نامه دبیران دروس فرهنگساز به دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی: از این سیل ویرانگر فرهنگ جلوگیری کنید

  4011220099 ۳۷ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱۱ تکراری یا غیرقابل انتشار

 دبیران دروس فرهنگ‌ساز (عمومی) سراسر کشور در نامه ای خطاب به دبیر جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی خواستار بازنگری در مصوبهٔ کنکوریِ این شورا شدند.

به گزاش الف متن این نامه به شرح زیر است: 

إِنَّ اللَّهَ يَأمُرُكُم أَن تُؤَدُّوا الأَماناتِ إِلىٰ أَهلِها وَإِذا حَكَمتُم بَينَ النّاسِ أَن تَحكُموا بِالعَدلِ ۚ إِنَّ اللَّهَ نِعِمّا يَعِظُكُم بِهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ كانَ سَميعًا بَصيرًا (نساء ۵۸﴾

حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای خسروپناه 

دبیر محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی 

با سلام و اهدای تحیات وافره 

ضمن عرض تبریک انتخاب حضرت‌عالی به دبیریِ شورای عالی انقلاب فرهنگی که جای‌گاهی خطیر در پیش‌بردِ سیاست‌هایِ علمی و فرهنگی کشور دارد، توجه حضرت‌عالی را به نکاتی چند پیرامونِ مصوبهٔ کنکوریِ آن شورای محترم معطوف می‌دارد.

همان‌گونه که اشراف دارید، تصویب‌ِ این طرح در دولتِ پیشین به ریاستِ آقای روحانی انجام شد و با وجود مخالفتِ فراوان از سوی مجلس و صاحب‌نظران و کارشناسانِ آموزشی با فوریتِ تمام ابلاغ و باعثِ نابسامانی‌های آموزشیِ فراوانی در کشور گردید. 

دبیر پیشینِ شورا در هر مصاحبه‌ای از فواید بی‌شمار این مصوبه گفتند و هر چه کارشناسان آموزشی اصرار کردند که تأثیر قطعی معدل باعث نابودی کامل عدالت آموزشی می‌شود، فریادشان به جایی نرسید. هم‌چنین هر دبیر یا استاد دل‌سوزی که با این طرح مخالفت کرد، تهمت مافیا به او بستند تا هیچ کسی را یارای آن نباشد که با این طرح ناپخته  مخالفت کند. 

در فواید این طرح گفته شده بود که باعث از بین رفتن مافیای کنکور می‌شود. 

حضرت حجت الاسلام، بر همگان روشن شد که این طرح نه تنها مافیای کنکور را از بین نبرد بلکه باعث تولد بازار پر درآمدی برای کسب معدل بالا در آزمون نهایی شد. اگر قبلا دانش آموزی برای کنکور به کتاب‌های کمک آموزشی رجوع می‌کرد امروز علاوه بر آن، مجبور است کتاب‌های امتحان نهایی نیز تهیه کند. این یعنی تحمیلِ هزینه‌ای مضاعف به خانواده‌ها و دانش‌‌آموزان که کاملا با وعده‌های دبیر پیشین شورا در تضاد است. 

همچنین وعده داده بودند که این طرح با تاثیر قطعی معدل باعث افزایش عدالت آموزشی می‌شود. این وعدهٔ پوچ در شرایطی فضای آموزش کشور را مسموم کرده است که سطح آموزش و امکانات در مدارس دولتی و مناطق محروم به هیچ رو قابل مقایسه با مدارس مطرح پولی و غیردولتی نیستند و هیچ عدالتی در این میان رعایت نمی‌شود. ویرانی بنای عدالت آموزشی آن‌چنان بر همگان روشن شد که آقای کبکانیان در تاریخ ۷ بهمن ماه امسال، طی مصاحبه‌ای با خبرگزاری ایسنا، اعتراف کردند که: « هدف اصلی شورای عالی انقلاب فرهنگی از صدور مصوبهٔ سنجش و پذیرش، افزایش عمق یادگیری بود و عدالت آموزشی نبود.» و در بخش دیگر این مصاحبه فرموده‌اند: «شورای عالی انقلاب فرهنگی چنین ادعایی ندارد که مصوبهٔ سنجش و پذیرش برای افزایش عدالت آموزشی است.»

