عصای موسی

  4020830070

تصاویر جدید انصارالله از کشتی اسرائیلی همزمان با بی‌سابقه‌ترین حمله موشکی به تل‌آویو نشان از دست‌بالای مقاومت در مذاکرات آتش‌بس دارد.

به گزارش ایسنا،«عصای موسی» عنوان مطلب تیتر یک شماره امروز روزنامه فرهیختگان است که به گفتگویی با دو کارشناس سیاسی درباره جنگ غزه اختصاص داده شده که در ادامه می‌خوانید:

بالاخره بعد از ۴۵ روز از آغاز عملیات طوفان الاقصی و حملات صهیونیست‌ها به غزه به نظر می‌رسد آنها ناچار به پذیرش وقفه‌ای بشردوستانه خواهند شد تا بخشی از اسرای اسرائیلی آزاد شود و کمی از فشار افکار عمومی دنیا روی خود را کم کنند. احتمالا بخشی از مفاد این توافق نیز ناظر به آزادی اسرای صهیونیست و کم کردن محاصره غزه برای ورود دارو و سوخت اتفاق خواهد افتاد. به نظر می‌رسد شرایط آن‌طور که مورد انتظار صهیونیست‌ها بود پیش‌ نرفت. درحالی‌که عملیات زمینی به غزه و ورود به بیمارستان الشفا نیز اسرائیلی‌ها را به هدف خود نرساند. به نظر می‌رسد صهیونیست‌ها مجبور خواهند شد آتش‌بس موقت را بپذیرند. برای بررسی استراتژی و پاسخ صهیونیست‌ها پای حرف منصور براتی و محسن فائضی دو نفر از کارشناسان حوزه اسرائیل نشسته‌ایم. مشروح این گفت‌وگوها را در ادامه می‌خوانید.

وقفه بشردوستانه در غزه دستور کار غربی‌ها

براتی، کارشناس مسائل اسرائیل ضمن محتمل دانستن برقراری یک آتش‌بس موقت به این موضوع تاکید کرد که غربی‌ها به دنبال تحقق یک وقفه بشردوستانه و نه آتش‌بس به مفهوم واقعی آن هستند. وی افزود: «به نظر می‌رسد زمینه‌ها برای دست‌کم یک وقفه در جنگ در حال فراهم شدن است، مساله‌ای که برای غربی‌ها و در فضای بین‌المللی تعیین‌کننده است، این است که رژیم‌صهیونیستی جنگ را آغاز نکرده و این حماس بوده که جنگ را آغاز کرده است، در کنار همین ماجرا کشورهای غربی از جمله بریتانیا، آلمان و آمریکا تاکید می‌کنند که نباید آتش‌بس برقرار شود؛ چراکه آتش‌بس توافقی کلی است و به توقف جنگ اشاره دارد که معطوف به مذاکرات ترک مخاصمه است، یعنی بعد از برقراری آتش‌بس، بناست اولا طولانی باشد و اینکه مذاکرات ترک مخاصمه بین دو طرف آغاز شود، به همین خاطر از این مفهوم استفاده نمی‌شود. اما چون فعلا قرار نیست چنین مذاکراتی در دستورکار اسرائیل باشد، چون حماس شروع‌کننده جنگ است و از نظر غربی‌ها باید تنبیه بشود، فعلا از این مفهوم استفاده نمی‌شود و از مفهوم وقفه بشردوستانه، استفاده می‌کنند.»

