سخنانی از این دست که هیأت امام حسین و تعظیم شعائر دینی ربطی به نظام جمهوری اسلامی ندارد؛ در چند وقت اخیر به شکل یک جریان و خط فکری به اشکال و انحای گوناگونی خود را نشان داده است.
از فضای مجازی تا برخی برنامههای تلوزیونی چیزی که شاهد هستیم اشاعه یک خط فکری با این محوریت است که باید بین نظام و هیأت تفکیک قائل شد. اینکه در یک برنامه مناسبتی هم این مسأله خودنمایی کرد، موجب شد کمی حساسیت نسبت بدان بیشتر شود.
من اصلا تصورم بر این نیست که این کار با غرض و قصدی صورت گرفته است، اما ظاهرا ذهنیت کلی این است که به هوای جذب مردم و برخی از افراد به هیأت یک سیاستزدایی از مجالس حسینی مورد نیاز است تا از این طریق برخی ناکارآمدیها و انتقادات متوجه اصل هیأت اباعبدالله (ع) نشود. هرچند همانطور که بیان شد نیت برخی از این افراد پاک بوده و بسیاری از کسانیکه چنین انگارههایی را بازگو میکنند در فعالیتهای خود عنادی را بروز ندادهاند، اما کلیت این حرف بالاخص در فضای اجتماعی و رسانهای حال حاضر کشور مورد نقد است.
اول اینکه چنین تاکتیکی برای جذب جوابگو نخواهد بود و این تصور که اگر از دین و بالاخص هیأت سیاستزدایی بکنیم آنگاه جذب به دین زیاد خواهد شد یک توهم واهی است. کما اینکه وقتی امام خمینی به عنوان یک مرجع تقلید قصد قیام و مبارزه داشت، عدهای به ایشان خرده گرفتند که دین و مرجعیت را نباید سیاسی کرد؛ چرا که به این شکل شأن آن از بین میرود و مردم به دین بدبین میشوند. اما نه تنها دین لکهدار نشد، بلکه شاهد آن بودیم محبوبیت مرجعیت تا چه حد بالا رفت و در تشییع پیکر امام چه جمعیتی به میدان آمدند.
سیاستزدایی از هیأت چاره کار نیست، بلکه سیاسی شدن هیأت آن را احیا کرده و موجب میشود تا مردم یک پویایی جدی در آن ببینند و بتوانند از معارف هیأت در زندگیشان بهرهمند شوند.
نکته بعدی این است که چنین نظرگاهی اساساً با گفتمان انقلاب اسلامی و نظر امامین انقلاب جمهوری اسلامی در تضاد است. فلذا قابل جمع نیست که کسی خودش را انقلابی و پیرو امام خمینی و آیتالله خامنهای معرفی کند اما به تفکیک بین هیأت و نظام قائل باشد.
استدلال کسانی که ادعای تفکیک بین این دو دارند چنین است که هیأت از قبل از جمهوری اسلامی بوده است، جمهوری اسلامی محصول چهل دهه اخیر است، پس هیأت ربطی به نظام حال حاضر ندارد. گرچه عزاداری بر امام حسین سابقه بسیار زیادی دارد و به بیش از 1000 سال میرسد، اما باید در نظر داشت که انقلاب اسلامی و تربیت انسان انقلابی محصول خود هیأت و مکتب حضرت سیدالشهداست. از این جهت، رضاخان به خوبی نقطه خطر را تشخیص داده بود که دست به تعطیلی هیأت زد.
محمد رضا شاه مجالس مذهبی را چندان خطرناک نمیدید، اما در اواخر سلطنت شاهد بود که همین مراکز دینی مثل مساجد و هیأت ها هستند که پایگاه بسیج تودهای علیه او را تشکیل میدهند. امروزه اپوزیسیون هم دقیقاً هیأت را نشانه گرفته است و به خوبی تشخیص داده که جدایی مردم از هیأت اصل پروژه به حساب میآید، برای همین میداند تا زمانی که هیأت در کشور هست، نظام جمهوری اسلامی هم پابرجاست. اصلا تصور نباید کرد که با وسطبازی و سیاست زدایی از هیأت میتوان جریانات مخالف را مهار کرد.
کسانی که با هیأت به هوای مخالفت با نظام قهر کرده اند با ترفند سکولاریزه کردن مجالس حسینی بر نمیگردند. هرچند ارتباط هیات و نظام جمهوری رابطه والد و فرزند است، اما باید در نظر گرفت که نظام جمهوری اسلامی در رونق هیأت ها و برگزاری مجالس بسیار اثرگذار بوده و اگر فضا به شکل دیگری بود حتماً برای برپایی یک مجلس عزاداری به مشکل برمیخوردیم. همانطور که امروزه مردم آذربایجان با وجود اینکه درصد شیعیان بالایی دارند برای مراسم محرم با مشکل و موانع جدی روبهرو هستند.