به گزارش الف؛ همزمان با اوج گیری جنگ و درگیری میان رژیم اشغالگر قدس و جنبش مقاومت اسلامی فلسطین(حماس) پس از عملیات موفق طوفان الاقصی، ناظران و تحلیلگران منطقه ای و بین المللی سعی داشته و دارند تا ابعاد مختلف تنش های جاری میان دو طرف را مورد بررسی قرار دهند.
شگفتیهای قابل توجهی که مقاومت فلسطین در جریان عملیات طوفان الاقصی از آن ها رونمایی کرد، آشفتگی و بهت صهیونیست ها از نفوذ رزمندگان مقاومت فلسطین به عمق اراضی اشغالی و در عین حال، حملات هوایی، موشکی و توپخانه ای گسترده صهیونیست ها به نوار غزه و البته حمله زمینی کنونی آن ها به منطقه مذکور، عمده محورهایی بوده اند که مورد توجه کارشناسان و تحلیلگران و البته پوشش رسانههای مختلف قرار داشته اند.
با این همه، در بحبوحه اوج گیری درگیریها میان حماس و رژیم اشغالگر قدس، شاهد طرح دو مغالطه بزرگ از سوی صهیونیست ها و جریان های حامی و متحد آن ها در عرصه بین المللی هستیم که شفاف سازی در مورد آن ها از اهمیت زیادی برخوردار است.
اولا، جریان های سیاسی و رسانه ای حامی صهیونیست ها سعی داشته و دارند تا مبدا تحولات جاری را به عملیات طوفان اقصی و آنچه در روز هفتم اکتبر اتفاق محدود کنند. این در حالی است که این جنس از روایت و تحلیل به هیچ عنوان صحیح نیست و نسبت به بافت و چهارچوب های کلانتر بیاعتنا است. مردم فلسطین بیش از هفت دهه است که هدفِ اقدامات و رویه های تبعیض آمیز، نژادپرستی، جنایتکارانه، و آپارتایدِ سازمان یافته رژیم اشغالگر قدس هستند و مدت هاست که هیچ چشم انداز روشنی را پیش چشم خود نمی بینند.
جدای از این ها، سرزمین ملت فلسطین توسط یک موجودیت اشغالگر به نام رژیم صهیونیستی اشغال شده و مجموع این مسائل، هر ملتی را به نقطه انفجار می رساند. از این رو، عملیات طوفان الاقصی، فریاد بلند ملت فلسطین از چندین دهه ظلم و ستم های گسترده ای است که اشغالگران صهیونیست علیه ملت فلسطین روا داشتهاند.
از این منظر، بی توجهی به چهارچوب های تاریخی، اجتماعی و روانشناسانه شکل گیری عملیات طوفان الاقصی و البته اوج گیری درگیری های جاری میان مقاومت اسلامی فلسطین و اشغالگران صهیونیست، رویکردی غیرواقعبینانه است که البته این رویکرد به نحو گسترده ای به مثابه پایه و بنیان رویکرد محوری جریانهای سیاسی و رسانه ای غربی در رابطه با تحولات جاری در نظر گرفته می شود. موضوعی که از ماهیت مغرضانه کنش های آن ها در ابعاد مختلف با محوریت تحولات جاریِ جنگ غزه حکایت دارد.
دوم اینکه رسانهها و سیاستمداران غربی و به طور کلی متحدان بین المللی صهیونیست ها در مدت اخیر، همچون گذشته در توجیه جنایات خود علیه مردم فلسطین، مغلطه ای تکراری را مورد اشاره قرار می دهند و مدعی هستند که اسرائیل بر اساس مشروعیت "حق دفاع از خود "در چهارچوب اصول حقوق بین الملل، کارزار نظامیاش علیه نوار غزه را به راه انداخته است. این در حالی است که این استدلال از دو منظر کاملا اشتباه است.
اولا، ذات و فلسفه تشکیل رژیم جعلی اسرائیل، نامشروع و بر پایه اشغالِ سرزمین دیگران قرار دارد. موضوعی که از پایه در حقوق بین الملل رد شده و بر همین اساس، اسرائیل یک موجودیت نامشروع است. حال این موجودیت نامشروع در جایگاهی نیست که با طرح ادعاهای حقوقی، خود و کنش هایش را مشروع بخواند.
دوم اینکه ملت فلسطین بر پایه حق مشروعِ اقدام علیه متجاوز که در حقوق بین الملل مورد تاکید قرار گرفته از این حق برخوردار است که با استفاده از اهرم های در دسترس خود، دشمن متجاوزِ اشغالگر را از خاک خود بیرون براند. از این منظر، اقدامات مقاومت اسلامی فلسطین علیه صهیونیست ها، برخلاف کنش های این رژیم، کاملا مطابق با حقوق بین الملل است و البته که از نظر عقلی و منطقی نیز کاملا پذیرفته شده است. بیراه نیست اگر بگوییم بخش اعظم اقدامات و کنش های رژیم اشغالگر قدس و دستگاه های تبلیغاتی و رسانه ای متحد با آن در اقصی نقاط جهان، بر پایه همین دو مغالطه بزرگ قرار دارد.
اساسا به همین دلیل هم است که به نظر می رسد عمده تلاش های روشنگرانه و افشاگرانه علیه رژیم صهیونیستی در عرصه بین المللی نیز باید معطوف به این دو حوزه و آشناسازی افکار عمومی بین المللی با آن ها باشد.