اسدالله بادامچیان در گفتوگو با ایرنا درباره فضای انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری گفت: از ابتدای برپایی جمهوری اسلامی دارای سمتهای انتخاباتی ملی و تشکیلاتی بودهام؛ بر همین اساس انتخابات یازدهم اسفند را مهم، حساس، پرماجرا و هیجانی پیش بینی میکنم؛ علت آن از هماکنون روشن است.
دبیر کل حزب موتلفه اسلامی درباره دستیابی گروههای سیاسی به فهرست واحد برای حضور در انتخابات مجلس افزود: این بار هم شاهد کثرت گروهها و تشکلها در جبهه اصولگرا و اصلاحطلب هستیم. تا جایی که اطلاع دارم اصلاحطلبان به ۵ یا ۶ شکل وارد انتخابات میشوند و بعید است به فهرست واحد برسند. طیف تندرو و معتدل هر کدام به شیوهای و گروهی هم با استفاده از «مهرههای سفید» وارد انتخابات میشوند.
بادامچیان اضافه کرد: در سوی دیگر احتمال اینکه اصولگرایان شورای واحد تشکیل دهند، وجود ندارد. اصولگرایان در گذشته حول محور مرحوم آیتالله مهدوی کنی جمع میشدند و تشکلهای همسو کنار هم قرار میگرفتند و علی اکبر ناطق نوری جلسات را اداره میکرد و بعد هم شوراهای وحدت و ائتلاف تشکیل شد.
این فعال اصولگرا ادامه داد: در میدان سیاست ممکن است اتفاقات مختلفی رخ دهد اما بر اساس برآورد من، در این انتخابات، تشکلها و فهرستهای متعدد خواهیم داشت. اگر شرایط به گونهای رقم بخورد که وحدتی شکل بگیرد، «وحدت در فهرست» خواهد بود یعنی با هم جمع میشوند و تفاهمی در فهرست اسامی شکل میگیرد.
بادامچیان اضافه کرد: قرار گرفتن افراد به عنوان سرلیست معمولا بستگی به تفاهم دارد. سال ۹۸ هم برای رسیدن به لیست واحد گذشت کردیم. در آن سال اختلاف شدیدی پشت پرده وجود داشت. ولی وظیفه ما و مصلحت نظام این بود که یک فهرست واحد شکل بگیرد؛ بنابراین ۲۳ بهمن در جلسهای که در شورای ائتلاف به مدیریت من برگزار شد، تذکر دادم که در این دوره باید براساس مصلحت نظام و انقلاب، یک فهرست واحد معرفی کنیم و اگر کسی خارج از این کار کند، قابل پذیرش نیست.
وی افزود: از منافع روزمره میتوان گذر کرد اما وقتی منافع نظام اسلامی در میان باشد، همه باید اطاعت کنند. ممکن است ما به این برسیم که باید وحدت در فهرست پدید بیاید؛ اگر حادثه فوقالعادهای رخ ندهد، قطعا در انتخابات مجلس دوازدهم، «چند فهرستی» خواهیم بود.
دشمن مهره پنهان خود را در انتخابات جای میدهد
بادامچیان با بیان اینکه گاهی دشمن مهره پنهان خود را در انتخابات جای میدهد، به انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ اشاره کرد و گفت: خیلی از ما با وجود اختلاف نظر درباره عملکرد دولت نهم، برای اینکه اهداف غرب برآورده نشود، از احمدینژاد حمایت کردیم. البته این مربوط به شرایط خاص است. اگر بخواهیم به طور طبیعی عمل کنیم، اختلافات وجود خواهد داشت و ۲ تا ۳ فهرست بوجود خواهد آمد. تلاش این است که دو شورا یکی شوند اگر چه انتخاب با مردم است که به کدام فهرست رأی دهند.
اصلاحطلبان دارای رأی و موقعیت نیستند
این فعال سیاسی تاکید کرد: الان از این تکثر احساس خطر نمیکنم زیرا معتقدم «اصلاحطلبان دارای رأی، موقعیت و شعار نیستند.» اصلاحطلبان میخواهند چه بگویند؟ مثلا بگویند ما میخواهیم مجلس خودمان را داشته باشیم؛ مردم میگویند شما مجلس سوم و ششم را داشتید که مطلوب نبودند.