سوال اصلی این است که اگر مصوبه‌ای دغدغه عدالتِ آموزشی ندارد، آیا رواست که هم‌چنان بر لازم‌الاجرا بودن آن تاکید داشته باشید؟ چرا که آقای کبکانیان در طول ماه های گذشته بس که لفظِ «لازم الاجرا» را به کار برده‌اند،  موتورهای جست‌وجوگر اینترنتی این لفظ را به نام و تصویر ایشان ثبت کرده‌اند! آیا این نوع برخورد با مطالبات جوانان مطالبه گر و منتقد، جز حس خودرایی و تک صدایی مسئولان را  در ذهن نسل جوان متبادر می کند؟

سوال دیگر این است که حالا که امتحان نهایی دی‌ماه برای ترمیم معدل با آن همه تقلب  برگزار شده‌است و کمتر رسانه ای باقی مانده که به تقلبات حین جلسات امتحانات نهایی دی ماه - که بنا بود در امنیت برگزار شود- نپرداخته باشد،  آیا هم‌چنان باید بر ادامهٔ این رویهٔ خام و مفسده برانگیز پافشاری کرد؟ 

جناب حجت الاسلام، بسیاری از دانش‌آموزان ما چون می‌دانند که در امتحانات نهایی مراقبت جدی اعمال نمی‌شود، به جای درس خواندن به یادگیری اصول تقلب روی آورده‌اند. حال آنکه کنکور همیشه آزمون سالم‌تری از نظر بروز تقلب بوده‌است و متقلبان با توجه به کلید‌های پخش شده در فضای مجازی شناخته و از فرایند آزمون کنار گذاشته می‌شوند. این امکان در امتحانات نهایی وجود ندارد.  چرا باید  امنیت کنکور را فدای لفظ «لازم الاجرا» ی امتحانات نهایی کرد، در حالی که به وعده ها عمل نشده و زیرساختها فراهم نیامده؟ 

وعده داده شده بود که این طرح باعث افزایش توجه به دروس عمومی  و عمق بیشتر یادگیری این دروس خواهد شد. 

جناب آقای خسروپناه، وقتی هنوز کنکور سر جای خود باقی است، اما دروس عمومی از آن حذف شده است، کدام عقلِ سلیم این چنین سخنی را می‌پذیرد؟ این‌جانبان به عنوان دبیران دروس عمومی که در مدارس گوناگون برای آموزش فرهنگ به نوجوانان تلاش می‌کنند، خدمتتان اعلام می‌دارند که نه تنها هیچ عمق یادگیری و توجهی به این دروس رخ نداده‌است، بلکه  اعتبار  پیشین خود را  از دست داده‌اند. ما گواه و شاهدیم که در بسیاری از مدارس، دیگر برای این دروس هیچ تره‌ای خُرد نمی‌شود.

یا دانش‌آموزان در سر کلاس حاضر نمی‌شوند، یا این دروس را به دبیران غیر متخصص سپرده‌اند و یا دبیران به دلیل کاهش اعتبار این دروس دیگر هیچ شور و شوقی برای تدریس کافی و کامل ندارند. 

همان‌طور که مستحضرید، فرهنگِ ایرانی‌- اسلامی با پشتوانهٔ زبان و ادبیات فارسی و معارف اسلامی در طول هزار سال گذشته هرجا دست به دست هم داده‌اند، توانسته‌اند ارزش‌های والایی را برای کشور عزیزمان رقم بزنند.

همچنین، اهمیتِ زبانِ عربی به عنوانِ کلیدِ فهمِ صحیحِ قرآن کریم و احادیث و ادعیهٔ ائمهٔ اطهار (علیهم‌ السلام) بر کسی پوشیده نیست. همچنین دانشِ واژگانیِ زبانِ عربی در فهمِ متونِ فارسی نیز کاربرد شایانی دارد. 

 زبانِ خارجی نیز به عنوانِ راهی برایِ تعاملِ علمی و فرهنگی با جهان‌های دیگر همواره نقشی به سزا در پیش‌بردِ اهدافِ جهانیِ فرهنگِ ایرانی-اسلامی ایفا می‌کند. 

