تناقض‌گویی رسانه‌های غربی درباره «توافق نفتی» بایدن با ایران

  4020617027

رسانه‌های غربی که چندی پیش مدعی شده بودند دولت جو بایدن به یک توافق پنهان نفتی با ایران دست یافته اکنون ادعای دیگری مطرح کرده‌اند که از تلاش‌های آمریکا برای جلوگیری از افزایش فروش نفت ایران حکایت دارد.

تناقض‌گویی رسانه‌های غربی درباره «توافق نفتی» بایدن با ایران

به گزارش تسنیم، یک رسانه غربی در گزارشی مدعی شده آمریکا شرکت عامل یک نفت‌کش یونانی را به دلیل حمل نفت ایران بیش از 2 میلیون دلار جریمه کرده است. 

مطابق آنچه رسانه‌های آمریکایی از جمله آسوشیتدپرس، روزنامه نیویورک‌تایمز و فاکس‌نیوز گزارش داده‌اند این شرکت به نام « Empire Navigation» به جرم خود در زمینه حمل نفت تحریم‌شده ایران با نفت‌کش «سوئز راجان» تحت پرچم مارشال اقرار کرده است.

خبرگزاری آسوشیتدپرس مدعی شده مطابق با اسنادی که به رویت این رسانه آمریکایی رسیده شرکت مذکور با پرداخت 2.4 میلیون دلار جریمه بابت تلاش برای انتقال و فروش نفت تحریم‌شده ایران و همچنین تعلیق مراقبتی به مدت 3 سال موافقت کرده است.

ادعاهای این رسانه‌های آمریکایی، در صورت صحت، نمایانگر شدت تلاش‌های دولت جو بایدن برای اجرای سیاست فشار حداکثری از طریق جلوگیری از انتقال نفت ایران است.

افزایش فروش نفت ایران

اما این ادعا از سوی دیگر در حالی مطرح شده که برخی از دیگر رسانه‌های غربی حدود دو هفته پیش تلاش کرده بودند آمارهای مربوط به افزایش فروش نفت ایران در ماه‌های اخیر را به یک توافق پنهان و نانوشته میان دولت‌های ایران و آمریکا نسبت دهند. 

سایت خبری بلومبرگ در گزارشی که روز جمعه 25 اوت (سوم شهریور) منتشر شد با استناد به داده‌های به دست‌ آمده از نهادهای بین‌المللی  به نظر می‌رسد جمهوری اسلامی و دولت جو بایدن به جز توافق درباره تبادل زندانیان و آزادسازی پول‌های بلوکه شده در کره جنوبی به تفاهم‌هایی در مورد نفت هم دست یافته باشند.

بلومبرگ همچنین با استناد به اظهارات خصوصی برخی مقام‌های آمریکایی که نامشان فاش نشده بود ادعا کرده بود آمریکا برخی تحریم‌ها علیه فروش نفت ایران، به خصوص به مقصد چین را کاهش داده است.

در آن گزارش آمده بود دفتر آژانس بین‌المللی انرژی در پاریس به تازگی تائید کرده که تولید نفت خام ایران در ماه قبل‌تر میلادی (جولای) به سه میلیون بشکه در روز افزایش یافته که بیشترین میزان از سال 2018 به این سو است.

ادعای بلومبرگ که در تناقض کامل با خبر تازه رسانه‌های آمریکایی قرار دارد در حالی مطرح می‌شد که شواهد متعدد حاکی از آن هستند که افزایش فروش نفت ایران در واقع ناشی از مقاومت ایران در برابر تحریم‌ها از یک سو و سیاست خنثی‌سازی تحریم‌ها در دولت سیزدهم ایران از سوی دیگر است.

استقامت در برابر تحریم‌ها

«ریچارد نفیو» به عنوان یکی از معماران شبکه تحریم‌ها علیه ایران در کتاب‌ها و مقالات متعدد خود استقامت در برابر تحریم‌ها را اصلی‌ترین عاملی می‌داند که موجب می‌شود این تدابیر تنبیهی آمریکا به مرور زمان کارآمدی خودشان را از دست بدهند. از نگاه او در نقطه مقابل اعمال درد و تحریم، عزم و استقامت طرف تحریم‌شونده برای ایستادگی در برابر سیاست تحریم قرار دارد.