بادامچیان گفت: اگر خاطرات سال ۷۹ مرحوم هاشمی رفسنجانی در روزنامه شرق را بخوانید، انتخابات مجلس ششم توسط شورای نگهبان باطل اعلام شد که بعد با رهنمودهای رهبری انتخابات تایید شد اما وقتی اصلاحطلبان وارد مجلس شدند دست به اعتصاب زدند. به همین دلایل در دوره بعد رأی نیاوردند و تا الان هم نتوانستند اکثریت مجلس را بدست بیاورند.
مردم به دنبال جریان اصلاحات نیستند
وی یادآور شد: تاکنون دو دولت اصلاحطلب روی کار آمده است؛ یکی دولت افراطی دوم خردادی و دولت دیگر هم اعتدالی بود که هردو مشکل ایجاد کردند. الان هم تلاش میکنند دولت مورد نظر خود را دوباره مطرح کنند. اما دیگر کسی به آنها باور ندارد. اگر اینطور بود که رئیس آن دولت نباید از جامعه مطرود باشد. دولت اعتدالی هم کارنامهای بهتر از بالا رفتن نرخ ارز، گرانی مسکن و بنزین نداشت. حالا مردم میپرسند چرا باید به یک اصلاحطلب رأی دهیم؟ توده مردم به دنبال جریان اصلاحات نیستند.
حسن روحانی فاتحه اصلاحطلبان اعتدالی را خواند
بادامچیان درباره عملکرد مجلس یازدهم، گفت: همه مجالس را خوب میدانم. حتی مجلس سوم و ششم را، چرا؟ بالاخره اینها با رأی مردم آمدند. از من پرسیدند که حسن روحانی خدمت کرده است؟ گفتم بله. گفتند چه خدمتی؟ گفتم فاتحه اصلاحطلبان اعتدالی را خواند! خود این یک خدمت است. نگاه ما نباید سیاه و سفید مطلق باشد. مجلس یازدهم هم خدماتی داشته و دارد.
دستور حزبی و تکلیف شرعی در موتلفه
بادامچیان در پاسخ به اینکه «به عنوان دبیرکل قدیمیترین حزب جمهوری اسلامی، نظرتان درباره عملکرد مصطفی میرسلیم گزینه حزب در مجلس شورای اسلامی چیست و آیا اختلاف نظری میان شما اتفاق افتاده است؟» گفت: در آموزش حزب مؤتلفه اسلامی یک دستور تحت عنوان «رعایت حزبی» داریم و همه با تفاهم عمل میکنیم. ولی اگر کسی در مؤتلفه اسلامی نتوانست از نظر شرعی به دستور حزبی عمل کند، میتواند با توافق مسئول مافوق حزبی، به تکلیف شرعی خود عمل کند.
وی ادامه داد: مثلا اگر حزب تصویب کرد شخصی برای ریاست جمهوری معرفی و اکثریت هم با آن موافقت کردند، در این میان، چند نفری حتی در شورای مرکزی حزب معتقد باشند که وظیفه شرعیشان رأی دادن به این فرد نیست. حزب اجبار نمیکند که آنها خلاف شرع عمل کنند! اجازه میدهیم به کسی که او را از نظر شرعی مناسب میدانند رأی دهند؛ ولو اینکه در فهرست مؤتلفه نباشد. حزب اسلامی یعنی این! آن حزب غربی است که اعضا را اجبار به رعایت منافع کلی حزب میکند. این حزب کمونیست و فاشیست است که میگوید افراد باید تابع دستور مرکزیت باشند و اگر عمل نکردند، اخراج میشوند. در حزب اسلامی، ورود به حزب، برای انجام تکلیف شرعی برای به دست آوردن رضایت خداست.
مخالفت مافیای واردات خودرو با میرسلیم
بادامچیان خاطرنشان کرد: میرسلیم به دلیل نمایندگی مجلس، حزبی و موتلفهای عمل نکرد بلکه بنا به تکلیف خودش عمل کرد و معتقد بود که چون نماینده است و غیر حزب هم به او رأی دادهاند، تعهداتی در برابر بقیه دارد که باید به آنها عمل کند.
