مطرحشدن نام «علی شریفی زارچی» در افکارعمومی به وقایع پاییز 1401 بازمیگردد؛ جایی که او در قامت یک استاد دانشگاه یکی از افرادی بود که نقش قابل توجهی در التهابات دانشگاه شریف ایفا کرد و پس از آن هم با مواضع انتقادی خود به چهرهای توییتری بدل شد.
او از همه چیز و هر کس مینوشت؛ از وقایع خیابانی، ریشههای اتفاقات رخداده، حجاب و حتی مسمومیت دانشآموزان و شبههافکنی پیرامون آن که اساساٌ ربطی به تخصص و جایگاه او نداشت. اما او باید میگفت و مینوشت و نقطه ثقل اظهارات او حمله به ساختار سیاسی کشور بود.
البته کنشهای او هوشمندانه بود و این ذکاوتش در لب مرز حرکتکردن به چشم خورد؛ او برای انتقادات تندش حد و حدودی تعیین کرده بود که وارد خطقرمزها نشود تا بدین ترتیب منتقدینش نتوانند او را به چالش بکشند. سعی میکرد نقدهای تند و تیز درونساختاری را مطرح کند و بدین ترتیب دربها را بهروی خود نبندد.
هر چند برخی تصور داشتند که این مواضع تند و تیز موجب برخورد امنیتی یا قضایی با او شود اما اینگونه نبود و شریفی زارچی با آزادی کامل از هر تریبونی برای بیان مواضعش استفاده میکرد. حالا این استاد پرحاشیه دوباره به متن افکارعمومی آمده و علت آن چیزی نیست جز ماجرای جدایی او از دانشگاه شریف. هر چند در توییت اخیرش پیرامون این موضوع، به نحوی موضعگیری کرده که بوی اخراج خود را به مشام مخاطبینش برساند اما واقعیت امر، تفاوت بسیاری با روایت زارچی دارد.
روایت سعید بهزادیپور، دبیر هیئتاجرایی جذب اساتید دانشگاه شریف را پیرامون این موضوع مرور کنیم: «اساتیدی که بهصورت پیمانی همکاریشان با دانشگاه شروع میشود تا مدت 5 سال فرصت دارند که برای تبدیل وضعیت استخدامی خود از پیمانی به رسمی آزمایشی اقدام کنند و پس از این مهلت، عضو هیئت علمی باید درخواست تمدید عضویت پیمانی بدهد که تحت شرایطی قابل پذیرش خواهد بود.
مهلت پنج ساله قرارداد پیمانی دکتر شریفیزارچی بهعنوان استادیار پیمانی دانشگاه، بهمنماه 1400 به پایان رسید که از 9 ماه پیش از آن، دانشگاه در فواصل مختلف، سه مرتبه با ارسال نامههایی از ایشان دعوت کرد که درخواست تمدید عضویت پیمانی خود را به همراه مستندات فعالیتهای علمی ارائه کند که متاسفانه با وجود این درخواستها و پیگیریهای شفاهی مکرر، اقدامی از سوی ایشان صورت نگرفت.
در نهایت هیئت اجرایی جذب دانشگاه رأی به پایان همکاری ایشان دادند. البته در دو سال گذشته سه نفر دیگر از اعضای هیئت علمی دانشگاه صنعتی شریف نیز توسط هیئت اجرایی جذب و در اجرای آیین نامه های مربوطه قطع همکاری شدهاند. ضمناً مستندات مربوطه در اختیار هیئت اجرایی جذب دانشگاه است و در صورت لزوم ارائه خواهد شد.»
روایتی که مطرح شده و البته مستندات مهمی که در اینباره وجود دارد، تمام ادعاهای زارچی را چون دود به هوا میفرستد اما از سوی او و جریان سیاسی حامیاش، ماجرا بهگونهای دیگر بازنمایی شده است. این استاد دانشگاه بهشکلی موضعگیری کرده که بوی مظلومنمایی از آن استشمام میشود که به نظر میرسد محلی از اعراب ندارد و رسانههای حامی او تعابیری چون اخراج اساتید منتقد، خالصسازی و یکدستکردن فضای آکادمیک را بهکار بردهاند که نسبتی با موضوع پیرامون زارچی ندارد.
برای یک استاد دانشگاه و کسی که خود را مقید به رعایت شعائر دینی میداند، باید تعهد به حقیقت بر هر امر دیگری اولویت داشته و از چنین واکنشها و مواضعی، جز «روغن ریخته را نذر امامزاده کردن» استنباط نمیشود.