به گزارش میزان، کشورهای غربی و در راس آنها کشورهای اروپایی از جمله انگلیس، آلمان و فرانسه که در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران بارها موضع خصمانه و غیر دوستانه خود را علیه کشورمان در موضوعهای مختلف آشکارا نمایش دادند، در سالهای اخیر به شکلی ویژه رویکردهای خصمانهتر، مغرضانهتر و به همان اندازه بی منطقتر را در دستور کار خود قرار دادند.
کشورهای اروپایی در برهههای زمانی مختلف طی چهار دهه گذشته با اتخاذ مواضع ضد ایرانی خود سبب تحمیل رنج و درد فراوانی به مردم کشورمان شدند؛ نمونههای مهمی از این امر وجود دارند.
اعمال تحریمهای گسترده علیه کشورمان و عدم عقب نشینی از آنها به ویژه در دوران شیوع کرونا جدیدترین نمونه نقض حقوق بشری ایرانیان از سوی کشورهای غربی به دلایل عمدتا سیاسی است؛ پناه دادن، حمایت اطلاعاتی و لجستیکی و تامین مالی گروههای تروریستی که به اعتراف خودشان، در کشتار هزاران نفر از مردم ایران نقش داشتند، بخش نابخشودنی و غیرقابل توجیه کارنامه نقض حقوق بشر ایرانیان از سوی کشورهای غربی است؛ تسلیح رژیم صدام به انواع سلاحها و مهمتر از همه سلاحهای شیمیایی در جنگ ۸ ساله علیه ایران نیز مهمترین نمایش نقض آگاهانه حقوق بشری مردم ایران از سوی کشورهای غربی به بهای کسب منافع نامشروع سیاسی و اقتصادی است.
مدعیان غربی حقوق بشر در سالهای اخیر با تغییر در نوع ابزارها و سازوکارهای خود در مسیر ایران ستیزی، ایران هراسی و نقض حقوق بشری مردم ایران به بهای تحمیل درد و رنج و هزینههای مختلف به دولت و مردم ایران تلاش میکنند تا منافع سیاسی و اقتصادی غیر قانونی و نامشروع خود را تامین کنند.
ابزار جدید غرب برای تیز کردن سویه ایران ستیزی و ایران هراسی استفاده ابزاری از مفهوم حقوقی، ارزشمند و بین المللی حقوق بشر است؛ اغتشاشها و تحولات اخیر در ایران، فرصت مناسبتری برای موج سواری آنها فراهم کرد و اروپا را به این نتیجه رساند که چهره مداخلات و غرض ورزیهای خود را با ادعای دفاع از حقوق بشر بپوشاند.
نگاهی به موضع گیریهای کشورهای غربی در ماههای اخیر به خوبی نشان میدهد که آنها سوار بر این موج دیگر ابایی از حمایت، همدلی و همدردی آشکار با قاچاقچیان مواد مخدر یا عاملان حملات مسلحانه و تروریستی ندارند و به وضوح برخورد با چنین مسائل و عواملی را نقض حقوق بشر میخوانند!
در واقع، آنها فرصت را مناسب دیدند که برخلاف گذشته که تلاش میکردند در میانه ادعاهای حقوق بشری خود، اسکان، تامین مالی و حمایت اطلاعاتی و نظامی خود از گروههای تروریستی، خرابکار و قاچاقچی مواد مخدر را مخفی کنند، به صورت آشکار از آنها حمایت کنند.
واکنشها و اظهار نظرهای مغرضانه و مداخله جویانه غرب
طی یک سال گذشته ایران با موجی کم سابقه از واکنشها و اظهارنظرهای مداخله جویانه مقامهای غربی در طیف وسیعی از موضوعها از جمله قوانین داخلی خود مواجه شده است؛ آن هم در شرایطی که غرب به دلایل متعدد فاقد صلاحیت قانونی، قضایی و اخلاقی برای اظهار نظر در موضوعهای حقوق بشری و قضایی دیگر کشورهاست.
کشورهای غربی در یک سال گذشته تلاش کردند که به هر رویداد داخلی ایران به صورت گسترده واکنش نشان داده و فرافکنی کنند؛ جالب اینکه کشورهای مذکور در همه واکنشهای خود به شکلی غیر قابل انکار از ابزار تکراری حقوق بشر با چشم پوشی از موارد گسترده و متعدد نقض حقوق بشر در خاک خود یا متحدانشان استفاده کردند.
جدیدترین موضع گیریهای مداخله جویانه آنها مربوط به قوانین کشورمان و اجرای احکام قضایی برای قاچاقچیان مواد مخدر و عاملان اقدامها و حملات تروریستی است که دستشان به خون مردم ایران آلوده است.