دبیرکل حزب موتلفه اسلامی در پاسخ به این پرسش که «آیا از نظرات میرسلیم در مجلس حمایت میکنید؟» گفت: از نظرات مشترک که داریم بله؛ ولی از سایر نظراتش خیر.
بادامچیان درباره مواضع میرسلیم در زمینه صنعت خودرو، گفت: او با ورود خودروی خارجی به ویژه کارکرده مخالف است زیرا معتقد بود با ورود خودروی کارکرده وسایل یدکی آن هم باید وارد شوند؛ که حرف فنی و حسابشدهای بود اما مافیای واردکننده خودرو با او جنگید. سخنان میرسلیم به گونهای نبود که بتواند آن مافیا را رسوا کند؛ زیرا در این بخشها ملاحظات خاصی دارد.
اظهارات میرسلیم، مواضع حزب موتلفه نیست
دبیرکل حزب موتلفه اسلامی ادامه داد: میرسلیم به تکلیف نمایندگی خود عمل کرد و مورد تهاجم شدید قرار گرفت. آیا کسی که مسئولیت ساخت موتور دیزل را دارد، تفاوت میان لندکروز و ۲۰۶ را نمیداند؟ میرسلیم در حرم حضرت امیر(ع) در حال زیارت بود که فردی از او فیلم میگیرد این حرکت بسیار زشتی بود. این حرکت از آدمهای سیاسی سر نمیزند، از مافیاها سر میزند. اما اینکه مواضع او، مواضع حزب موتلفه است؛ باید بگویم خیر.
هزینههای موتلفه چگونه تامین میشود؟
بادامچیان درباره اینکه «هزینههای حزب موتلفه از چه راهی تأمین میشود؟» گفت: «همانطور که هزینههای انقلاب را مؤتلفهایها دادند؛ و آنرا از مردم تامین کردند. هزینه هواپیمای حضرت امام(ره) برای ورود به کشور را چه کسی داد؟ آقای میرمحمدصادقی! پول سلاحهایی که برای [شهید سید علی] اندرزگو میآمد را چه حزبی میداد؟ مؤتلفه میپرداخت.»
دبیرکل حزب موتلفه اسلامی خاطرنشان کرد: ما با دریافت حق عضویت، هدایای مردمی و کمکهای گوناگون شرعی هزینههای حزب را تأمین میکنیم. مثلاً اگر بخواهیم روضه برگزار کنیم برای این مراسم دنبال بانی میگردیم. به افراد میگوییم و آنها هم برای امام حسین(ع) مخارج را تقبل میکنند.
لقمه حرام یا شبههناک به دهان هیچ عزیزی نمیگذاریم
وی ادامه داد: برای انتخابات هم همین کار را میکنیم. از افراد درخواست میکنیم و ردیف بودجه جدا برای انتخابات در نظر میگیریم هر فردی بخواهد کمکهایش به آن حساب واریز میشود. این کمکها باید پاک و سالم باشد. ما پول حرام یا شبههناک برای انجام وظیفه دینی خود و همچنین خدمت به مولایمان امام زمان (عج) و نایب برحقش به کار نمیبریم و لقمه حرام یا شبههناک به دهان هیچ عزیزی نمیگذاریم.
یارانه احزاب برای حزبی با ۳۱ شعبه و دفتر استانی یعنی هیچ!
بادامچیان خاطرنشان کرد: در بعضی موارد که اجازه بعضی از مراجع محترم را داریم، برای کارهای تبلیغات اسلامی مثل چاپ کتاب یا برخی چیزهای دیگر، از سهم مبارک امام، با اجازه مرجع استفاده میکنیم. گاهی هم یارانه احزاب را دریافت میکنیم اما این یارانه برای تشکلی که در ۳۱ استان شعبه و دفتر دارد یعنی هیچ! پولی که اخیراً دادند مربوط به سال ۱۳۹۹و معادل ۱۸ میلیون تومان است. ما یک حزب ساده نیستیم. برای سال ۱۴۰۰ هم قرار بود، ۱۱ میلیون تومان بدهند. آن هم تا امروز که در سال ۱۴۰۲ هستیم، ندادهاند. بنابراین آن را هم که میگیریم، حساب جدایی باز میکنیم و در نهایت هم به دولت گزارش میدهیم که این مبلغ را در چه راهی مصرف کردیم.