قطعنامه شورای امنیت؛ زمینه‌ساز برقراری وقفه بشردوستانه در جنگ غزه

براتی تصویب قطعنامه اخیر شورای امنیت را زمینه‌ساز برقراری آتش‌بس موقت اخیر میان رژیم‌صهیونیستی و حماس دانست و گفت: «در روز ۱۶ نوامبر (۲۴آبان) اتفاقی که افتاد این بود که بالاخره بعد از چهار قطعنامه که شورای امنیت سازمان ملل درمورد آن رای‌گیری می‌کرد و هیچ کدام رای نیاورد و همه به یک دلیلی وتو شده بودند، یک قطعنامه در شورای امنیت سازمان ملل رای آورد که یک قطعنامه غیرسیاسی بود و همه طرف‌ها از آن حمایت کردند و فقط چند عضو شورای امنیت به آن رای خنثی دادند. تاکید این قطعنامه روی وقفه‌های بشردوستانه فوری و طولانی‌مدت است. این قطعنامه زمینه را برای اینکه یک توقفی در جنگ به وجود بیاید، فراهم کرده و در واقع زمینه و اساس بحث‌های بعدی بین کشورهای مختلفی که در حال تاثیرگذاری هستند و همچنین بین رژیم‌صهیونیستی و حماس برای تحقق آتش‌بس فراهم آورده است.»

براتی در ادامه به مفاد وقفه در جنگ رژیم‌صهیونیستی و غزه هم اشاره کرد و گفت: «به نظر می‌رسد که دو طرف در حال توافق بر موضوعاتی هستند و فعلا یک توافق کلی به دست آمده و درمورد ریز مسائل هنوز توافقاتی صورت نگرفته است. درمورد مفاد این توافق، مسائلی از جمله آزاد شدن ۵۰ تا۸۷ نفر از افرادی که به اسارت گروه‌های فلسطینی در آمدند مطرح است و باید ببینیم که نهایتا چه تعدادی از این افراد در این بازه آزاد می‌شوند که گفته می‌شود کلا ۲۴۰ نفر اسیر هستند که بین ۵۰ تا ۸۷ نفر آنها احتمالا آزاد می‌شوند. قرار است ۳۴ نفر از خارجی‌هایی که به اسارت درآمده‌اند و ۵۳ اسرائیلی آزاد شوند. ممکن است از این تعداد در فاز اول تعداد کمی آزاد شوند. در ازای آزادی افراد قرار است دو طرف پنج روز جنگ را متوقف کنند، کمک‌های بشردوستانه زیادی از جمله سوخت و غذا وارد غزه شود و یک تعدادی از فلسطینی‌هایی که در این مدت توسط صهیونیست‌ها زندانی شدند آزاد شوند که عمده آنها قرار است زنان و کودکان باشند و تعدادی هم زندانیان امنیتی هستند که در این مورد هنوز تعداد مشخص نشده است. زمینه بحث درمورد قطعنامه شورای امنیت به دست آمده و در دست‌کم یک هفته یا ۱۰ روز آینده این وقفه را در جنگ خواهیم داشت و احتمالا اولین وقفه در جنگ رژیم‌صهیونیستی با غزه به وجود خواهد آمد.»

براتی درباره تاثیری که این وقفه بشردوستانه بر جنگ و سرنوشت آن خواهد گذاشت، گفت: «دو تحلیل درمورد تاثیر وقفه بشردوستانه بر جنگ مطرح است که ما نمی‌دانیم کدامش محقق می‌شود اما احتمال محقق شدن یکی از آنها بیشتر است. تحلیل اول این است که رژیم‌صهیونیستی با آتش‌بس موقت موافقت کرده و تا حدی از زیر فشارهای حقوق‌بشری بیرون بیاید. پس از آن اسرائیل با اقتدار و شدت عمل بیشتری جنگ را ادامه می‌دهد. تحلیل دوم این است که پس از ایجاد وقفه در جنگ ایده طولانی کردن آتش‌بس پیگیری شود. این وقفه به این معنا نیست که صرفا قرار است پنج روز جنگ متوقف شده و پس از آن درگیری‌ها از سر گرفته شود. در آن مدتی که وقفه در جنگ ایجاد می‌شود فشارهای بین‌المللی زیاد شده و تلاش طرف‌هایی که این وقفه را به وجود آوردند یعنی آمریکایی‌ها، قطری‌ها و مصری‌ها خیلی زیاد خواهد شد برای اینکه بین دو طرف یک فضای گفت‌وگو و ‌مذاکره به وجود بیاید. وقتی که این وقفه به وجود بیاید چنین گفت‌وگویی آسان‌تر است چون دو طرف یک مقداری در برخی حوزه‌ها به توافق رسیده‌اند. مثلا برخی اسرا آزاد شده و در قبالش یک‌سری کمک‌ها به غزه می‌شود. برای همین احتمالا تحلیل دوم درست است و تاثیر این وقفه بشردوستانه روی‌ جنگ این است که بازگشت به آن سخت‌تر شده و هزینه‌های آن از نظر حیثیتی برای رژیم‌صهیونیستی زیادتر می‌شود. لذا احتمال این وجود دارد که این وقفه بعد از پنج روز تمام نشده و بیشتر تمدید شود تا اینکه فضا برای یک آتش‌بس طولانی‌تر آماده شود.»

