احتمالاً با بعضی نظرات برخورد کردهاید که هرچه غیر از آموزههای دینی باشد را به ورطه انکار میکشانند و آن را مصداق بدعت میدانند. چند دههای است که برخی چنین القا میکنند که برگزاری مناسبات ملی ایرانی نظیر نوروز تمسک به سنت زرتشتیان است! و شخص مسلمان باید از گرامیداشت چنین مناسبتها و اعیاد پرهیز و اجتناب کند، چرا که دین خود اعیاد و مناسبتهای خاص خود را داراست. در نظر اینان تا زمانی که اعیاد شعبانیه، عید فطر؛ عید قربان و... وجود دارد مسلمان حق ندارد به سمت سایر مناسبات برود و خود را وابسته بیگانگان کند!
موضوع به اینجا ختم نمیشود و افراد با دست به قلم شدن، در کتب و مقالات خود نوروز را به شدیدترین شکل ممکن به باد انتقاد گرفتند. به طور مثال مرحوم آیتالله طهرانی در کتابی با عنوان «نوروز در جاهلیت و اسلام» از این منظر این عید ایرانی را نقد میکند که تعلق خاطر به گذشته را زنده کرده و با جهانبینی رو به جلوی اسلام در تعارض است. حال سؤالی مطرح میشود که آیا ایرانیان پس از ورود اسلام اعیاد ملی را کنار گذاشته و آنان را مصداق بدعت میدانستند؟ آیا وجود نوروز و امثال آن در زیست فرهنگی ما نتیجه سیاست ملیگرایانه پهلوی است؟ مسلمانان ایرانی در گذشته چه دیدی نسبت به نوروز داشتند؟ در این نوشتار سعی داریم به این پرسشها پاسخ دهیم.
نوروز مناسبتی نبود که پس از اسلام از بین برود و دوباره در دوران سلطنت پهلوی احیا شود. اساساً پس از ورود اسلام چنین انگاره و تفکری که اعیاد و مناسبتهای ملی و بومی به خاطر دین و اسلام کنار گذاشته شود وجود نداشت. اگر چنین تفکری را پیشگیریم نه فقط عید نوروز و اعیاد ملی بلکه برخی مناسبتهای اسلامی نظیر عید مبعث یا جشن ولادت ائمه نیز زیر سؤال خواهد رفت چرا که جنبه تشریعی در دین ندارند و فقط اعیادی نظیر فطر، قربان، غدیر و جمعه هستند که دلالتهای روایی را در مورد آنها میتوان جستوجو کرد. به تعبیر دیگر جشن ولادت برای ائمه امری بود که دهها سال پس از فوت رسولالله در بین شیعیان باب شد و اساساً صبغه دستوری از سوی ایشان ندارد.پس به طور کلی چنین دیدی نسبت به سایر اعیاد وجود نداشت و صحبت از این نمیشد که هرچه غیر اسلام است را باید دور بریزیم.
در مورد عید نوروز هم وضع به همین شکل است، یعنی دید منفی وضد دینی که آن را بدعت و خلاف اصول مذهبی به شمار بیاورد وجود نداشت، بلکه از بعضی گزارشها میتوان حُسننظر در رابطه با آن را کشف کرد.
شیخ صدوق، محدث و عالم برجسته شیعی قرن چهارم هجری در اثر مهم فقهی خویش، یعنی «کتابُ مَن لایحضَره الفقیه» روایتی را نقل میکند که گویا در زمان خلافت حضرت امیرالؤمنین تحفهای به ایشان به مناسبت نوروز از سوی ایرانیان پیشکش میشود و ایشان در پاسخ به این اظهار لطف میگویند«هر روز ما را نوروز کنید» و به نظر میرسد جمله «هر روزتان نوروز و نوروزتان پیروز» از این سخن مولا علی است. همانطور که دیده میشود حضرت علی به عنوان امام معصوم مخالفتی را نسبت به این اتفاق و ذکر نوروز ابراز نمیکند و از آنجا که فعل معصوم حجت تلقی میشود، این عدم مخالفت را باید از این منظر دید که بزرگداشت مظاهر نوروز خلاف دین و اصول آن نیست. لازم به ذکر است روایت مذکور در سایر منابع شیعی مثل دعائمالاسلام و یا حتی در مصادر سنی مذهبان چون تاریخالکبیر بخاری یا شرح نهجالبلاغه ابن ابیالحدید وارد شده است.
ما در کتب شیعی شاهد روایاتی در مورد اعمال مخصوص نوروز هستیم. برخی علما این اعمال و سفارشهای موجود در روایات را به عنوان امر مستحب یا حداقل به نیت و قصد رجاء پذیرفته و قبول کردند. از باب نمونه در کتاب«جامع عباسی» که در حکم توضیحالمسائلی فراگیر در عصر صفوی بود، شیخ بهایی بحثی در باب عید نوروز و اعمال مخصوص آن نظیر غسل مستحبی روز نوروز، به جا آوردن نماز و سجده شکر دارد و در باره این دست توصیهها به روایتی از معلی بن خُنیس استشهاد میکند. این خط را اگر بگیریم به کتاب معروف مفاتیحالجنان شیخ عباس قمی خواهیم رسید که ایشان نیز در این اثر برخی اعمال و دستورات مستحبی را در باب نوروز بیان میکند.