بهترین تعریف از استقامت، قاطعیت روان شناختی در کشور هدف برای انکار پیروزی کشور تحریم کننده و همچنین ادامه دادن به مسیری است که برای خود انتخاب کرده. اساساً نیز تحریم با هدف تحت الشعاع قرار دادن این قاطعیت و عزم روان شناختی ایجاد شده است. 

نفیو نداشتن درک درست از عزم و استقامت کشور تحریمی را موجب شکست تحریم ها دانسته و استدلال می‌کند بی‌اثر شدن تحریم‌ها به خاطر ناکارآمدی خود تحریم‌ها نیست بلکه هنگامی است که احساس روانی و اجتماعی تحریم‌شدگی در کشور هدف به اندازه کافی برای مردم جامعه ملموس نمی‌شود. به اعتقاد نفیو اگر کشوری خودبسندگی اقتصادی و سیاسی داشته باشد از نظر دفع فشارهای خارجی قدرت بالایی خواهد داشت.

او به عنوان مثال در جایی از کتابش به شکست طرح آمریکا برای وادار کردن ایران به تسلیم از طریق تحریم بنزین می‌نویسد: «ایران یک نمونه بارز از این مسئله است در سالهای 2009 و 2010 خرد جمعی در واشنگتن ایجاب میکرد که اعمال تحریمها بر واردات بنزین ایران و سایر محصولات نفتی و بنزینی می‌‌تواند دولت ایران را از پای در بیاورد. نماینده جمهوریخواه سنا آقای مارک کرک که یکی از طرفداران اصلی تحریم ایران بود در سال 2010 استدلال کرد که قرنطینه بنزین در مورد ایران میتواند چنان آثار وخیمی برای این کشور داشته باشد که او را متقاعد کند برنامه هسته‌ایش را کنار گذاشته و سایر فعالیتهای پنهانش را متوقف نماید. به همین دلیل تحریم واردات بنزین ایران در قانون سیسادا گنجانده شد.»

نفیو با این حال تصریح کرده ایران به جای آنکه امتیاز بدهد پالایشگاه‌ها خود را بازطراحی کرده تا نیاز بنزین داخلی را تأمین کند. او می‌نویسد: «پس ایران توانست از این فشار عبور کند. ناکامی در این مثال ازسوی آمریکا به دلیل خود اعمال تحریمها نبود، چرا که واردات بنزین ایران به صورت میانگین سالانه از 132000 بشکه در روز در سال 2009 به 39600 بشکه در سال 2010 رسید. در عوض ناکامی اصلی عدم درک اهمیت این موضوع بود که ایران میتواند به زنده نگه داشتن حمل و نقل جاده‌ای خود ادامه دهد و از روشهای معمول برای فائق آمدن بر مشکل تحریمها استفاده کند. به عبارت بهتر ایران فشار ناشی از منع واردات بنزین را احساس کرد اما آن را قابل مدیریت کردن دانست و از آن عبور نمود.»

تحریم‌ها: رفع یا خنثی‌سازی؟

در کشورمان دو رویکرد و دو نگاه در برابر تحریم‌ها وجود داشته است: یک نگاه قائل به مذاکره با طرف تحریم‌‌گر و اجابت دست‌کم بخشی از خواسته‌های او و در عوض گرفتن امتیاز از طرف مقابل در قالب رفع تحریم‌ها است.  این رویکرد مبتنی بر این گزاره مبنایی است که تحریم پدیده‌ای است که تنها از طریق امتیاز دادن به آمریکا و تنش‌زدایی با او در یک مسیر بی‌پایان، می‌توان از اعمالش جلوگیری کرد و کشور ایران هیچ توانی برای مواجهه فعالانه با آن ندارد.

نگاه دیگر، اگرچه با رفع تحریم‌ها در صورت امکان مخالف نیست اما معتقد است که این سیاست را نباید به عنوان راهبرد کلان و دراز مدت در نظر گرفت چرا که سرمایه‌گذاری روانی بر روی آن اساساً بازی در میدانی است که دشمن تعریف کرده است. از گزاره‌های مبنایی این رویکرد این است که راه اصولی و پایدار مواجهه با تحریم، اصلاح ساختاری اقتصاد کشور و افزایش تعامل با کشورهای همسو است.