گسترش جبهه‌های جنگ با راهبرد اسرائیلی‌ها جور نیست

براتی در ادامه اشاره‌ای به موضوع توقیف کشتی اسرائیلی توسط یمنی‌ها و رفتار صهیونیست‌ها با این اتفاق کرد و گفت: «هدف در این اقدام این است که مقداری راهبرد وحدت بین میدان‌ها که در یکی دو سال اخیر و بعد از ۲۰۲۱ میان گروه‌های مقاومت درباره آن صحبت می‌شد، محقق شود، یعنی بخش‌های مختلف محور مقاومت هر کدام به فراخور وضعیت و توانمندی‌هایی که دارند سهمی در مقابله با رژیم‌صهیونیستی به عهده بگیرند. مثلا در این جنگ حزب‌الله تا یک سطحی ورود می‌کند، یمنی‌ها تا یک سطحی، گروه‌های عراقی در یک سطح دیگر ورود می‌کنند. اقداماتی که یمنی‌ها انجام می‌دهند، باید در این بازه تحلیل و ارزیابی شود، یعنی درصدد هستند که سطحی از راهبرد را محقق کنند اما سهم یمنی‌ها خیلی زیاد نیست و گرفتن این کشتی بیشتر تاثیر نمادین دارد برای اینکه تمرکز اسرائیلی‌ها بر جبهه‌های جنگ کمتر شود اما تاثیر مستقیمی‌ نمی‌تواند روی جنگ و جبهه جنگ داشته باشد و احتمالا صهیونیست‌ها هم همان‌طور که تا الان واکنش مستقیمی به یمنی‌ها نشان ندادند، در ادامه هم نشان نخواهند داد؛ چراکه در شرایط فعلی، گسترش جبهه‌های جنگ با راهبرد اسرائیلی‌ها جور نیست و با منافع‌شان هماهنگی ندارد و آنها می‌خواهند هرطور شده از ورود طرف‌های ثالث به جنگ جلوگیری کنند؛ حالا این طرف ثالث چه ایران باشد، چه حزب‌الله یا هر طرف دیگری که بخواهد جانب فلسطینی‌ها را بگیرد، چون در این صورت اینها نمی‌توانند بر غزه و جبهه‌های جنگ تمرکز داشته باشند و به همین خاطر احتمالا صهیونیست‌ها تلاش خواهند کرد این مساله را از طریق آمریکایی‌ها و فشار آنها حل کنند و بعید است بخواهند حمله‌ای به یمن داشته باشند.»