مثلا در مفاتیحالجنان میخوانیم:« چون نوروز شود، غسل کن و پاکیزه ترین جامه های خود را بپوش و به بهترین بوی های خوش خود را معطر گردان. پس چون از نماز های پیشین و پسین و نافله های آن فارغ شدی، چهار رکعت نماز بگذار یعنی هر دو رکعت به یک سلام و در رکعت اول بعد از حمد ده مرتبه سوره قدر ( انا انزلناه ) و در رکعت دوم بعد از حمد ده مرتبه سوره قل یا ایها الکافرون و در رکعت سوم بعد از حمد، ده مرتبه قل اعوذ برب الناس و قل اعوذ برب الفلق را بخوان و بعد از نماز به سجده شکر برو و این دعا را بخوان: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْأَوْصِیَاءِ الْمَرْضِیِّینَ وَ عَلَی جَمِیعِ أَنْبِیَائِکَ وَ رُسُلِکَ بِأَفْضَلِ صَلَوَاتِکَ وَ بَارِکْ عَلَیْهِمْ بِأَفْضَلِ بَرَکَاتِکَ وَ صَلِّ عَلَی أَرْوَاحِهِمْ وَ أَجْسَادِهِمْ اللَّهُمَّ بَارِکْ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ بَارِکْ لَنَا فِی یَوْمِنَا هَذَا الَّذِی فَضَّلْتَهُ وَ کَرَّمْتَهُ وَ شَرَّفْتَهُ وَ عَظَّمْتَ خَطَرَهُ اللَّهُمَّ بَارِکْ لِی فِیمَا أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَیَّ حَتَّی لا أَشْکُرَ أَحَدا غَیْرَکَ وَ وَسِّعْ عَلَیَّ فِی رِزْقِی یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ اللَّهُمَّ مَا غَابَ عَنِّی فَلا یَغِیبَنَّ عَنِّی عَوْنُکَ وَ حِفْظُکَ وَ مَا فَقَدْتُ مِنْ شَیْءٍ فَلا تُفْقِدْنِی عَوْنَکَ عَلَیْهِ حَتَّی لا أَتَکَلَّفَ مَا لا أَحْتَاجُ إِلَیْهِ یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ. (مفاتیح الجنان،اعمال عید نوروز، ص 473)
حضرت آیت اللّه العظمى خوئى در پاسخ به استفتایى پیرامون فضیلت و اعمال عید نوروز پرسیده اند، ایشان پاسخ داده اند: «لا بأس بالاتیان بالأعمال المذکورة رجاء ، والله العالم». اگر این اعمال را به قصد رجاء باشد نه به قصد ورود، اشکال ندارد. (صراط النجاة للمیرزا جواد التبریزی، ج 2، ص 426.) از حضرت آیت اللّه العظمى سیستانى نیز پرسیده اند: «هل یعد اعتبار النیروز عیدا من البدع فی الدین؟» که آیا معتبر دانستن عید نوروز بدعت است؟ پاسخ داده اند: «لا یعد بدعة». خیر، بدعت شمرده نمى شود. فقهاى شیعه به استناد روایات متعدد، فتوى به استحباب غسل روز نوروز داده اند. علامه حلى مىفرماید: «ویستحب الغسل لیلة الفطر... ویوم النیروز للفرس». غسل شب عید فطر و... و نوروز مستحب است.( منتهى المطلب (ط.ق)، ج 1، ص 130.) همین فتوى را مرحوم ابن فهد در مهذب و مقدس اردبیلى در مجمع الفائده آورده. صاحب جواهر مى فرماید: «وأما غسل یوم النیروز فعلى المشهور بین المتأخرین بل لم أعثر على مخالف فیه». و اما استحباب غسل روز نوروز، نظریه مشهور میان متأخرین است بلکه در میان فقهاء کسى را مخالف نیافتم. (جواهر الکلام، ج 5، ص 41 )
تقابل صددرصدی با مظاهر ایران باستان در بین شیعیان وجود نداشته است و چه بسا به آن توجهاتی هم از سوی شیعیان صورت گرفته باشد، به طور مثال شاه اسماعیل صفوی که از داعیه داران شیعه است و کسی است که مذهب تشیع را در کشور ایران رسمی کرده بود اسامی پسرانش برگرفته از شاهنامه است، رستم، بهرام، سام و طهماسب. مسأله قابل توجه دیگری که در این رابطه نیز از اهمیت برخوردار است وجود علما و فقهای بزرگی چون علامه مجلسی، شیخ بهایی، محقق کرکی و... در دستگاه و حاکمیت سیاسی صفویه است، و این علما و صاحبنظران دینی اساساً زاویهای و مخالفتی با نوروز و برپایی آن نداشتند، همانطور که گذشت در مورد نوروز حتی توصیههایی هم داشتند و برخی اعمال مستحبی نظیر نماز و غسل را برای روز عید سفارش میکردند. نمونه دیگر از این توجهات به نوروز را در کتاب زادالمعاد علامه مجلسی که کتابی مناسکی بود میتوان دید.