اندکی تخیلی سریال «حلقه سبز» همذات‌پنداری مخاطب را برمی‌انگیزد. وقتی از همذات‌پنداری و آدم‌های آشنای آثار حاتمی‌کیا حرف می‌زنیم یعنی حاتمی‌کیا کارش را خوب بلد است چون بسیاری از عرصه‌ها را آزموده و کارکشته این حرفه است. البته که در کارنامه بلندبالا و قابل توجه او، ساخت اثر تاریخی آن هم از نوع مذهبی وجود ندارد و حتما می‌تواند انگیزه‌ای برای تجربه‌اندوزی باشد و مطمئنیم عصای موسای حاتمی‌کیا معجزه خواهد کرد و برگی بر آثار تاریخ مذهبی خواهد افزود که احتمالا به راحتی تکرارپذیر نباشد. 

این روزها خبر ساخت سریال «موسی» توسط حاتمی‌کیا حس دوگانه‌ای ایجاد کرده است؛ هم دوست داریم یک سریال جانانه از کارگردان دوست‌داشتنی‌مان ببینیم و هم خبر هزینه لازم برای ساخت این سریال انگشت به دهان‌مان کرده که در روزگار به این سختی که همه، بزرگ و کوچک، فقیر و غنی، مسوولان و عامه مردم باید حواس‌شان به زندگی ناپایدار این روزگار باشد چه وقت ساخت سریال موسی است؟ چه چیزی در موسی هست که باید این همه هزینه بابت ساخت سریال آن صرف شود؟ البته که تهیه کننده محترم این سریال در توئیتی از غیرواقعی بودن رقم گفته و نوشته که حتما یا سریال نساختید یا نمی دانید 10 هزار میلیارد چقدر است؟ بله آقای رضوی ما هیچ کدام را نمی‌دانیم اما می‌دانیم در کشوری که داعیه اسلامی بودن دارد، اگر قرار باشد سریال مذهبی ساخته شود، حتما باید اول ادای دینی به دین خودمان کند. 

در حالی که هنوز بهترین فیلم درباره پیامبر عظیم الشان اسلام، «محمد رسول‌الله» ساخته مصطفی عقاد در سال 1976 (برابر با 1354) است، چطور باید سراغ داستان حضرت موسی (ع) برویم؟ این یک مورد هم به دست یک کارگردان مسلمان و با حمایت مالی رهبر وقت لیبی ساخته شد نه مسوولان و هنرمندان مسیحی و یهودی و غیره که اتفاقا اگر هم بسازند در جهت تخریب می‌سازند و نه حداقل معرفی بی‌قصد و غرض. کدام یک از ادیان دیگر خود را برای ساخت فیلمی درباره پیامبر اسلام مقید می‌کنند و هزینه مالی و معنوی خود را صرف ساخت معرفی پیامبر یک دین دیگر می‌کنند که ما باید بکنیم؟ 

غیر از حضرت پیامبر (ص)، دین خودمان شخصیت ناگفته و شناخته نشده و تاثیرگذار کم دارد که باید سراغ موسی برویم؟ شخصیت و موضوع معاصر و داستانی از خودمان و فرهنگ‌مان وجود ندارد که دستمایه ساخت یک سریال جذاب قرار بگیرد؟ این همه شخصیتی که هنوز خیلی‌ها شاید اسم‌شان را نشنیده باشند؟ اسم نمی‌برم اما از انواع و اقسام روشنفکر متعهد و هنرمند و ورزشکار معروف و تاثیرگذار گرفته تا آدم‌های عادی که نقش خود را در روزگار خود، خوب ایفا کردند و سرنوشت خود و جامعه‌شان را تغییر دادند نمی‌تواند موضوع ساخت سریال قرار بگیرد و مخاطب را با خود همراه کند؟ نیم نگاهی به تاریخ معاصر، به کتابهای خاطرات نگاشته شده به ما می‌گوید که کار نکرده درباره فرهنگ و تاریخ خودمان خصوصا تاریخ معاصرمان بسیار داریم. آدم‌ها و داستان‌هایی که اگر به زبان تصویر روایت شوند، نه فقط آگاهی مخاطب را از جامعه خود بالا می‌برد، که هم عرق ملی را افزایش داده و هم می‌تواند موتور محرکه‌ای برای حرکت‌های مهم و تاثیرگذار در زندگی فرد و جمعی‌مان باشد. و البته با پذیرش غیرواقعی بودن رقم هزینه ساخت و با توجه به اینکه اگر سفره‌ای گسترده شود حتما بسیاری از دست‌اندرکاران هنر تصویر بر سر آن روزگار خواهند گذراند، همچنان باید به شرایط موجود اقتصادی توجه کرد. برای همین دوست دارم بگویم: 

آقای حاتمی‌کیای عزیز، آقای رضوی، آقایان مسوول دست‌اندر کار این سریال، صرف انرژی و هزینه و هنر هنرمندان دست‌اندرکار برای ساخت یک سریال تاریخی-مذهبی یک دین و پیامبر دیگر را اگر منصرف نمی‌شوید، حداقل به روزگاری بسپارید که کمی بیشتر در آرامش و رفاه باشیم. روزگار سخت را با تصمیمات نابه‌هنگام و تعجب‌برانگیز سخت‌تر نکنید.