این مسئله که دولت آمریکا از زمان آغاز مذاکرات در سال 2015 تأکید سرسختانه‌ای بر این داشت که زیرساخت‌های تحریم‌ها را حفظ و تنها اجرای تحریم‌ها را به عنوان بخشی از توافق «تعلیق» کند نیز از جمله شواهدی است که نشان می‌دهد منفعت طراح تحریم‌ها تا چه اندازه با رویکرد دوم در تضاد و با رویکرد اول همخوان است. 

رویکرد دولت سیزدهم

دولت سیزدهم جمهوری اسلامی از زمان روی کار آمدن تلاش کرد سیاست خارجی خود را از رویکرد اول به سمت رویکرد دوم چرخش دهد و بر همین اساس گره‌نزدن اقتصاد کشور به برجام، تعامل گسترده با چین، یافتن مشتریان جدید و ارتباطات گسترده با کشورهای منطقه را به جای تمرکز صرف بر مذاکرات شعار خود قرار داد و سعی کرد ایران را به جایگاه سابق خود در میزان تولید و فروش نفت نزدیک کند.

 دولت سیزدهم گفته نتیجه این سیاست‌ها فعال‌شدن ایران در پیمان‌‌های بین‌المللی چون اتحادیه اقتصادی اوراسیا و سازمان همکاری شانگهای بوده و همچنین ایران در اقدامی جدیدتر ایران عضو دائم بریکس شده است.

هر چند البته زمانی می‌توان به این سیاست‌ها افتخار کرد که اثر آن در معیشت مردم و شاخص‌های اقتصادی نمایان و قابل لمس شود اما دست‌کم فعلاً می‌توان افزایش میزان صادرات فعلی نفت را تا حدی به سیاست خنثی‌سازی تحریم‌ها منتسب کرد.

دست‌های بسته بایدن

دولت بایدن از زمان حضور در کاخ سفید سیاست موسوم به «فشار هوشمند» را در پیش گرفت و تلاش کرد با وعده مذاکرات و بازگشت به برجام از حرکت ایران به سمت مسیر خنثی‌سازی تحریم‌ها جلوگیری کند.

در چند دور مذاکرات که در وین با موضوع بازگشت به اجرای کامل برجام برگزار شد دولت بایدن همواره در صدد بود همانند باراک اوباما از قرار گرفتن این توافق در ریلی که باعث انتفاع اقتصادی برای ایران شود جلوگیری کند.

در مقابل، تأکید ایران بر ضرورت راستی‌آزمایی رفع تحریم‌ها در طول مذاکرات حکایت از آن داشت که تیم ایرانی در صدد است از روش مذاکره برای مذاکره فاصله گرفته و تنها در صورتی توافق را امضا کند که بر خلاف توافق قبلی، منفعت اقتصادی برای کشور در بر داشته باشد.

در چنین شرایطی، مذاکرات هنوز به سرانجامی نرسیده و از مردادماه سال گذشته معلق شده است. با وجود این، دولت آمریکا اکنون نظاره‌گر است که صنعت هسته‌ای ایران در حال پیشرفت و فروش نفت نیز ایران نیز در حال افزایش است.

دولت بایدن در این شرایط در وضعیت بغرنجی در مقابل ایران قرار گرفته و همین دیروز گروهی از اعضای مجلس نمایندگان آمریکا اعلام کردند قصد دارند در یک جلسه استماع دلایل شکست بایدن مقابل ایران را مورد بررسی قرار دهند.

از طرف دیگر اخیراً مرکز تحقیقات کنگره آمریکا نتایج پژوهشی را منتشر کرد که نشان می‌دهد همه سیاست‌های دولت‌های متعدد آمریکا علیه ایران از جمله تحریم‌ها، تهدیدهای نظامی، جنگ رسانه‌ای و غیره به شکست منجر شده است.

با توجه به این شرایط به نظر می‌رسد دولت بایدن خبردرمانی را تنها راه چاره در برابر حرکت ایران به سمت خنثی‌سازی تحریم‌ها می‌بیند. خبر بلومبرگ که در تلاش است افزایش فروش نفت ایران را به مسامحه بایدن در اجرای تحریم‌ها نسبت دهد را می‌توان در این راستا تفسیر کرد.