اگر حافظ یا سعدی را نمونه‌ای از یک ایرانیِ فرهیخته بدانیم می‌بینیم که هم به زبان فارسی تسلطِ کامل دارند، هم با فرهنگِ ایرانی اسلامی مأنوسند و هم به زبانِ علمی آن زمان (عربی) احاطه دارند. 

واضح است که سنین پایه و دبیرستان بهترین فرصت برای آموزش علمی و اصولیِ این فرهنگ و زبان است. هر گونه سستی و سهل‌انگاری در این زمینه باعث مشکلات فرهنگی بی‌شماری می‌شود که دیگر جبران آن برای دستگاه‌های فرهنگی کشور ممکن نخواهد بود. در کدام کشور پیشرفته یا حتی عقب‌مانده با فرهنگ و زبان و دین خودشان چنین برخوردی می‌شود ؟ اگر نعوذ بالله از انگلیس چند نفر می‌آمدند و این مصوبه را تصویب می‌کردند برای ما بیشتر قابل پذیرش بود تا این‌که یک شورای عالی با پس‌وند فرهنگی چنین عملی را انجام دهد. 

دبیر محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی، با توجه به اهمیت ویژهٔ درس‌های فرهنگ محور، اگر آن شورا به راستی هدفی برای اعتلای این دروس دارد، بهتر است میان دروس اختصاصی و عمومی تفاوتی قائل نباشد، چرا که لفظِ «عمومی» مترادف «بی‌اهمیت» نیست بلکه بر لزومِ یادگیریِ همگانیِ این دروس تاکید دارد. اگر هم‌چنان کنکوری وجود دارد به این دروس نیز اهمیت داده شود و اگر نه کنکور به طور کامل حذف شود تا شاهد این نباشیم که این دروس هر روز بیشتر از دیروز مورد بی‌حرمتی واقع شوند. 

ضمن تشکر فراوان از سعهٔ صدر حضرت‌عالی، این‌جانبان، دبیران دروسِ فرهنگ محور، از آن مقام محترم خواهش‌مندیم تا بدون توجه به وعده‌های پیشین و فعلیِ اعضای اصلیِ تصویب‌کنندگان این مصوبه ـ که همگی غلط از آب درآمد ـ اندکی واقعیت‌های موجود در این نامه را مورد توجه قرار دهند و از این سیلِ ویران‌گرِ فرهنگ که با عنوانِ «مصوبهٔ سیاست‌ها و ضوابطِ سامان‌دهیِ سنجش و پذیرش متقاضیان ورود به آموزش عالی» جلوه می‌کند، جلوگیری فرمایند.   «و من الله توفیق»

                                                                                   امضاء

                                                         دبیران دروس فرهنگ‌ساز (عمومی) سراسر کشور.

امضا کنندگان: 

مجید فرهنگیان، دبیر دین و زندگی ، تهران ، امضا می‌کنم.

مصطفی اسلامی، دبیر زبان و ادبیات فارسی، تهران. امضا می‌کنم.

محمّد امیرسلیمانی، دبیر زبان و ادبیّات فارسی، تهران ، امضا می کنم.

هامون سبطی، دبیر زبان و ادبیات فارسی، تهران، امضا می‌کنم.

بهروز حیدربکی ، دبیر زبان عربی، تهران، امضا می‌کنم.

صابر احمدزاده، دبیر زبان و ادبیات فارسی، شهرستان مراغه ،مدرسه تیزهوشان و نمونه دولتی،امضا می کنم.

سلیم ابراهیمی ، دبیر زبان عربی، امضا می‌کنم .

محمد رضا معینی، دبیر عربی، شیراز، امضا می‌کنم.

محمد داورپناهی، دبیر عربی " بجنورد" امضا می کنم.

رضا سرمدی فر، دبیر دین و زندگی(تهران)، امضا می کنم. 

حمید خزایی، دبیر زبان انگلیسی، امضا می‌کنم.

مصطفی شاهسون دبیر زبان و ادبیات فارسی تهران امضا می‌کنم.

نهال واعظ، دبیر زبان و ادبیات فارسی، امضا می کنم.

محسن کردافشاری، دبیر زبان انگلیسی، امضا می کنم.

امیر هورفر، دبیر عربی، امضا می‌کنم.

محمدعلی مرتضوی، دبیر عربی، امضا می‌کنم.

