۱۸ ذیالحجه برای شیعیان روز به خصوصی است. در چنین روزی بود که حضرت رسولالله، در حجةالوداع، هنگام بازگشت به مدینه، فرمان الهی را محقق ساخت و با گردآوردن قریب به دههزار نفر در نزدیکی برکهای به نام خم، امتداد ولایت الهی را با پیروی از جانشین خود روشن کرد.
ایشان در اثنای خطبه دو عمل را انجام دادند، در ابتدا پس از مقدمه چینی و ذکر مقام خلافت و ولایت امیرالمومنین(ع) برای اینکه هرگونه شک و شبههای را برطرف نموده باشند پس از شرح مقام ولایت به صورت لسانی حضرت علی(علیهالسلام) را جانشین خود خواندند و آن را بدینگونه عنوان کردند که: «باطن قرآن و تفسیر آن را برای شما بیان نمیکند مگر این که کسی که دست او را میگیرم و او را بلند میکنم و بازویش را گرفته و او را بالا میبرم» سپس حضرت بازوان علی (ع) را گرفتند سپس فرمودند: «هر کس من مولی و صاحب اختیار اویم این علی مولی و صاحب اختیار اوست».
اقدام عملی دوم حضرت پیامبر، بیعت گرفتن از مردم بود، چون تعداد حجاج زیاد بود و گرفتن بیعت از آن جمعیت انبوه غیرممکن به نظر میرسید لذا ممکن بود که افرادی به بهانههای مختلف از بیعت شانه خالی کنند، حضرت فرمودند به خاطر ازدحام جمعیت امکان بیعتگرفتن از همه وجود ندارد این سخن را که من میگویم تکرار کنید و بگویید: «ما فرمان تو را از جانب خداوند که درباره علیبنابیطالب و امامان و مریدانش به ما رساندی اطاعت میکنیم و به آن راضی هستیم، و با قلب و جان و زبان و دستمان با تو بر این مدعا بیعت میکنیم عهد و پیمان در اینباره برای آنان از ما از قلبها و جانها و زبانها و ضمایر و دستانمان گرفته شد. هر کس با دستش توانست وگرنه با زبانش بدان اقرار کرده است». وقتی کلام حضرت پایان یافت همه مردم سخن ایشان را تکرار نمودند و بدینوسیله بیعت عمومی گرفته شد. در مراسم بیعت، پیامبر (ص) عمامه خود را که «سحاب» نام داشت، به عنوان تاج افتخار بر سر امیرالمومنین (ع) قرار دادند.
اما تمام غدیر را نباید در چنین نگاه تاریخیای محصور کرد، بلکه در ماجرای غدیر درسهایی است که میتوان با سرمشق قرار دادن آنها زندگی خود را رنگ و بویی دیگری ببخشیم:
۱_ مهمترین درس غدیر را باید؛ انتساب بهترینها در مقام تصدی دانست. علی(ع)، بهترین امت بود که جانشین بهترین نبی خدا شد. در حدیث نبوی میخوانیم که اگر کسی عهدهدار سمتی بشود و ولایت مردم را عهدهگیرد، در صورتی که از او بهتر در بین مردم پیدا شود، دست به عمل مذمومی زده است. گاهی حب و شهوت مقام، ضعف انسان را از چشمانش میپوشاند و توهم باطلی را برای او برقرار میسازد. در طول تاريخ هرجا افراد نالايق بر افراد با فضيلت مقدم شده اند، آن جامعه به هلاکت فکري ، اخلاقي و عقيدتي مبتلا شده است و يا به واسطه فقر بسياري از دنيا رفته اند و الا اگر ثروت به عدالت توزيع مي شد شاهد چنين حوادثي نبودند.
