خراسان نوشت: فقدان عدالت آموزشی در همه این سال ها، موضوع پنهان و پوشیدهای نبوده است؛ اما این مصیبت، آن هنگام غمانگیزتر می شود که در برابر آمارهای مستند از این فاجعه قرار می گیریم. آمارهایی که نتیجه نبود «عدالت آموزشی» است، به طوری که رشته های دانشگاهی و به دنبال آن مشاغل خوب را ویژه طبقات پولدار و برخوردار جامعه کرده است. درد است که بگوییم مرور آن همچون پتک سنگینی است که بر سر کوبیده میشود.
وقتی پولدارها در دانشگاه ها رستگار می شوند!
برزویی، دبیر ستاد علم و فناوری شورای عالی انقلاب فرهنگی، نتایج یک بررسی در میان 3 هزار نفر اول کنکور سال ۹۹ در گروه های تجربی، ریاضی و هنر را این طور روایت کرده است:
۸۰ درصد قبولشدگان (تا رتبه ۳ هزار) ، از دهک ۸ و ۹ و ۱۰ یعنی سه دهک بالای جامعه هستند.
- ۸۶ درصد رتبههای برتر (تا رتبه ۳ هزار) در رشتههای پرطرفدار جزو سه دهک بالای جامعه هستند.
-در رشته های پرطرفدار در هزار نفر اول از دو دهک پایین جامعه ( یک و ۲) نداشتیم.
- پذیرفته شدگان در دانشگاه های برتر همچون امیرکبیر، تهران، شریف و... از دهک های 8-9-10 یعنی سه دهک بالای جامعه هستند.
اگر بخواهیم جزئیتر نیز به آمار کنکور سال 99 نظر بیفکنیم، توجه به این آمار هم بد نیست: «قبولیهای رشتههای پزشکی، داروسازی و دندانپزشکی، در سال ۱۳۹۹، ۱۴ درصد از ۷ دهک پایین و ۸۶ درصد از سه دهک بالای درآمدی بودند. قبولی رشته روانشناسی با رتبه زیر ۳ هزار، در سال ۱۳۹۹، ۱۹ درصد از ۷ دهک پایین و ۸۱ درصد از سه دهک بالا بودند.»
و همچنین غصه قدیمی مهجور ماندن مدارس دولتی هم به نحوی دیگر خودش را در آمار کنکور نشان داده است. منصور کبگانیان قائم مقام و دبیر ستاد راهبری نقشه جامع علمی کشور این طور آمار داده است:
« درخصوص دانشآموزان ورودی به دانشگاههای برتر، در سال ۱۴۰۱ از میان ۴۰ نفر رتبههای برتر، فقط یک نفر از مدرسه دولتی بود.»
آمارهایی که بر نبود عدالت آموزشی صحه می گذارد
آیا می توان این آمارها را نظاره کرد و سکوت کرد؟ نظام آموزشی ما برای آن چه خود باعث وبانیاش است، چه پاسخی دارد. با چه منطقی در سیستم آموزشی و اجتماعی به گونهای عمل می شود که نتیجهاش، اختصاص رشته های خوب دانشگاهی و به دنبال آن، مشاغل بهتر، پردرآمدتر و موثرتر جامعه، صرفا برای طبقه برخوردار باشد؟
بیشک این آسیب بزرگ، ریشه در شرایط آموزشی دوران مدرسه دارد. همان جا که اگر شرایط اقتصادی خانواده بهتر باشد، برای کیفیت آموزش فرزند خود موقعیت بهتری در مدارس بهتر فراهم می کند. چنانکه رهبر انقلاب هم در همین ماه به آسیب آن اشاره کردند: «نباید جوری باشد در کشور که وقتی گفته میشود مدرسه دولتی اولین چیزی که مقابل انسان نقش میبندد، ضعف مدرسه است، وقتی به مدرسه دولتی کماعتنایی کنیم، معنایش این است که اگر کسی بنیه مالیاش آنقدر نبود که بتواند در مدرسهای که شهریه میگیرد ثبتنام کند، ناچار است که تن به ضعف بدهد؛ یعنی کسی که بنیه مالی ندارد، بنیه علمی هم نداشته باشد، این بیعدالتی محض است و به هیچ وجه قابل قبول نیست.»