تاکنون اسم مؤتلفه در هیچ اختلاس و رانتی نبوده است
این فعال اصولگرا افزود: به همین علت، تاکنون رد پای مؤتلفه در هیچ یک از اختلاسها و رانتها دیده نمیشود. مؤتلفه اسلامی برای کمک به زندانیها، نوعی کمیته امداد امام(ره) را قبل از پیروزی انقلاب پایهگذاری کرد. ما حتی به خانواده زندانیان کمونیست هم کمک میکردیم چون شرافت خانواده یک مبارز، ولو در راه دیگری تلاش میکند، باید محفوظ بماند و این بحث بسیار مهمی است.
بادامچیان تاکید کرد: قبل از پیروزی انقلاب هم، همین صندوق صدقات را که سالانه چند صد میلیارد تومان درآمد دارد، راهاندازی کردیم. تنها جایی که پس از انقلاب نام آن را تغییر ندادند کمیته امداد امام خمینی(ره) بود. آیا تا به امروز کسی یک اختلاس، رانت و خلاف از کمیته امداد سراغ دارد؟ ندارد. علت این است که مجموعه مؤتلفهایها انسانهای پاکی هستند و به محرومان خدمت میکنند.
این مبارز سیاسی دوران ستمشاهی یادآور شد: آیا کسی از اسدالله لاجوردی که مسئول زندان و همچنین در دادستانی بود خلافی سراغ دارد یا پاکی و سلامت شهید محمدعلی رجایی به عنوان عضو مؤثر حزب مؤتلفه را انکار کند؟
احساس کنیم فردی خلاف میکند قبل از همه اخراجش میکنیم
دبیرکل حزب موتلفه اسلامی تاکید کرد: پسر شهید رجایی وقتی نوجوان بود به نگهبان موتورهایی که مقابل نخست وزیری پارک بود گفت که به من موتوری بدهید تا با آن دور بزنم. او هم موتور خود را داد و گفت که بقیه موتورها مال دیگران است. شهید رجایی وقتی متوجه شد او را خواست و گفت به چه حقی این کار را کردی؟ گفت که موتور خودم را دادم، شهید رجایی گفت که اگر موتور بقیه را داده بودی که اخراج میشدی! اما این موتور را به هر فردی میدهی یا اینکه چون پسر نخست وزیر است دادی؟ چرا به پسر نخست وزیر امتیاز ویژه دادی؟ این رفتار را با کسی که برادر یا پسر یک مقام دولتی است مقایسه کنید. ما در مؤتلفه اگر احساس کنیم فردی خلاف میکند، قبل از همه اخراجش میکنیم.
بادامچیان گفت: همه کارمندان دوران پهلوی «برگُزیده زمان شاه بودند و ساواک آنها را تأیید کرده بود» وقتی انقلاب شد با آنها برخورد نشد! ساواک ۸ اداره داشت! چند ساواکی در ایران اعدام شدند؟ زیر ۱۰۰ نفر! انقلاب اسلامی، «انقلاب حیثیتبخشی به افراد است.» با توجه به فعالیتم با اصحاب سینما، سفارش ساخت فیلمی را دادیم که در آن پدر ساواکی و فرزند انقلابی بود. در دوران انقلاب دو نفر به این شکل داشتیم. چرا این فیلم را ساختیم؟ برای اینکه اگر فردا در مدرسه متوجه شدند پدر یک دختر یا پسری ساواکی بوده، بگوید من خودم انقلابی بودم. برای اینکه اسلام حیثیت اشخاص را حفظ میکند.
این زندانی دوران ستمشاهی افزود: استوار «ساقی» مدیر داخلی زندان قزل قلعه و معلم اسب سواری شاه بود و شاه هم به او اعتماد داشت اما ساقی، آدم ایران دوستی بود. علت اینکه به شاه کمک کرد این بود که فکر میکرد در حوادث سیاسی دهه ۳۰ کمونیستها پیروز میشوند. او آدم جالبی بود و به زندانیانی که مقاومت میکردند، احترام میگذاشت. بعد از پیروزی انقلاب همه منجمله مرحوم طالقانی و مهدوی کنی توصیه کردند که او را اعدام نکنند. چند سال زندان بود و بعد هم در جاده کرج به مرغداری مشغول شد.