در واقع سیر حرکت یک ساله آنها از سوءاستفاده از مفهومی مانند کفالت سیاسی برای حمایت از اغتشاشگران در ایران به مداخله در قوانین داخلی ایران با هدف حمایت از تروریستها و قاچاقچیان مواد مخدر نیازمند نوعی بررسی علمی مسیر زوال اخلاقی است.
آنچه از رویکردهای اخیر کشورهای غربی در پی اجرای احکام قضایی برای شماری از محکومان در ایران مشخص است، این که اروپاییها در مسیر حمایت از تروریسم و مخالفت با تلاشهای ایران در مقابله و مبارزه با تروریسم اکنون یک گام فراتر نهاده اند.
نمونه چنین رویکردی را میتوان در واکنشهای اروپا به اعدام «حبیب اسیود»، سرکرده گروهک تروریستی حرکة النضال دید؛ فردی که هنگام استقرار در اروپا یک حمله تروریستی را در سال ۱۳۹۷ در شهر اهواز ایران طراحی، تامین هزینه و اجرا کرده و در پاسخ به پرسش مبنی بر تلفات غیرنظامی چنین اقدامی صراحتا مسئولیت اقدام تروریستی را پذیرفته و مدعی شد که چنین تلفاتی اجتناب ناپذیر است.
آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا، جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، وزرای خارجه سوئد، هلند، نروژ و دانمارک در پی اعدام «اسیود» وارد رقابت جهت واکنش به این موضوع شدند.
آنها همگی مدعی شدند که حکم اجرا شده برای «اسیود» بازگشت ناپذیر و از این جهت محکوم است! اما پرسش اینجاست که قربانیان حمله تروریستی که «اسیود» آن را انجام داد، چگونه بازخواهند گشت؟
اجرای احکام برای قاچاقچیان مواد مخدر در ایران یکی دیگر از عرصههای جولان حقوق بشری اروپاست؛ کشورهای غربی تلاش دارند که با زیر سوال بردن قوانین ایران، احکام داخلی و قانونی اجرا شده برای قاچاقچیان مواد مخدر را ناقض حقوق بشر بدانند.
کشورهای غربی به شکلی قابل توجه در پی اجرای احکام برای این دسته از مجرمان به نحوی از ایران انتقاد کرده(!) و کشورمان را به نقض حقوق بشر متهم میکنند که بلافاصله این پرسش در ذهن تداعی میشود که اگر اروپا تا این حد به مسائل حقوق بشری پایبند است، چرا به اقداماتی دیگر در سطح جهان واکنش نشان نداده و سکوت اختیار کرده است.
نقش ایران در مبارزه با قاچاق مواد مخدر و تروریسم
نکتهای که در موضوع واکنش کشورهای غربی به اجرای احکام برای قاچاقچیان مواد مخدر و عاملان حملات تروریستی نباید از نظر دور بماند، نقش مهم و جهانی ایران در مبارزه با این معضلهاست.
ایران در چهار دهه گذشته به شکلی گسترده و فراگیر به مبارزه با قاچاق مواد مخدر پرداخته و در این مسیر هزاران شهید و جانباز داده و متحمل هزینههایی سنگین شده است.
کشف هزاران تن انواع مواد مخدر از سوی ایران در سه دهه اخیر و کشف گسترده ماده مخدر تریاک در ایران، برای کشورهای غربی به ویژه اروپاییها معنای خاصی دارد؛ هرچند آنها تلاش کنند تا این امر را تقلیل داده و به آن بی توجهی کنند.
در واقع مبارزه گسترده ایران با قاچاق مواد مخدر سبب شده تا اروپاییها در این رابطه چالشهای کمتری را متحمل شوند.
اهمیت اقدامهای ایران در چارچوب مبارزه با قاچاق مواد مخدر به حدی است که مقامهای بین المللی فعال در این زمینه همواره از نقش ایران تقدیر کرده اند؛ دفتر مبارزه با مواد مخدر و جرم سازمان ملل در ایران (UNODC) تاکید دارد که این نهاد اهمیتی ویژه برای نقش منطفهای و جهانی ایران در مبارزه با مواد مخدر قائل است و کشفیات مواد مخدر از سوی نیروهای انتظامی ایران نشانگر تلاشهای این کشور در مسیر همکاری با سازمان در سطحی فراتر از سطح منطقهای است.
ایران به عنوان یکی از کشورهای بسیار آسیب دیده از تروریسم در وجوه و اشکال مختلف در چهار دهه اخیر با صرف هزینههای گزاف مالی و انسانی نقش مهم در ریشه کن کردن این بحران مرگبار داشته است؛ در خصوص مبارزه ایران با تروریسم نیز صرف نگاهی به روند رو به افول گروهها و سازمانهای تروریستی در منطقه میتواند توضیح مبسوطی از شرح این مبارزه باشد؛ این در حالی است که ایران در مسیر مبارزه با تروریسم باید در جبهههای مختلفی حضور داشته باشد.