علی ۲۵ سال از مقامی که شایستهاش بود فاصله گرفت، و نتیجه این دوری امیرالمؤمنین از خلافت، تبدیل آن به سلطنت، رواج بدعتهای دینی، قتل و غارت سرزمینهای مجاور و... بود. اما همین که وی به خلافت رسید، آن شد که همگی گفتند:«طعم عدالت را در حکومت علی چشیدیم»
۲_ درس دیگری که میتوان از ماجرای غدیر گرفت، درآمیختگی و وحدت دین و سیاست است. حضرت پیامبر در مقام رهبر دینی و سیاسی مسلمین، در یک حرکت مهم که به اذعان قرآن کریم خطرناک و ریسکپذیر است:« وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ» در برابر همگان دستور الهی ( دین) را در قالب یک امر سیاسی و اجتماعی بیان میکند و مسیر سعادت دنیوی و اخروی را در ولایت و سردمداری حضرت امیر معرفی نمود.
حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای در این باره میفرمایند: آنچه در مورد محتواى این جمله تاریخى و شریف و پر مغز بایستى بیان بشود اینکه، غیر از نصب امیرالمؤمنین به خلافت و امامت بعد از نبى اکرم و وصایت پیغمبر که معناى رایج و شایع این جمله است یک مضمون مهمّ دیگرى در این بیان وجود دارد که نباید مورد غفلت قرار بگیرد و آن، پرداختن اسلام به امر حکومت و امر سیاست امت و اهمیت این موضوع از نظر اسلام است. آن کسانى که سعى کردند اسلام را از مسائل اجتماعى و از مسائل سیاسى برکنار بدارند و آن را منحصر کنند به مسائل شخصى و مسائل خصوصىِ زندگى افراد و در واقع نگاه سکولار به اسلام داشته باشند که تبلیغات دشمنان و دستهاى دشمنان هم این بینش را در بین مسلمانان در طول سالیان دراز ترویج کرده است جوابشان مسأله غدیر است.
۳_ یکی از مولفهها و ویژگیهای واقعه غدیر وحدتآفرینی میان مسلمانان است و غدیرخم از نگاه بسیاری از علمای سنی و شیعه نماد وحدت است و در ایجاد و تثبیت برادری امت اسلام نقش دارد چرا که مبانی توحیدی و قرآنی این دوگروه با یکدیگر پیوند دارد و دست دشمنان برای تفرقه افکنی کوتاه است. مسلمانانی که مشترکات بسیار دارند همگی پیرو یک اصل و دین هستند، منشور جاودانه ای به نام قرآن دارند و اعتقاد آنان به وجود مقدس پیامبر اسلام (ص) به عاملی برای سردادن شعار وحدت تبدیل شده است. این پیوند که از نگاه برخی پژوهشگران از آن به عنوان اتحاد یاد می شود به معنای تلاش برای از بین بردن عقاید دیگری نیست بلکه به معنای نادیده گرفتن اختلافات، پیوند برادری و ایستادگی در برابر ترفندها و توطئه های دشمنان است چرا که هر ۲ گروه دارای دشمن واحدی هستند. وحدتی که همواره از تاکیدات و سیره زندگی حضرت علی(ع) بوده و بی نظمی و آشوب در این سیره جایگاهی ندارد و محبت به اهل بیت پیامبر(ص) همواره در سینه مسلمانان نیز موج میزند و نقش بسته است.
واقعه غدیر که در روایات متواتر منابع شیعه و سنی آمده است، منادی فرهنگ همزیستی است، محور اتحاد مسلمانان بسیار است، مشترکاتی که مانع از تمرکز و دامن زدن به برخی اختلافات می شود و از نگاه اندیشمندان اعتقاد مشترک برای تعیین ضابطه برای حکومت اسلامی در آن مهم و پررنگ می شود.
تفسیر غدیر از آنجایی که حول محور شخصیت امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) است میتواند وحدتبخش باشد چرا که این شخصیت نزد شیعه و سنی دارای مقام رفیعی است و همین موجبات ایجاد وحدت را میتواند شکل دهد.