مادح علی اقدم،دبیر زبان و ادبیات فارسی، امضا می کنم.

فیروز نژادنجف،دبیر دین و زندگی، امضا می کنم. 

ملیحه سادات میرمحمدی، دبیر دین و زندگی، تهران، امضا میکنم. 

حبیب صابری، دبیر دین و زندگی، امضا می کنم. 

جواد پوران،دبیر عربی، تهران، امضاءمیکنم. 

حسن یوسفی دبیر عربی استان قزوین امضا می کنم. 

سيد احسان هندي دبير دين و زندگي  شهر تهران امضا مي كنم. 

حسن اسدی ، دبیر عربی " قزوین " امضاء می کنم.

محمد بختیاری ، دبیر عربی ، امضا می‌کنم .

ولی برجی، دبیر زبان عربی، امضاء می کنم (ابهر). 

رضا میثمی هستم ، دبیر عربی از تبریز امضا میکنم. 

امیرمحمد دهقان، دبیر زبان و ادبیات فارسی، امضا می‌کنم.

ابوالفضل مظهری،استان گلستان شهرستان گنبد کاووس، دبیر عربی،امضا می کنم .

خالد مشیرپناهی، دبیر زبان عربی، تهران، امضا می‌کنم.

مرتضی شرافت ، دبیر زبان عربی، امضا می‌کنم.

زهره موسوی ، دبیر عربی ، تهران، امضا می‌کنم .

مهدیه زندیه، دبیر عربی تهران، امضا میکنم.

 الهه مسیح خواه، دبیر عربی تهران امضا می کنم.

مهدی محمدیان،آموزگار درس ادبیات در تهران، امضا میکنم. 

علی اصغر اکبری فرد، دبیر عربی، امضا می کنم. 

مریم خیری، دبیر  زبان عربی، تهران. امضا می کنم.

عاطفه بازیار، دبیر زبان عربی، تهران، امضا می کنم.

نرگس موسوی، دبیر ادبیات فارسی، ساری، امضا می‌کنم.

رضا رضائی، دبیر زبان انگلیسی، ساری، امضا می کنم.

محبوبه ابتسام دبیر دین و زندگی ، تهران، امضا میکنم

بهزاد احمدی، دبیر زبان عربی از تهران، امضا میکنم. 

سیدعلیرضا احمدی، دبیر ادبیات فارسی، تهران، امضا می‌کنم.

سید محمد هاشمی، دبیر ادبیات فارسی، مشهد، امضا می کنم.

علی فضلی فر، دبیرعربی از آمل، امضا می کنم.

سيد محمد هادي اعلائي، دبير عربي تهران امضاء ميكنم. 

محسن حسنوند دبیر زبان و ادبیات فارسی،تهران ،نامه مورد تایید است.

علیرضا آقایی، آموزگار ادبیات فارسی هستم از تاکستان ، امضا می‌کنم. 

مجید فاتحی، دبیر عربی،زبان قرآن، کردستان شهرستان کامیاران.امضا می کنم.

ماشاالله خلیلی هستم شهرستان زابل، امضا می‌کنم. 

علی شکوهی، دبیر زبان انگلیسی، کرج، امضا می‌کنم 

رضا یزدی، دبیر عربی، گرگان، امضا می‌کنم. 

مریم اخگری، دبیر زبان و ادبیات فارسی، تهران، امضا می‌کنم. 

محمد داور پناهی، دبیر عربی، بجنورد، امضا می‌کنم. 

سید امیر حسینی، دبیر عربی، مشهد، امضا می‌کنم. 

پیمان کشاورز صدر، دبیر عربی، شهر تهران، امضا می‌کنم.  

عرفان شفاعتی، دبیر زبان و ادبیات فارسی، تبریز، امضا می‌کنم. 

محسن آهویی، دبیر عربی، تهران، امضا می‌کنم. 

علیرضا یوسفیان‌پور، دبیر دین و زندگی، تهران، امضا می‌کنم. 

گلاله بهرامی، دبیر عربی، کامیاران، امضا می‌کنم. 

سلیم ابراهیمی، دبیر عربی، بوکان، امضا می‌کنم. 

زهرا اسماعیلی، دبیر عربی، لنگرود، امضا می‌کنم.