لاجوردی میگفت زندانی را به عنوان مجرم نگاه نکنید
بادامچیان خاطرنشان کرد: خدا شهید اسدالله لاجوردی را رحمت کند. میگفت زندانی را به عنوان مجرم نگاه نکنید بلکه به عنوان انسانی که شخصیتش شکسته و دچار مشکل شده نگاه کنید. به او شخصیت دهید تا دوباره خودش را بازسازی کند. به زنی زندانی میگفت باید ورزش کنی، درس بخوانی و در جای خوب زندگی کنی. زندان را به گونهای ساخت که به آن میگفتند هتل اوین. او به زندانی کار یاد میداد.
وی افزود: لاجوردی حقوق زنان را که در تعاونی زندان کار میکردند به سه بخش تقسیم کرد. یک بخش را به خودش میداد تا از کسی پول نگیرد و اگر به دیدارش آمدند بتواند شیرینی بخرد و شخصیت انسانیاش حفظ شود. یک سهم را به خانوادهاش میداد تا روابط خانوادگی او حفظ شود. بخش دیگر را هم پسانداز میکرد.
بادامچیان یادآور شد: رفتم بازدید زندان در هواخوری دیدم همه خانمها قرآن در دست دارند و به دنبال حفظ قرآن هستند. مسئول آنها گفت اگر یک جزء قرآن را حفظ کنند، لاجوردی به آنها مرخصی میدهد و اگر تمام قرآن را حفظ کند، آزاد میشوند. بنابراین «لاجوردی مؤتلفهای در مسئولیت زندان، آنجا را سازنده انسانها میکند.» او این تحول را به صورت عملی نشان داده است.
وی ادامه داد: لاجوردی در همان آپارتمانی که با سه برادر دیگرش قبل از انقلاب داشتند، زندگی میکرد و «روزی هم که برکنار شد، طلبکار نکرد. سوار دوچرخه شد تا نشان دهد آدم تشریفاتی نیست. این مهم است. مؤتلفه یعنی این.»
شکنجههای دوران شاه
بادامچیان گفت: وقتی در دانشگاه گوشهای از شکنجههای ساواک را میگویم دانشجویان تحمل شنیدن این خاطرات را ندارند و از کلاس بیرون میروند. اگر بخواهید خاطرات دیکتاتوری محمدرضا پهلوی را بدانید، باید به موزه عبرت بروید. اگر کسی آنجا برود، حالش عوض میشود. یکبار با دبیران حزب رفتیم، مسئول آنجا که خودش هم زندانی بوده، داشت شکنجهها را توضیح میداد، گفتم صبر کن تا خودم بگویم. وقتی که گفتم، تمام دبیران ما، همه حالشان دگرگون شد.
این مبارز علیه دستگاه ستمشاهی خاطرنشان کرد: وقتی که شکنجه «آپولو» را برای شما بگویم تحمل شنیدن آنرا نخواهید داشت. از سوی دیگر مقاومت مقابل این شکنجهها کاری با ارزش الهی بود مثلا به پای یک روحانی کابل میزدند و آن روحانی میگفت الله اکبر، دیگری میگفت الهی شکر!
بادامچیان افزود: یکی از شکنجهگران فردی به اسم هوشنگ بود که هیچ کس به اندازه او پلید نبود. همه شکنجهگرها پلید بودند اما او به گونهای بود که قبل از انقلاب توسط همسرش کشته شد. او فریاد میزد که ۱۵ زندانی کمونیست به من بدهید اما یک زندانی مذهبی ندهید چون اعصاب من را به هم میریزند. شما خاطرات آقای عزت مطهری (شاهی) را که شوهرخواهر من است بخوانید. خاطرات رجایی را هم که خواندهاید. من هم خاطراتم را نوشتم اما تا وقتی که در قید حیات هستم منتشر نمیشود. ما قطرهای از این انقلاب هستیم. من در مقابل یارانی که در زندان شاه بودند شرمندهام. مثل مرحوم حبیب الله عسگراولادی. گاهی وقتها خیال میکنم آنها افسانه هستند.
