برگزاری مراسم تشییع داریوش مهرجویی و همسرش

  4020726037 ۱۰ نظر، ۰ در صف انتشار و ۷ تکراری یا غیرقابل انتشار

مردم و هنرمندان تئاتر، سینما و تلویزیون برای وداع با داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدی‌فر به پهنه رودکی آمدند تا او و همسرش را بدرقه کنند.

به گزارش تسنیم؛ مراسم تشییع مرحوم داریوش مهرجویی و همسرش  وحیده محمدی فر صبح امروز (چهارشنبه 26 مهرماه) در مقابل تالار وحدت برگزار شد.

جمعی از مردم و هنرمندانی چون  مسعود کیمیایی، بهمن فرمان‌آرا، احمدرضا درویش، فرهاد اصلانی، محمد مهدی عسگرپور، همایون ارشادی، داریوش فرهنگ، مسعود کرامتی، همایون ارشادی، محمد علی نجفی، حبیب دهقان‌نسب، مانی حقیقی،مازیار میری، هانیه توسلی، محمدرضا دلپاک، ابوالحسن داودی، مرتضی شایسته، همایون اسعدیان، مسعود اطیابی، علی مصفا، حسن پورشیرازی، غزل شاکری، محسن امیریوسفی محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی و حبیب ایل‌بیگی معاون اداره نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی، آمدند تا برای آخرین بار با خالق هامون، گاو و اجاره‌نشین‌ها وداع کنند و او و یار دیرینش وحیده محمدی‌فر را به خانه ابدی در قطعه هنرمندان مشایعت کنند؛ مونا مهرجویی فرزند این کارگردان هم در مراسم حاضر شده است.

مراسم با قرائت آیاتی از قرآن کریم آغاز شد و سپس بهرام رادان به عنوان مجری برنامه روی صحنه آمد.

پیکرهای داریوش مهرجویی و همسرش همراه با حزن و اندوه و روی دستان شاگردان و بازیگرانی همچون امین حیایی وارد مراسم شد.

حاضران علیه قاتلان این دو هنرمند شعار می‌دادند که در ادامه مراسم بهرام رادان به عنوان مجری، از حاضران خواست تا بگذارند تشییع با آرامش پیش برود.

بعد از ورود پیکرهای این دو هنرمند فرهاد آییش روی صحنه آمد و گفت: علی نصیریان خارج از کشور است و نتوانست در این مراسم باشد، اما پیامی را ارسال کرد.

در این پیام آمده : «در غرب این خبر تکان دهنده بود، در بیماری با فکر و خیالات به سر می‌برم، مهرت بر دلم است. از اولین کار خلاقانه تو در کنارت بودم افسوس که امروز در کنارت نیستم تا در آخرین سفر در کنارت باشم و تابوتت را به دوش کشم. ای مهر فرزانه این چه روزگاری است که اشک و خون از آسمان می‌بارد.»

در ادامه بهرام رادان از مسعود کیمیایی خواست تا درباره مهرجویی بگوید اما او به دلیل مشکلات جسمانی‌‌اش نمی‌توانست روی صحنه حاضر شود و در پایین صحنه به بیان سخنانی پرداخت، اما به دلیل شعار حاضران در مراسم بیاناتش را کوتاه کرد. او به این جمله بسنده کرد و گفت: نمی‌توانم هیچ چیزی بگویم درباره او و رفتنش از این جهان بگویم، درود بر همه.

سپس بهمن فرمان‌آرا پشت تریبون حاضر شد و گفت: داریوش جان قرار نبود این ملاقات اینچنین باشد، ما کجا زندگی می‌کنیم؟ یکی از بزرگترین فیلمسازان این مملکت باید سلاخی شود؟ من با داریوش سال 66 هر 2 به ایران بازگشتیم، او به سمت فلسفه رفت و من به سمت کارگردانی سینما رفتم. با هم دوست بودیم، رفیق بودیم و روزها و شب‌های زیادی را گذراندیم، هیچ نمی‌شود گفت. داریوش باید تنها در کنار همسرش سلاخی شود؟ ما داریم کجا زندگی می‌کنیم؟ من حرف زیادی نمی‌زنم. دل ما شکسته است، همه چیز بد است آیا قرار است هر هفته برای رفتن کسی اینجا جمع شویم؟ داریوش حقش بیش از اینها بود.

در  ادامه علی مصفا برای خواندن پیام فریار جواهریان (همسر اول داریوش مهرجویی) و صفا مهرجویی که در خارج از کشور هستند، روی صحنه آمد و پیام جواهریان را بیان کرد:

«چطور می‌توانم از همه دوستان و شیفتگان داریوش تشکر کنم؟ چگونه چنین مرگ هولناکی برای این مرد بزرگ رقم خورد؟ دلم به این خوش است که نسل جدید فیلم‌هایت را کشف می‌کنند و معنای خاصی از آن پیدا می‌کنند. داریوش هنرمند واقعی بود و در همه آثارش لایه‌های مختلف بود. چند سال است مشغول نوشتن خاطرات هستم اما افسوس که این هفت ماه اخیر با داریوش قهر بودم، نمی‌شود اینگونه بدون خداحافظی بروی، دلم پیش موناست که چگونه یک شبه تنها شد.»