معنای عدالت آموزشی چیست؟
اما عدالت آموزشی که از آن سخن می گوییم، به چه معناست؟ به طور قطع مقصود این نیست که یک مدل آموزشی برای همه افراد جامعه درنظر گرفته شود. از سویی وقتی دانش آموزان طبقات و نقاط محروم در رشته های پرطرفدار دانشگاه قبول نمی شوند، به این معنا نیست که آن ها دارای استعداد و توان کافی نیستند؛ بلکه به دلایل اقتصادی در شرایط آموزشی مناسب قرار نگرفتهاند که بتوانند استعدادشان را شکوفا کنند و خود را آماده ورود به موقعیت های برتر ببینند. در واقع، نظام آموزش و پرورش که بر اساس اصل 30 قانون، موظف به ایجاد عدالت آموزشی است، نتوانسته شرایط باکیفیت را برای این بخش از جامعه فراهم آورد. همانطور که دکتر زهرا رحیمی استادیار گروه آموزش و پرورش دانشگاه علامه طباطبایی می گوید: «منظور از عدالت آموزشی تدارک دیدن یک سیستم آموزشی یکسان نیست، بلکه به این معناست که هرکس متناسب با توانمندی های ذهنی و استعدادهای ذاتی خود بتواند آموزش دریافت کند.» اما برای این که با راهکار ایجاد عدالت آموزشی آشنا شویم، به سراغ دکتر مهدی نوید ادهم، عضو شورای عالی آموزش و پرورش می رویم. او معتقد است: شرایط آموزش و پرورش اکنون به گونهای است که اگر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش (سند ابلاغی نظام در سال 1390) به طور کامل اجرا شود، موجبات ارتقای کیفیت آموزش و پرورش به خصوص در مدارس دولتی فراهم خواهد شد و به دنبال آن بسیاری از نابرابری ها و ناعدالتی ها از میان خواهد رفت.
در ایجاد عدالت آموزشی چندان موفق نبوده ایم
دکتر مهدی نوید ادهم، عضو شورای عالی آموزش و پرورش، در گفت وگو با خراسان بیان میکند: به طور قطع یکی از آسیب های آموزش و پرورش در طول سالیان متعدد، مسئله عدالت آموزشی است که بخشی از آن با دسترسی دانش آموزان به مدرسه تعریف می شود که کشور تا حدود زیادی در آن موفق شد و توانست از میزان دسترسی 37 درصدی در گذشته ها، امروز آن را به بیش از 98 درصد برساند. اما روی دیگر ماجرا، مسئله ایجاد عدالت در کیفیت آموزشی است که در این زمینه چندان موفق نبودیم. هماکنون تفاوت هایی وجود دارد و متاسفانه روز به روز هم تفاوت کیفیت آموزشی به دلیل وجود مدارس غیردولتی و کاستی از سوی مدارس دولتی بیشتر شده است.
دکتر نوید ادهم این تذکر را هم می دهد: این حرف من البته به این معنا نیست که تمامی مدارس دولتی ضعیف هستند، چه بسا برخی مدارس دولتی از مدارس غیردولتی بهتر و با کیفیتتر هستند اما به خصوص در تهران و چند شهر بزرگ، بخشی از مدارس غیردولتی، صحنه گردان کیفیت های بهتر آموزشی
شده اند و اغلب قبولی های رشته ها و رتبه های برتر کنکور را از آن خود کرده اند که البته فقط بخشی از آن مرتبط با زحمات و خدمات آن هاست و بخشی نیز با انتخاب دانش آموزان بااستعداد رقم می خورد.
او تاکید می کند: نظام آموزش و پرورش باید درباره این آسیب ها تدبیر و مدیریت کند تا عدالت آموزشی را توسعه ببخشد.