سیّد مسعود علوی در یادداشتی نوشت؛ در شب عید خجسته ی فطر، که خبر درگذشت سیّدالشّعرای محضر مهر، استاد عبّاس براتی پور را به بنده دادند، موجی از آه و اندوه، فراگیر سینه ام شد و خاطرات سال ها معیّت و خوشه چینی از شجره ی طیّبه ی اندیشه ی حکیم و قلم قویم آن شاعر شیدای آیین و انقلاب و دفاع مقدّس، در نهانخانه ی نهادم، دوباره نمایان شد. گواراییِ دیدار با موالیان معصوم و معظّمش که هماره بی دریغ و عاشقانه برایشان می سرود و می نگاشت، گوارای وجود ذی جودش باد.
این شاعر وارسته، از سال ۷۲ به مدت سیزده سال، مدیر و سیّدالشّعرای ادیبانی بود که در شب میلاد مولود معظّم رمضان، امام حسن مجتبی علیه السّلام به محضر مهرآگین مهر تابان انقلاب، حضرت آیت اللّه خامنه ای مشرّف می شدند و به شعرخوانی می پرداختند. ایشان از این دیدارهای صمیمانه که اهل شعر و هنر، آن را «شب شاعران بیدل»، «شب قدر شاعران» و «شب پانزدهم» می نامیدند، خاطرات شیرینی در ذهن خویش به یادگار داشت و برخی را مشتاقانه در گفتگو با رسانه ها بیان می کرد. او می گفت: «در محضر رهبر معظّم انقلاب، از ایشان دقت نظر در حوزه ی شعر و نقد را آموختیم و هم ادب و تواضع را. رهبر انقلاب دقت فراوانی در شعر دارند. ایشان وقتی در حوزه ی سیاست صحبت میکنند، به عنوان یک سیاستمدار خبره سخن میگویند، در حوزه شعر نیز همین طور است. شاعران میگفتند که روی دست ایشان از نظر دقت در شعر، کسی نیست. بزرگ ترین درس از این جلسات، فروتنی و تواضع ایشان بود. ما هم در این جلسات نکات ادبی را می آموختیم و هم نکات اخلاقی را. البته ایشان اگر موردی بود، صریح بودند و میگفتند اینجا درست نیست، این را اصلاح کنید، امّا با وجود آنکه ایشان روزه هستند و کلّی مشغله دارند، در جلسه بسیار فروتن و صبورند و با نهایت دقت به شعرها گوش میدهند. نکاتی که ایشان مطرح می کنند بسیار ظریف و بیانگر نکته سنجی ایشان است.»
مرحوم استاد براتی پور، سال های متمادی، مسئول صفحه ی شعر و ادب روزنامه ی رسالت بود. بنده از سال ۶۵، سی و سه سال توفیق خدمتگزاری در بخش فرهنگی روزنامه را داشتم. در سال های ابتدایی، بخش هنر و شعر و ادب، مجزّای از بخش فرهنگی بود و بنده فقط سلام و علیکی با مرحوم استاد داشتم. امّا از سال ۸۲ که بخش فرهنگی و هنری و ادبی روزنامه ادغام شد، افتخار مجالست و مؤانست با استاد براتی پور نصیبم شد و در این سال ها از علم و ادب و فضیلت و حُسن اخلاق آن استاد فرزانه، بهره ها بردم و با مطالعه ی اشعار شیرین و شیوای ایشان، معارف و نکات ناب بسیاری آموختم. اشعاری که برای هماره ی تاریخ انقلاب، چونان گوهری گرانسنگ بر تارک شعر و ادب مرز و بوم اسلامی مان می درخشد و روشنایی می بخشد.
آنچه مایه ی مباهات من بوده و هست، این است که مرحوم استاد، عنایت و التفات خاصی به بنده داشت و شاید علتش این بود که بنده از ذراری رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله هستم و خود می دانم و خدا گواه است که خصیصه ی دیگری ندارم که مورد احترام استاد بزرگواری بسان مرحوم استاد براتی پور باشم. ایشان حتی مدتی بعد از اتمام همکاری شان با روزنامه، با وجود ضعف و رنجوری جسمانی، هر از گاهی عصا به دست، مرحمت می فرمود و به دیدارم می آمد و جویای احوالم می شد. امید آن دارم اکنون که میهمان خوان احسان اهل بیت علیهم السّلام است نیز فراموشم نکند و نزد موالیان معصومش، شفاعتم فرماید.
سلامُ الله فی کرّ اللّيالی
نثارت ای گل باغ تعالی
که در مهمانیِ خوبان عالم
غزلخوان بهشت ذِالجلالی