مرحوم عسگر اولادی در وصیتنامهاش نوشت ثلث ندارم
بادامچیان تصریح کرد: «مرحوم عسگراولادی در کمیته امدادی که میلیاردها میلیارد پول در اختیار داشت، میلیاردها میلیارد پول به محرومین و مستضعفین داد.» اما آن مرحوم در وصیتنامهاش نوشت «من ثلث ندارم چون دارایی ندارم. » نصف آن متعلق به همسر مرحومم است که سال ۵۷ از دنیا رفت و نصف آن هم توسط برادرم حاج اسدالله به من هبه شده است. اگر آن هبه را نخواست، با هم تقسیم کنید. اگر خواست به او بدهید.
این فعال سیاسی افزود: امام(ره) به آقای عسگراولادی برخی اختیارات را داده بودند اما او یک قران از این اختیار استفاده نمیکرد. برخی برای کارهای خیر ۱۰۰ و یا ۲۰۰ میلیون به او میدادند. «یک روز دیدم که مرحوم عسگراولادی خیلی ناراحت است. گفتم چه شده؟ گفت هیچی. خدا ناراحتی اهل و عیال را به تو ندهد. پای پسرم مهدی را براثر دیابت از مچ قطع کردهاند بطوریکه وقتی راه میرود مسخرهاش میکنند.
بادامچیان اضافه کرد: پسرم از من خواسته که پولی بهش بدم تا بتواند پای مصنوعی بگذارد. به پسرم گفتم ندارم. پاسخ داد یعنی چه نداری؟ این همه پول در اختیار داری، مثل بقیه، به من هم کمک کن. گفتم این پول برای این نیست که به پسرم کمک کنم. این پول برای دیگران است. گفت که از پولهای ویژهای که به تو میدهند بده. گفتم این پولها را به من ندادند که به پسرم بدهم که پاسخ داد چرا از این پول به بقیه میدهی. گفتم بقیه پسرم نیستند! پسرم پرسید پس من چه کنم؟ عسگراولادی پاسخ داد که همان کار بچههایی که پدرشان پول ندارد انجام بده.»
وی افزود: پسر عسگراولادی ناراحت شد و گفت که از عمویم بگیر. مرحوم عسگراولادی پاسخ داد که جز برای کار خیر، از او پول نمیگیرم. ولی این کار شخصی است. سرانجام مجبور شدم به آقا اسدالله بگویم و او هم بلافاصله پرداخت کرد. آیا این رفتارها افسانه نیست؟ این افراد انسانهای خدایی هستند.
بادامچیان در حالی که با بازگویی این خاطرات متاثر شده بود، تاکید کرد: «شما نمیدانید امام(ره) اجازه نداد برای فرزند شهیدش حاج آقا مصطفی مراسم بگیریم. گفتند مردم این همه شهید داده اند حالا برای پسرم مراسم بگیرم؟
به انسانهای پاک رأی بدهیم
بادامچیان در ادامه با اشاره به انتخابات یازدهم اسفند مجلس شورای اسلامی، به مردم توصیه کرد که فردی را که خودروی شاسی بلند گرفته را انتخاب نکنند.
نماینده ادوار مجلس همچنین افزود: اگر نامزدی برای انتخابات هزینه میلیاردی کرد، معلوم است که یک «سرمایهدار مطرف» است که خرج میکند تا وقتی به مجلس رفت ۳ میلیارد هزینه را به ۱۰ میلیارد درآمد تبدیل کند. این نماینده طبعاً نه برای ملت بلکه برای جیبش کار میکند.
وی ادامه داد: فردی به من گفت که آقای بادامچیان من گرفتارم و میخواهم از این داوطلب پول بگیرم؛ گفتم نمیگویم بگیر اما اگر گرفتی و گناه کردی؛ اما گناه دومت این است که به او رأی بدهی. حداقل اگر پول را گرفتی به دیگری رأی بده که گناه دوم را مرتکب نشوی. این را از شهید مهدی عراقی یاد گرفتم.