ایران در حالی به عنوان یکی از کشورهای پیشتاز در عرصه مبارزه با تروریسم در سطح منطقه و جهان شناخته شده است، که برخلاف مدعیانی مانند آمریکا خود از تروریسم بسیار آسیب دیده است؛ تروریسم ساخت غرب که پیشتر در کشورهای مختلف منطقه و در همسایگی ایران بسیار خطرساز شده بودند و اکنون به محاق رفتهاند، یکی از جبهههای نبرد ایران با تروریسم هستند.
جبهه مهمتری که کشورمان در این زمینه با آن مواجه و در حال نبرد است، فعالیت گروهکهای تروریستی تحت حمایت کشورهای غربی است؛ این گروهها و گروهکها با وجود اعتراف صریح خودشان به کشتار و قتل عام شهروندان ایرانی در گذشته و تلاش برای تکرار جنایتهای خود، همچنان زیر چتر حمایت کشورهای غربی قرار دارند و در سایه امنیتی که این کشورها برای فعالیتشان فراهم کردند، مردم ایران را هدف قرار میدهند.
زنگنه: ایران به قواعد دادرسی عادلانه هم از لحاظ اسلامی و هم از لحاظ مقررات بین المللی پایبند بوده و هست
صباح زنگنه، کارشناس حقوق بین الملل و نماینده پیشین ایران در سازمان همکاری اسلامی در گفتوگو با خبرگزاری میزان میگوید: ما در کشورمان احکام مسلم و قوانین مبتنی بر احکام و قواعد اسلامی و قواعد بین المللی داریم؛ هر کشوری صلاحیتهای قضایی و حقوقی خودش را دارد.
این کارشناس حقوق بین الملل، افزود: جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک عضو جامعه بین الملل به قواعد دادرسی عادلانه هم از لحاظ اسلامی و هم از لحاظ مقررات بین المللی پایبند بوده و هست و همین روند را ادامه میدهد.
وی بیان کرد: هیچ کشوری صلاحیت مداخله در قوانین قضایی دیگر کشورها را ندارد؛ حاکمیت هر کشوری طبق قوانین بین المللی محترم است.
این کارشناس حقوقی اظهار کرد: استانداردهای دوگانه غربیها در اتخاذ موضع در این باره در قبال کشورهای مختلف نشان میدهد که آنها به جای برخورد حقوقی و قضایی با موضوع برخورد سیاسی دارند؛ این کشورها طبعا وقتی عامل سیاست را وارد این موضوعها میکنند، ابعاد حقوقی و قانونی متفاوتی برای خود و متحدانشان قائل میشوند.
کشورهای غربی چه هدفی را از این رویکرد دنبال میکنند؟
بررسی دو موضوع تداوم و رشد فزاینده مداخله جوییها، اظهارنظرهای مغرضانه و متهم سازی ایران از سوی کشورهای غربی در یک سال اخیر نشان میدهد که آنها در این مسیر نه تنها دست به جعل اخبار و... میزنند، بلکه دیگر ابایی از حمایت و همدردی با تروریستها و قاچاقچیان مواد مخدر ندارند.
در واقع وسواس بیمارگونه کشورهای غربی برای اثبات ادعای شکست خورده چهار دههای خود مبنی بر نقض حقوق بشر در ایران سبب شده تا آنها هرگونه واقع بینی، آداب و تعارف دیپلماتیک و حقوق بشری را کنار بگذارند.
اما آنها از این نکته غافل هستند که افکار عمومی و مردم جهان فقط با انجام یک قیاس ساده میان بیانیههای ماهیتا سیاسی و ظاهرا حقوق بشری غرب درباره قوانین داخلی دیگر کشورهای جهان با نقض گسترده حقوق اولیه شهروندان غربی از جمله در موضوع حق آزادی بیان، توسل پلیس و نیروهای امنیتی به خشونت افسار گسیخته علیه معترضان، متوجه استفاده ابزاری آنها از حقوق بشر برای پیشبرد منافع نامشروع سیاسی میشوند.
به نظر میرسد، کشورهای غربی برای ترمیم حیثیت و اعتبار خدشه دیده خود باید ضمن رسیدگی به نقض گسترده حقوق بشر در کشورهایشان که طیف گسترده از از اقشار از شهروندان عادی تا مهاجران، از زندانیان تا معترضان، از زنان و کودکان تا سالمندان، ... را در بر میگیرد، موضع اساسی و اصولی درباره مسائل حقوق بشری غیر قابل کتمان در سطح جهان اتخاذ کنند.