در پیام صفا مهرجویی نیز چنین آمده بود:

«دنیا نه تنها یک هنرمند بزرگ که یک پدر خوب را از دست داد، امیدوار بودم بار دیگر او را در آغوش بگیرم و از رمان آخری که خواندم برایش بگویم اما دنیا جور دیگری رقم خورد. یاد پدرم در خاطره بیشمار ایرانی و غیر ایرانی در سراسر دنیا زنده خواهد ماند هم از طریق آثارش هم از زندگی شریفش. از صمیم دل قدردان هم‌میهنان هستم که در این لحظات اندوهناک به ما قوت بخشیدند به ویژه از هنرمندان که این گردهمایی را در غیاب من برای پدرم تدراک دیدند.»

بهرام رادان مجری برنامه روی صحنه حاضر شد و پیام کیانوش عیاری را خواند که به دلیل بیماری نتوانسته بود در برنامه حاضر شود. در این پیام آمده بود:

«او متبحرترین ترسیم کننده زندگی بود. او در فیلم‌های پیچیده خود هم چنین ویژگی داشت. او با بینش ‌و دانش خود می‌توانست روایت مطلوبی از زندگی داشته باشد بدون اینکه آن را زندگی کرده باشد و اما این جنایت هولناک معمایی است که به زودی ابعاد آن روشن می‌شود.»

محسن امیریوسفی رییس کانون کارگردانان نیز روی صحنه آمد و گفت: قتل این کارگردان و وحیده محمدی‌فر را تسلیت می‌گویم. بعد از مرگ غم‌انگیز کیومرث پوراحمد شاهد مرگ فجیع این دو هستیم. سپس پیام کانون کارگردانان قرائت شد.

در ادامه مرضیه برومند مدیرعامل خانه سینما روی صحنه آمد و از مردم خواست بگذارند با آرامش این کارگردان بزرگ بدرقه شود.

او گفت: نمی‌دانم چه بگویم. قرار بود متنی نوشته شود و دوستان ما دیروز در خانه سینما گرد هم آمدند تا من به عنوان مدیرعامل بدبخت خانه سینما بخوانم اما هیچ کلماتی نمی‌توانست این درد بزرگ و این فقدان فجیع را توصیف کند. من مجبور شدم بیایم و صحبت کنم، نمی‌دانم چه بگویم.

برومند خاطرنشان کرد: قاصرم از گفتن عظمت دردی که خانه سینما به دوش می‌کشد. خانه سینما الان عزادار است اما باید به هم تسلیت بگوییم، ما کارگردان درخشان و تاثیرگذاری را از دست دادیم، او با «دایره مینا» باعث شد سازمان انتقال خون احداث شود؛ این تاثیر هنرمند است. دکتر اقبال وزیر وقت چند سالی مانع پخش فیلم شد، پخش «گاو» هم قبل از انقلاب ممنوع بود اما همین «گاو» توانست دریچه سینمای بالنده ایران را روی جهان باز کند.

او که از برگزاری آیین تشییع باشکوه آتیلا پسیانی از مسئولین فرهنگی کشور تقدیر کرد درخواستی هم داشت و بیان کرد: تا هنرمندان زنده هستند به آنها برسید، بذر پوراحمد، مهرجویی، پسیانی در دل این هنرمندان جوان هست بگذارید کار کنند. آنها دلسوز این مملکت هستند، آنها جوان هستند، آستانه درد هنرمندان پایین و سیاستمداران بالا است.

او در پایان واکنش خود را به جنایات اسرائیل در غزه این‌گونه اعلام کرد: ما همه در این سرزمین ماندیم چون اینجا را دوست داریم، با ما خوب باشید ما حتی با اسراییل هم می‌جنگیم. به همه تسلیت می‌گویم.

سپس پیام مریم مهرجویی که به دلیل حضور در خارج از کشور نتوانست در این مراسم حضور داشته باشد به صورت صوتی پیام خود را بیان کرد و گفت: «از طرف خودم و برادرم از همه تشکر می‌کنم. از همه هنرمندانی که با پدرم همکاری داشتند تشکر می‌کنم. از همه دوستدارانش هم سپاسگزارم. عشق و محبت همه را حس می‌کنم، از تمام مردم ایران که در این مدت به ما پیام داده‌اند و درگیر این ماجرا شده‌اند، سپاسگزارم. همه ما در یک شوک بزرگ هستیم. همه ما شیفته داریوش مهرجویی بودیم.

مونا مهرجویی فرزند کوچک این هنرمند که هنوز هم بهت زدگی را می‌توان در چهره او دید همراه با بغض در پشت تریبون حاضر شد و گفت: نمی‌دانم چه بگویم. از همه تشکر می‌کنم که حضور پیدا کرده‌اند. من تنها احساسی که دارم این است که پدر و مادرم کنارم ایستاده‌اند، شانه‌های من را گرفته‌اند و از من می‌خواهند بایستم. می‌دانم کنارم هستند. به قول پدرم قاتلان میان ما هستند، امیدوارم بتوانیم هر چه سریع‌تر آنها را پیدا کنیم.

در ادامه پیکر این هنرمند و وحیده محمدی‌فر بر دوش هنرمندان و دوستدارانش به سمت خانه ابدی بدرقه شد.