«ب کوچک»
نوشته: امین فقیری
ناشر: چشمه، چاپ اول 1401
167 صفحه، 72000 تومان
***
امین فقیری طی مسیر حرفهای خود در داستاننویسی، همواره از تجارب زیستیاش، استفادهای مستقیم و بیواسطه کرده است. اولین مجموعه داستاناش، «دهکدهی پرملال» که در سال 1346 منتشر شده، حاکی از همین ویژگی در کار نویسندگی اوست. داستانهای این مجموعه برگرفته از ایدههایی است که او از زندگی روستایی گرد آورده بود؛ از طرحی دربارهی یک دهکده، تا وقایعی که حاصل مشاهدات میدانیاش بود. نگاه مینیمالیستی او از همان ابتدا وجه غالب آثارش را ساخت. او قصههایی را نوشت که سریع به نقطهی اوج خود میرسیدند و چرخشهایی در آنها قرار داد که به شکلی برقآسا به وقایع سمت و سو میبخشیدند. فقیری این شیوهی نوشتاری را بالغ بر شش دهه در آثارش پیش برد و به تثبیت رساند. مجموعهی «ب کوچک» در این روند تکاملی، تقریباً تمامی عناصر سبکی این نویسنده را در خود جای داده است.
کتاب شامل ده داستان است که در طیف گستردهای از موضوعات میگنجند و در برهههای مختلفی از زندگی حرفهای نویسنده رقم خوردهاند. از این جهت میتوان این اثر را یکی از متنوعترین مجموعههای امین فقیری دانست. میزان تمرکز نویسنده بر ماجراها نیز در بخشهای مختلف کتاب متفاوت است؛ از داستانی که دورهای طولانی از زندگی شخصیتها را دربردارد، تا داستانکهایی که برشهایی بسیار کوتاه از وقایع داستانی را شامل میشوند. نویسنده در برخی از این داستانها شیوههایی تازه از روایت را که در آثار قبلیاش کمتر دیده شدهاند نیز میآزماید. برشهای زمانی و مکانی سریعی که او در این داستانها آورده نیز بر میزان تفاوت این کتاب، نسبت به نوشتههای پیشیناش افزوده است.
یکی از وجوه تأملبرانگیز کار فقیری در این مجموعه تصویرپردازیهای منحصربهفردی است که او در ساخت فضای داستان به کار برده است. تصویر سرمای استخوانسوز پادگانی که الگویی کوچک از جامعهای استبدادزده را نشان میدهد، در داستان «نه، این برف را سر باز ایستادن نیست»، یکی از بارزترین این نمونههاست. فقیری در خلق فضای پادگان و سپس زندگی هر یک از شخصیتهای این داستان از موتیف یخبندان بهره میگیرد و با گنجاندن عناصری توصیفی، تابلویی تمامنما از اوضاع اجتماعی پسادکودتای دههی سی میسازد. در این میان از شعر شاملو که عنوان داستان نیز برگرفته از آن است، ایده میگیرد تا تصویر سرمای فضای جامعه را برای مخاطب تداعی کند: «میگفتند این سردترین سالی است که پادگان به یاد دارد. شایعه نبود. حرفی نبود که با آن بخواهند ته دل ما را خالی کنند. جریانی مرموز از سوراخی در آسمان روی ما هوار میشد و ما دست و پایمان را گم میکردیم. ساعت چهار صبح که سرگروهبان ثمره برپا میداد و پای لختمان را روی کاشی سرد و یخزدهی آسایشگاه میگذاشتیم، تا مغز سرمان یخ میزد. گویی قندیلهای تیزی از یخ تمام بدنمان را آش و لاش میکرد. آبی اگر از بینی کسی سرازیر میشد، نرسیده به لبها یخ میزد و قطرهقطره آبی که روی پالتوهایمان میچکید تبدیل به مرواریدهای کوچکی میشد.»
تمرکز بر اشیاء از دیگر مؤلفههای داستاننویسی امین فقیری است. برای این نویسنده شیء کارکردی تاریخی دارد که بدون درنظر گرفتن آن نمیتوان به درکی کامل از دنیای پیرامون رسید. این اشیاء هستند که به مکانها و نیز آدمها اعتباری خاص میبخشند. حتی هیجانهای مختلف آدمها در سایهی اشیاء است که تعریف میشود و بروز میکند. نویسنده گاه به یک شیء چنان نقشی تعیینکننده در روابط انسانی میبخشد که گویی جهانی که در آن زندگی میکند، به تمامی مقهور قدرت بلامنازع اشیاء است. انگار که هوش و درکی پنهانی و ذاتی در وجود هر شیئی نهفته است که با آن میتواند تمامی آدمها را تحت سطیرهی خود درآورد و کسی را توان مقابله با آن نیست.
داستان «یک تکه کاموا» از این جهت سرآمدِ باقی آثار مجموعه است و نشاندهندهی فضایی موهوم و مخوف از سلطهی اشیاء بر آدمیان است. قابلیت جابهجایی، بیآنکه بر سازوکارهای عینی و واقعنمایی داستان اثر بگذارد، به اشیاء کمک میکند که قدرت خود را به رخ آدمها بکشند و این بر وجه گروتسک کارهای فقیری میافزاید. او اغلب از اکسسوار صحنهاش برای القای موقعیتهای هراسانگیز و در عینحال مضحک بهره میگیرد. چینش وسایل در داستانهای او، گاه از یک اتاق ساده و محقر، غاری پر از وهم و تشویش میسازد. اشیاء، بر همین اساس است که میتوانند از کارکرد مرسوم خود خارج شوند و تعاریفی تازه پیدا کنند.
اما فقیری علیرغم تکیه بر تاریخیت اشیاء و نقشی که در ساختن زندگی گذشتهی شخصیتها دارند، از بخشیدن وجهی نوستالژیک به آنها میپرهیزد. اجسام اگرچه بخشهایی مهم و اثرگذار از گذشته را که امروزِ داستان تماماً مرهون آنهاست احضار میکنند، اما این تداعیها بههیچ وجه جنبهی دلتنگی برای گذشته ندارند. نویسنده اتفاقاً بیمحابا و بهدور از رواداری دست روی عمیقترین زخمهایی میگذارد که ردشان همچنان بر پیکرهی روح آدمها باقی است. او میکوشد زندگی مدرن را که بستگی عمیقی به اشیاء دارد، آسیبشناسی کند و از نقطهای این فرآیند را آغاز میکند که تمامی دردها از آن نشأت گرفته است؛ از نقطهی ظهور و تسلط اجسام بر ابعاد مختلف وجودی انسان. شخصیتهای داستانهای او اغلب درگیر همین محاصرهی تمامعیار و مقاومتناپذیرِ اشیاء هستند و راه گریزی از این حلقه نیز نمییابند.