در ادبیات روانشناختی، هیجانی مطرح است که البته کمتر درباره آن صحبت می شود. این هیجان «شادنفرود» نام دارد. شادنفرود یک واژه آلمانی است که از ترکیب دو واژه شادن(Schaden) به معنای آسیب، و فرود(Freude) به معنای لذت، وضع شده است.
شادنفرود بیانگر لذت انسان از واقعه نامطلوب و یا شکست دیگری است. این هیجان در سطح پایین هیجانهای اجتماعی قرار دارد و تقریبا در شخصیت های سالم مشاهده نمیشود.
شادنفرود یک احساس است و گاهی بیان نیز میشود. این هیجان در ارتباط های بین فردی مثل مناسبات ورزشی و مدیریت زیاد دیده شدهاست. آنچه که موجب شدهاست این واژه در این نوشته مطرح شود، استفاده مکرر و گسترده آن در سیاست و مسایل اجتماعی است که با سندرم غیر اخلاقی و گاهی دشمنانه همراه است. میتوان گفت احساس و بیانِ شادنفرود در مقابل شکستها و ناکامیهای دشمن را میتوان عادی و بهنجار قلمداد نمود؛ اما این احساس در مقابل رقبای سیاسی و اجتماعی بویژه رقبایی که زیر یک گفتمان قراردارند، بهنجار نیست. لااقل این است که غیراخلاقی است، درحالیکه میتوان آن را یک نابهنجاری شخصیتی نیز بشمار آورد.
جدا از جنبه روانشناختی آن، شادنفرود نمودی از بی انصافی و عدم رعایت اخلاق سیاسی و اجتماعی در کنشگران سیاسی و اجتماعی است.
براساس یافتههای پژوهشی(پورحسین و اشرفی زادگان، ۱۴۰۲)، وقتی ارزیابی یک فرد از یک موقعیت، منجر به ابراز شادنفرود می شود، در واقع رنج و بدبختی دیگران را فرصتی برای ارتقا و پیشرفت خود قلمداد می کند.
از سوی دیگر، در روانشناسی شخصیت روان-سازه ای پاتولوژیک مطرح می شود که آن را«سه گانه تاریک شخصیت» مینامند؛ سه گانه ای متشکل از ماکیاولیسم، سایکوپاتی یا ضدیت اجتماعی، و خودشیفتگی.
کسانی که دارای ویژگیهای سه گانه تاریک شخصیت هستند، در درجه اول برای رسیدن به اهداف خود، اهداف دیگران را نادیده گرفته و از شکستهای آنان خشنود میشوند. براین اساس، شادنفرود در کسانی که واجد سه گانه تاریک شخصیتی هستند بیشتر دیده میشود.
نمونه ها
زمانی که کنشگران سیاسی و اجتماعی درونِ نظام از شکست رقیب خود لذت میبرند ند در واقع علاوه بر آنکه دچار بی انصافی و بی اخلاقی سیاسی اجتماعی می شوند؛ واجد هیجان شادنفرود یا «لذت سمّی» هستند. و یا زمانی که یک ایرانی خارج نشین علاوه بر اینکه از تحریم کشورش لذت میبرد، دشمن را به اقدامات نظامی علیه وطنش ترغیب میکند، در واقع دچار آسیب شخصیتی است. در این شکل، شادنفرود به صورت وطن فروشی با بی وطنی بروز میکند.