بادامچیان خاطرنشان کرد: عراقی میگفت که در دوره مبارزات برای ملی شدن صنعت نفت کنار مسجد آذربایجانیهای تهران ایستاده بودم که دیدم گروهی از داش مشتیها آمدند. گفتم چه شده؟ گفتند آمدیم رأی بدهیم. گفتم به چه کسی؟ گفتند به فلانی. گفتم چرا به او رأی میدهید؟ پول را گرفتید یا نه؟ گفتند بله؛ گفتم پس به کسی که من میگویم رأی بدهید؛ گفتند حاجی هرچه تو بگویی مخلصتم هستیم. پول را گرفته بودند و به امثال مصدق و کاشانی و ... رأی داده بودند.
بادامچیان گفت: حاج سعید امانی تاجر بزرگ خواروبار نماینده مجلس اول بود اما یک ریال از حقوق مجلس را نگرفت. بعد از پیروزی انقلاب تجارت را کنار گذاشت «برای اینکه خدایی نکرده اطلاعاتی که از مجلس دارد، موجب نشود خلاف کند.»
دبیرکل حزب موتلفه اسلامی ادامه داد: مرحوم محمدنبی حبیبی استاندار، معاون وزیر، شهردار، رئیس سازمان هواپیمایی کشوری، دبیرکل مؤتلفه و قائم مقام بنیاد مستضعفان بود، برای هزینه ازدواج دختر و پسرش خانهاش را فروخت و با کمک دوست مهندسش که در دارآباد ساختمان میساخت صاحب یک واحد شد و تا آخر عمرش یک حقوق داشت. حتی ماشین شخصی هم نداشت. بنابراین به چنین انسانهای پاکی باید رأی بدهیم.
تمدن چند هزار ساله چین به درد امروز نمیخورد
بادامچیان گفت: امروز نظام جمهوری اسلامی در گام دوم قرار دارد. گام اول اقتضا میکرد که زیربناها ساخته شود اما در روبنا، مشکلات همچنان باقی است. بعد از ساخته شدن زیربنای کشور، اکنون نوبت رفع مشکلات جامعه است تا نظام تکامل یابد. به همین دلیل رهبر معظم انقلاب اسلامی بیانیه گام دوم انقلاب را مطرح کردند.
دبیرکل حزب موتلفه برپایی تمدن نوین اسلامی را اساسیترین رکن بیانیه گام دوم انقلاب دانست و گفت: همانطور که فرانسیس فوکویاما مدعی بود که لیبرال دموکراسی نقطه پایان تکامل ایدئولوژیک بشر و شکل نهایی حکومت و پایان تاریخ است؛ غرب هم در دو قرن اخیر، کوشیده تا بگوید منشاء و مبدع تمدن جهانی است. اما واقعیت این است که تمدن و فرهنگ غرب به بنبست رسیده و نظام سیاسی و اجتماعی مبتنی بر لیبرال دموکراسی و همچنین اقتصاد کاپیتالیستی دچار بحران است.
این فعال اصولگرا اضافه کرد: علاوه بر آمریکا، فرانسه و انگلیس هم از نظر فرهنگی به بنبست رسیدهاند. تظاهرات خیابانی مردم فرانسه نشان میدهد که آنها دولتشان را نمیخواهند. همچنین از سالها قبل و با فروپاشی بلوک شرق هم داعیه کمونیستها برای برپایی تمدن نقش بر آب شد. چین هم با استفاده از رشد اقتصادی و نیروی کار ماهرش به دنبال پیریزی تمدن جدید است اما تمدن چند هزار سالهاش به درد امروز نمیخورد و باید حرف تازهای بزند. اما ایران اسلامی هم از نظر انتخابات، قانون اساسی و شیوه اداره کشور حرف نو دارد بنابراین در گام دوم میکوشد که یک نظام تکامل یافته، موثر و کارآمد در سطح جهان را ارائه دهد.
