به گزارش خبرگزاری فارس، سیدمهدی سیدی، کارشناس فرهنگ و رسانه در یادداشتی نوشت: پیادهروی اربعین هرچه رونق میگیرد موج حملات و شبههپراکنیها نیز بالا میگیرد؛ و این گواه آن است که عدهای از کارکردهای انقلابی دینی اربعین، عصبانی شدهاند. مروری بر حجم تولیدات رسانهای برخی جریانها این ظن و گمان را تقویت میکند که اتاقهای فکری به خط شدهاند تا در دل مشتاقان ایجاد تردید کنند.
در میان شبهات، 3 موضوع پرتکرار پاسخ داده میشود:
1- پیادهروی اربعین، پیشینه تاریخی ندارد و یک بدعت نوظهور است.
تأمل در تاریخ نشان میدهد پیادهروی اربعین از همان آغاز مورد تأکید بوده است. شاید بتوان نخستین نوبت از پیادهروی را به همان بازگشت کاروان اسراء به کربلا نسبت داد. گرچه در نقلها اختلاف وجود دارد و معلوم نیست کاروان اسرا بههنگام خروج از شام به کربلا بازگشتهاند، یا سال بعد از مدینه برای زیارت به کربلا شتافتهاند؛ هرکدام که باشد بهواسطه آن میتوان در شأن نزول آیین اربعین اطمینان حاصل کرد. پس از آن نیز توصیههای مکرر از جانب اهل بیت (ع) مبنی بر زیارت امام حسین (ع) و نیز سیره متواتر علما و اهل فضل و عرفان در پیادهروی خود گواه این ماجراست که در طول تاریخ اشتیاق به زیارت پیاده کربلا - آن هم در روز چهلم - یک پیشینه محکم و قابل دفاع دارد.
2- پیادهروی اربعین، ابزار سیاسی جمهوری اسلامی شده است.
تردیدی نیست که پیادهروی اربعین کارکردهای جدی سیاسی و انقلابی دارد و اتفاقا جمهوری اسلامی نیز از ظرفیت عظیم سیاسی این رویداد برای آرمانهای جهانی خود بهره میبرد. بله اربعین کارکرد سیاسی دارد کما اینکه اساسا عاشورا و قیام امام حسین (ع) سیاسی است به نحویکه خاستگاه آن مقابله با قدرت حاکمه (رژیم بنیامیه) بوده است. جز این نیست که امام حسین (ع) سیاسیترین حرکت شیعه و انقلابیترین رفتار دینی را از خود نشان داده و از قضاء پیادهروی اربعین - این اجتماع میلیونی هواداران عدالت - حتما و لابد کارکرد سیاسی و ظلمستیزانه دارد.
3- با این همه گرسنه و فقیر، چه جای ریخت و پاش در اربعین است.
اولا آنکه در زندگی اجتماعی، قرار نیست به خاطر پرداختن به یک کار خیرخواهانه، شهروندان جامعه از سایر امور مهم و انسانساز غفلت کنند. اینچنین نیست که چون فقیر هست به حج نرویم یا زیارت را تعطیل کنیم یا مدرسه و بیمارستان و راه نسازیم. هرکدام کارکرد و جایگاه خاص خود را دارد. دوم آنکه بیشترین حجم کمک به محرومان اتفاقا از جانب دینداران جامعه رخ میدهد. نه در ایران که در هر جای دنیا ریشه بسیاری از موقوفات و خیریهها اندیشههای دینی و الهی است. طبیعی است انسان مادیگرا که خود را غرق لذت میخواهد و در پیله خودخواهی فرو رفته یک ریال به فقیر و مستمند کمک نمیکند. آنکس که حواسش به پر کردن شکاف اجتماعی اقتصادی جوامع است همان دینداران و معتقدان به خدا هستند. در ایران نیز بزرگترین حجم کارهای خیر در همه ایام از ناحیه هیئتها، مساجد، گروههای مذهبی و جهادی رقم خورده است. با این نگاه سرمایهگذاری جدی و هنگفت در اربعین به صورت مستقیم و غیر مستقیم میتواند انگیزهها و ارادههای جدیتری را برای مقابله با محرومیت و استضعاف برانگیزاند.
فراموش نکنیم اربعین منشور هفت رنگی است که از هر طرف بر ما بتابد جمع و جامعهمان را نورانی میکند.