حجاب و پوشش در ایران

  4020501003 ۸ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱۴ تکراری یا غیرقابل انتشار

مطالعه و پژوهش در متون تاریخی و کهن ایران بیانگر این نکته است که حجاب و پوشش قدمت تاریخی در ایران باستان داشته است.

علی دارابی در یادداشتی با عنوان «حجاب و پوشش در ایران» نوشت:

الف)  ایران باستان

با مطالعه و پژوهش در متون تاریخی و کهن ایران در می‌یابیم که حجاب و پوشش قدمت تاریخی در ایران باستان داشته  است. سیر تطور تاریخی گویای آن است که در دوره ایلامی (اعیلامی) که زنان جایگاه مهم اجتماعی داشتند اما حجاب کمتر است.

در دوره هخامنشیان نقش زنان اندک اما بر روی قالی پازیریک منسوب به این دوره سر اندازی مانند چادر دیده شده است که در دوره اشکانیان نقش زنان هم با حجاب مانند شال یا چادر حریر و نازک با سر بند و هم بی‌حجاب به شیوه یونانی‌مآبی را می توان دید و در دوره ساسانی ایزد بانوی آناهیتا با پوشش و بدون پوشش یا با تاج و کلاه و ملکه نیز با تاج و سربند هست.

پیکره‌ها، نقاشی‌ها، حجاری‌ها، سنگ‌تراشی‌ها و نوشته‌های باقیمانده از آن دوران حکایت از توجه به امر پوشش توسط زنان در ایران باستان دارد. بر این اساس باید گفت تاریخچه حجاب در ایران مانند سایر تمدن‌های باستانی تا هزاران سال قبل از میلاد مسیح قدمت دارد.

این تجلیات حجاب به گونه‌ای بوده است که تاریخ نگار و مورخ شهیر دنیا، ویل دورانت مولف کتاب تاریخ تمدن معتقد است که حجاب از ایران به کشورهای دیگر راه پیداه کرده است.

ب) پوشش اقوام ایرانی در تاریخ ایران باستان 

استرا بون تاریخ‌نگار و جغرافی‌دان معروف یونانی که کتاب جغرافیای او منبع گران‌بها و سرشاری برای کسب اطلاع و آگاهی از دنیای قدیم از جمله فلات ایران و سازمان اجتماعی و فرهنگ و تمدن مردمانی که در نواحی مختلف ایران ساکن بوده اند را در خود جای داده است می‌نویسد: "ایرانیان اگر بخشی از بدنشان برهنه باشد آن را بی‌شرمی می‌دانند و همیشه بلند لباس می‌پوشند." (مهرآسا غیبی/ هشت هزار سال تاریخ پوشاک اقوام ایرانی – ص ۱۴۰)

جمیز لیور تاریخ نگار می‌نویسد: در نقش برجسته‌های نینوا چهره زن ها به ندرت دیده می‌شود... و به موجب قانونی که حدود ۱۲۰۰ سال قبل از میلاد وضع شده بود، زنان شوهردار آشوری در ملاء عام روبنده به چهره داشتند ... و تن پوشش‌های چسبان را نوعی توهین و بی‌تمدنی می‌دانستند.

جلیل ضیاء پور در کتاب "پوشاک باستانی ایرانیان" می‌نویسد: طبق نقوش برجسته و مجسمه های ما قبل میلاد، پوشاک زنان آن دوره از لحاظ شکل (با کمی تفاوت) با پوشاک مردان یکسان است.

ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن می نویسد: "در زمان داریوش، زنان طبقات بالای اجتماع جز در تخت روان و روپوش دار از خانه بیرون نمی‌آمدند. در نقش‌هایی که از ایران باستان بر جای مانده است هیچ صورت زن دیده نمی‌شود.

در موزه لوور پاریس مُهر سنگی استوانه‌ای مربوط به دوران هخامنشیان است که تعدادی با لباس و تاج و چادر زنان هخامنشی بر مسند شاهانه‌ای تکیه زده است ..... و ندیمه‌هایش در مقابلش ایستاده اند و سرپوش به سر دارند ...

این موارد نمونه‌هایی از وجود فرهنگ پوشش، حجاب و عفاف در میان جوامع ایرانی در طول تاریخ بوده است و اصولاً یکی از نشانه‌های ملیت ایرانی همین حجاب و پوشش بوده است... .

ج) حجاب در اسلام

واژه حجاب هفت بار در قرآن کریم آمده است در آیه ۵۳ سوره احزاب خداوند به مسلمانان دستور می‌دهد: " اگر چیزی از زنان پیغمبر (ص) خواستید از آن سوی پرده بخواهید."

در مبانی دین اسلام عزیز دو واژه " جِلباب و خِمار " برای تبیین بهتر مسأله حجاب و پوشش به ما کمک می‌کند. برابر نظر مفسران و مترجمان جلباب جامه‌ای است که زن بر خود افکند و همه بدن او را به پوشاند و خمار که سر و صورت را با آن به پوشانند (علامه محمدحسین طباطبایی - المیزان)

سوره نور آیه ۳۱ از لزوم حجاب داشتن زنان سخن می‌گوید. این آیه از دلایل قرآنی فقیهان بر وجود حجاب است. قرآن کریم در این سوره می‌فرماید:

" به زنان با ایمان بگو: دیدگان خود را (از هر نامحرمی) فرو بندند و پاکدامنی ورزند و زیورهای خود را آشکار نگردانند، مگر آنچه که طبعاً از آن پیداست و باید روسری خود را بر گردن خویش (فرو) اندازند و زیورهایشان را جز برای شوهرانشان یا پدرانشان .... آشکار نکنند."

مفسران و فقیهان درباره انواع حجاب بحث‌های مفصلی کرده‌اند که باید در جای خود به آن پرداخت. اما آنچه که درباره پوشش زنان باید مورد توجه قرارداد دو بعد " ایجابی و سلبی" است.

بعد ایجابی آن، وجوب پوشش بدن و بعد سلبی آن، حرام بودن خودنمایی به نامحرم است و هر دو بعد باید در کنار هم باشند تا اطلاق "حجاب اسلامی" را داشته باشد.

برخی از مفسران بر این باورند که در روش قرآن هنگام بیان احکام حجاب، اصولی هم چون آزادی و حفظ کرامت انسانی، مدارا، اعتدال و دوری از افراط و تفریط، تشویق و مثبت‌اندیشى مورد تاکید قرار گرفته است.

استاد شهید مرتضی مطهری بر این باور است که مردم ایران پیوند ویژه‌ای با اسلام داشته اند و آن را با جان و دل قبول کرده‌اند. (اسلام و مسأله ملیت، ص ۷۰).