بخش عمدهای از محتوای تولیدشده در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در روزهای اخیر، پیرامون فیلمی است که ادعا میشود مربوط به یکی از مدیران فرهنگ و ارشاد استانی است؛ مسئلهای که صرفاً در حد اتهام بوده و صحتوسقم و اثبات آن در صلاحیت مراجع قضایی است.
اما در این نوشتار بدون توجه به ماهیت موضوع، از زاویه دیگری به این مسئله نگاه میکنیم.
نه فقط در ماجرای اخیر، بلکه در موارد متعدد سیاست بر هر امر دیگری در این کشور اولویت دارد؛ حتی تعهد به حقیقت.
در این منطق، میتوان از خطای فردی یک شخص بهرهبرداری سیاسی کرد و آن را به کلیت یک جریان، حزب و گروه تعمیم داد.
مجاز است که از عکسهای مرسوم یک مدیر متهم در کنار وزرا یا سیاسیون دیگر در سفرهای استانی، نتیجهگیریهای توامان با سوگیری را منتشر و افکارعمومی را گمراه کرد.
میتوان برای رسیدن به مقاصد حزبی خود، آنقدر در آتش سیاسیکردن موضوع دمید که اصل واقعیت به دستفراموشی سپرده شده یا از دیدگان عموم پنهان شود.
در همین فقره اخیر، مهم این است که فرد متهم خطاکار، در جلسهای با فلان چهره سیاسی اصولگرا حضور داشته یا در سفری او را همراهی کرده و در دولتی خاص مشغول به فعالیت بوده است.
در اردوگاه مقابل هم اوضاع چندان مساعد نیست. ماجرای قتل همسر شهرداد اسبقتهران نشان داد که برای جناح راست و چپ، سیاست و منافعسیاسی اولیتر از هر امر دیگری است؛ حتی بهقیمت هتکحیثیت و ریختن آبروی افرادی که اتهامشان در دادگاه ثابت نشده است.
اصل واقعیت آن است که اتهامی به فردی که صاحبمنصب بوده منتسب شده، شبهههایی بهوجود آمده و سپس این فرد از کار خود برکنار شده و حتی از سوی نهاد مربوطه بیانیهای درخصوص پیگیری موضوع و حتی ورود نهادهای امنیتی و قضایی صادر شده است و باید منتظر پیگیری روال قضایی این موضوع در آینده باشیم؛ روالی که انتظار میرود از سوی دستگاه قضا بهطور دقیق، روشن و شفاف باشد و اگر در این موضوع، متهم بهعنوان مجرم شناخته شد به اشد مجازات محکوم گردد و اگر هم از اتهامات وارده مبرا شد، بهطور مجدانهای با شبههافکنان و متجاوزان به افکارعمومی برخورد شود.
ریشه این ماجرا نه ربطی به سیاسیون دارد و نه به خط و ربطهای سیاسی. اما در ایران از آنجایی که هر امری آغشته به سیاست شده باید حقیقت و منافع عمومی بهپای سیاسیون و این دوگانهسازیها قربانی شود.
ای کاش در این کشور، تعهد به حقیقت بر هر امر دیگری رجحان داشت؛ آن وقت میدیدیم که هم افکارعمومی آرامش بیشتری داشت و هم اعتماد به جریانهای سیاسی تا این حد تنزل نمیکرد.