ببینیم و قضاوت کنیم

  4011113010

جشنواره فیلم فجر همیشه برای اهالی سینما (چه حالشان خوب باشد و چه نه) بستری برای دیده شدن عملکردها بوده و همیشه هم با یک مدل در مدیریت، شیوه  اجرایی، انتخاب هیات‌های انتخاب و داوری‌ها و اعلام برگزیده‌های جشنواره  روبه‌رو بوده‌ایم.


محمود گبرلو در یادداشتی نوشت؛ بپذیریم که مدل جشنواره فجر متخص به ایران نیست. فجر هم مثل همه جشنواره‌های دنیا ست و خوشی و تلخی‌هایش هم شبیه همه جشنواره‌هاست.

چون اسمش «جشن»واره است، همه فکر می‌کنند باید طبل و دهل راه بیندازیم و یا با اتفاق ناگواری این رویداد باید مثل سالن‌های سینما (در ایام خاص) تعطیل شود! اما واقعیت آن است  که جشنواره بیشتر از حیث ماهیت «رقابتی»، «تعیین‌کنندگی در‌ سرنوشت نمایش عمومی آثار» و «اثربخشی بر گردش اقتصادی سینما» حائز اهمیت هست. و از آنجا که حیات سینما به گردش اقتصادی و تماشاگرانش وابسته است، در هر شرایطی نمی‌توان جشنواره را رها کرد.
 ذات «فیلم» به گونه‌ای‌ست تا دیده نشود، نمی‌توان آن را منصفانه قضاوت کرد؛ حتی اگر همه کارشناسان و منتقدان نکته‌ای بگویند. صددرصد با دیده شدن یک فیلم، به نکته جدیدتری خواهیم رسید. ذائقه تماشاگر هم مثل گذشته نیست که در چارچوب خاص فیلم را بپذیرد؛ حقیقتی که هنوز برخی افراد ایدئولوژیک‌پسند نتوانسته‌اند آن را باور کنند.
 اگر این استدلال را بپذیریم، با توجه به اینکه امسال فیلمسازان «نا‌م‌‌آشنا» کم‌رنگ‌ترند، نمی‌توان قضاوت کرد. باید فیلم‌ها را دید.
به فیلم‌های فجر41، فعلا نه بدبین هستم و نه خوش‌بین؛ چون هیات انتخاب خوشبختانه کاربلد هستند. حتی آن مدیر دولتی!  البته ممکن است عملکرد برخی از آنها خوب نبوده باشد که من هم این مسأله را قبول دارم. اما به هر حال این هیأت انتخاب اهل سینما هستند... 
دوران بی‌تجربگی فیلمسازان جوان تمام شده و امروز، فیلمسازان جوان برای خودشان  پدیده‌ای هستند؛ آنها خیلی زود بالغ شده‌اند. مدیوم سینما را خوب بلد هستند و در همه این سال‌ها با برخی از فیلم‌هایشان ما را شگفت‌زده کرده‌اند. پس تا فیلم‌ها را نبینیم نمی‌توانیم آنها را قضاوت کنیم.
چند سالی‌ست که چند تن از فیلمسازان با فیلم‌هایشان به میدان آمدند که آثارشان «فیلم‌های ارزشی، انقلابی» و یا «ارگانی» لقب گرفته است. اگر این فیلم‌ها «فیلم» باشند، اگر این فیلمسازان «کاربلد» باشند، اگر مضمون و درام این آثار جذاب باشد، حتی اگربه قشری پرداخته باشند که تا به‌حال در سینمای ایران کم‌رنگ بوده باشد، اگر یک ارگان پول خوب داشته باشد و فیلم خوب هم ساخته باشد، دخالت بی‌جا هم نکرده باشد و در نهایت اگر فیلم تماشاگر خودش را داشته باشد،آیا نباید از آن فیلم استقبال کنیم؟ 
مثلا در این وانفسای گرانی و بی‌پولی، چه فرقی بین سرمایه گذار ریش و تسبیح به‌دست با آن سرمایه‌دار سبیل گردون و خوش پوش دارد؟ 
نباید زود منفی‌بافی کرد. باید فیلم را دید و قضاوت کرد.
نکته آخر: این حرف‌ها برای روز اول جشنواره است. حتما بعد از دیدن فیلم‌ها و شیوه مدیریتی و نوع انتخاب‌ها، دیدگاه‌های جدیدتری را طرح خواهم کرد .