در سپهر انقلاب اسلامی نام و آثار «استاد شهید مرتضی مطهری» همچنان به عنوان یک ستاره درخشان میدرخشد و جریان انقلابی کماکان مبانی خود را از «دهگفتار» و «تعلیم و تربیت اسلامی» دریافت میکند.
هر انقلابی فرآیندِ بسیج تودهها را به همراه دارد و انقلاب اسلامی ایران بنا به اقتضا و ماهیتی که داشت، بیش از هر چیزی تحول انفسی و فکری در جامعه بود. پس باید موتور محرک انقلابی را در حوزهها و دانشگاهها پیگیری کرد. اینکه هنوز شهید مطهری یک موردِ خاص و اعجابانگیز برای جریان حزبالله مینماید، مسألهای است که پرسشی را طرح میکند، مبنی بر اینکه استثنایی بودن شهید مطهری به دلیل شخصیت علمی و قدرت آثار او است یا از سَر نبود نیروی جایگزین در نسلهای بعدی است؟
حجتالاسلام عباس نیکزاد، استاد حوزه علمیه به الف می گوید: اگر آثار شهید مطهری را مطالعه کنیم پختگی قلم و قدرت علمی ایشان برایمان مشخص خواهد شد. ایشان وقتی کتاب اسلام و بردهداری را نوشتند گفتند من 20 سال است که قلمم در دستم باقی مانده. شهید مطهری را باید عالمِ آگاه به زمان دانست، یعنی کسی که به خوبی نسبت به جریانات فکری، انشعابات اندیشهای، گروهها و تحولات اجتماعی اشراف دارد و در راستای این موضوع فعالیت میکند.
وی می افزاید: شهید مطهری خود اظهار دارند که در موضوعات متنوعی اثر خلق کرده و حرفها زدهاند اما خود ایشان تصریح دارند با اینکه موضوعات متفاوت است اما در یک چیز شبیه هستند و آن پاسخ به نیاز جامعه است. این هنری بود که شهید مطهری از آن بهرهمند شد که بتواند به وسیله بصیرت زمانی پرسش و نیاز اساسی جامعه را فهم کند و در صدد پاسخ به آن باشد. نتیجه این فهم و بصیرت خلق آثاری است که کماکان مورد ارجاع و مطالعه علاقهمندان است.
به گفته این استاد حوزه هرچند شهید مطهری با توجه به احساس رسالتی که داشتند، افکار معارض و رقیب زمانه را به چالش کشیدند، اما باید دقت داشت که این کتب فرازمانی است و محدود به برهه خاصی نشده است. بسیاری از افراد کتب بسیاری را خلق کرده و اتفاقاً در زمان خود اثرگذار بودند اما پس از گذشت مدتی محتوای آثار دیگر فایده علمی و نظری نداشته و به نوعی منسوخ گشتند. این امر همان چیزی است که آثار شهید مطهری از آن بری است. دقت نظر معرفتی استاد مطهری در آثار موجب شد، که هنوز هم ما در پاسخ به نیازهای جامعه به کتب ایشان رجوع کنیم، هنوز در مسأله حجاب، احکام، فلسفه دین و... حرفهای شهید مطهری قابل استناد و اعتنا است. اسلامشناسی دقیق و قدرت علمی ایشان موهبتی الهی بود که نتیجتاً حصار زمانه را در آثارش درنوردیده و آنها را فرازمانی کرده است. اگر کسی منکر این قضیه است من پیشنهاد میکنم که بیایید و آثار مطهری را بخواند و ثابت کند که آیا این کتب برای عصر ما کهنه شده است یا خیر؟
نیکزاد می گوید: علت موفقیت شهید مطهری در این رابطه را باید داشتن مبانی قوی دینی و ایمان به حقانیت دین دانست. بسیاری از افراد از جمله مجاهدین خلق که بعدها چپ کردند در ابتدا دغدغه دین داشتند، اما فقدان هندسه فکری صحیح که از معارف دینی منشعب شده باشد موجب شد در لغزشگاههای سیاسی و معرفتی آنان به ورطه مارکسیسم و التقاط بیفتند. جامعیت مطهری رمز موفقیت او در این میدان اندیشهای بود که به حرفهایش عمق بخشید. در کنار این موضوع دمخوری مطهری با جامعه خود بالاخص حوزه و دامشگاه موجب شد او به خوبی مسائل را درک، فهم و تحلیل کند.