بادامچیان رکن دوم بیانیه گام دوم را استقرار جامعه نمونه اسلامی دانست و در تشریح ویژگیهای این جامعه گفت: این جامعه شاد، مرفه، آباد، آزاد و «دارای سبک زندگی خوشبختیآور در دنیا و آخرت» است و الگوی اصلی آن، جامعه امام زمانی(عج) است که در آن فقر، فلاکت و اختلاف وجود ندارد. هم اکنون ما این جامعه نمونه را نداریم ولی میتوانیم آن بسازیم چون زیربناهای آن ساخته شده است.
وی رکن سوم بیانیه گام دوم را دولت کریمه اسلامی دانست و گفت: برای رسیدن به نظام تکاملی پیشرفته جهانی نیاز به یک تحول داریم؛ به همین دلیل، بحث اصلی امسال مقام معظم رهبری تحول بود. این تحول، در نظام مردمسالاری اسلامی باید با «انتخاب آزادِ آگاهانه» از درون مردم برخیزد. بنابراین، مجلس آینده از نظر ولی امر مسلمین جهان و کارگزاران نظام باید «مجلس تحول» باشد.
این فعال سیاسی تاکید کرد: مجلس قانونگذار و قانوننگار دوازدهم باید دارای نمایندگانی باشد که تحول را میشناسند و میدانند این تحول برخاسته از نیاز روز، منطبق بر رشد و تکامل نظام جمهوری اسلامی در ۴ دهه است. امروز در صحنه بینالمللی دارای موقعیت برتری نسبت به ۲۰ سال قبل هستیم.
بادامچیان تحول در قوه قضائیه را رکن دیگر بیانیه گام دوم دانست و گفت: با اینکه نظام قضایی ما مستقل و زیر نظر ولی فقیه و قوانین و مقررات آن اسلامی است و با آنکه قویترین شخصیتهای نظام در چهاردهه اخیر در قوه قضاییه مسئولیت داشتهاند اما واقعیت این است که ساختار قضائی ما برگرفته از نظام قضایی غربی و مبانی اسلامی است که بخشهایی از آن با احکام اسلامی سنخیت ندارد. بنابراین، اگر نمایندهای وارد کمیسیون قضایی مجلس میشود، باید لزوم این تحول در قوه قضائیه را بداند تا بتواند قانونگذاری کند.
دبیر کل حزب موتلفه اسلامی اضافه کرد: بسیاری از برنامهها و شیوه انتخاب وزرای دولت، اسلامی است؛ اما ساختار آن فرقی با فرانسه ندارد. هر دو نظام سیاسی، رئیس جمهور و وزیر دارند و در آن مردم رأی میدهند. میتوانیم یک روش نو و مؤثر در مسائل داخلی، سبک زندگی، نهادها، دستگاهها و ... داشته باشیم.
وی تصریح کرد: در گام دوم انقلاب، نیازمند مجلس تحولآفرین و قانونگذرانی هستیم که تحول را بشناسند تا زمینه برای «دولت کریمه» و قوه قضاییه اسلامی پدید آید. بنابراین مجلس دوازدهم از اهمیت ویژهای برخودار است و فضا برای رقابت در این انتخابات باز است.
تحول مردمی نیازمند تحزب است
بادامچیان عنوان کرد: برای تحول در این مجلس باید از مردم کمک گرفت. زیرا اگر بخواهیم تکامل و تحول در نظام پدید بیاید باید مردمی باشد. تحول مردمی نیازمند تحزب است. حرفهایی که امروز زدم به پشتوانه حزبی است که تجربه ۴ نسل از فرهیختگان و نخبگان سیاسی را به همراه دارد. بر مبنای همین پشتوانه، نماینده ای که حزب موتلفه معرفی میکند با موضوع تحول آشنا است و حمایتهای گسترده یک حزب سراسری و گسترده را به همراه دارد.
این فعال اصولگرا افزود: در این دوره از انتخابات، موضوع تحزب رشد ویژهای پیدا کرده و جریانبندی، جناحبندی و درگیری در حال تضعیف شدن است. انتخابات یازدهم اسفند، یک انتخابات بزرگ و تحولآفرین است. البته ممکن است این تحول کاملاً شکل نگیرد ولی مقدمات تکمیل آن برای انتخابات بعدی فراهم میشود. اگر بتوانیم در همین انتخابات آن را کامل کنیم که کار بزرگی کردهایم.