حمله رژیم‌صهیونیستی به مدارس و بیمارستان‌ها با هدف ایجاد شکاف میان مردم غزه و حماس

سردرگمی صهیونیست‌ها در وهله اول و تعیین استراتژی آنها برای ادامه جنگ موضوعی بود که براتی در ادامه به آن اشاره کرد و توضیح داد: «در روزهای اول جنگ، این سردرگمی واقعا وجود داشت به دلیل اینکه ضربه‌ای که رژیم‌صهیونیستی دریافت کرده بود، ضربه استراتژیکی بود و اساسا آمادگی پذیرش این ضربه را نداشت و غافلگیر شده بود؛ مثل یک حیوان زخم‌خورده به خود می‌پیچید و به طرف مقابل حملات کور می‌کرد در مورد روزهای اول می‌شود این موضوع را مطرح کرد اما در ادامه جنگ، اهداف اصلی صهیونیست‌ها مشخص شد؛ گفته می‌شود از بین بردن حماس هدف بود، خود صهیونیست‌ها هم‌ می‌دانند کار بسیار سختی است اما نمی‌شود چنین چیزی را مطرح نکرد. مثلا در روزهای اول پرواضح بود که آنها به غزه حمله زمینی خواهند داشت. با اینکه ۲۱ روز طول کشید تا صهیونیست‌ها بخواهند حمله زمینی علیه غزه را آغاز کنند. در حال‌حاضر به‌نظر می‌رسد حمله به این مراکز مثل مدارس و بیمارستان‌ها یکی از اهدافش این بود که رژیم‌صهیونیستی اقداماتی را رقم بزند که مردم، در غزه مخالف گروه‌های مقاومت بشوند. یعنی این تصور شکل بگیرد که گروه‌های مقاومت حمله کردند و ضربه‌ای به اسرائیل زدند و حالا ما داریم تاوان آن را می‌دهیم. حتی به بیمارستان حمله می‌کند، به مدارس سازمان ملل حمله می‌کنند و هیچ حد و حصری ندارد و آن را آگاهانه انجام می‌دهند. هدف دوم این است که تعداد تلفات فلسطینی تا می‌تواند زیاد شود. وقتی ۱۵۰۰ اسرائیلی کشته شده، حالا باید ۱۰ برابر این یا حتی بیشتر از آن فلسطینی کشته شود، تا رژیم‌صهیونیستی بتواند هم در داخل، در برابر جامعه و هم در برابر خارجی‌ها، برتری خود را حفظ کند. فعلا گفته می‌شود که تلفات طرف فلسطینی به حدود ۱۲هزار نفر رسیده است. رفتار صهیونیست‌ها نشان می‌دهد به دنبال افزایش تلفات فلسطینی‌هاست و انتظار می‌رود این عدد به ۱۵هزار نفر برسد و ممکن است تا ۲۰هزار نفر افزایش پیدا کند، به این دلیل که اسرائیلی‌ها نمی‌توانند پاسخگوی جامعه خودشان و کشورهای دیگر باشند که خیلی روی قدرت و دستگاه امنیتی و نظامی اسرائیل و ارتش آن حساب باز می‌کردند. برای همین باید کشته‌شدگان فلسطینی‌ها خیلی زیادتر از این حد بشود و این یکی از اهداف استراتژیک صهیونیست‌هاست.»

هدف فعلی رژیم‌صهیونیستی افزایش تلفات فلسطینی‌ها و اشغال بخش‌هایی از نوار غزه است

هدف بعدی صهیونیست‌ها از ادامه درگیری‌ها، اشغال بخش‌هایی از نوار غزه بود، براتی در توضیح این هدف اسرائیلی‌ها گفت:«مساله بعدی این است که اسرائیل می‌خواهد یک منطقه حائلی در شمال نوار غزه ایجاد کرده و یک محدوده عملیاتی را در شمال نوار غزه تعریف کند. به همین جهت عمده عملیات زمینی خود را به این منطقه معطوف کرد که از شمال غزه تا محله وادی غزه شامل می‌شود. اسرائیل اعلام کرد که فلسطینی‌ها از این محدوده خارج شوند و به مناطق جنوبی‌تر بروند. هدف این بود که این اقدام برای آنها آسان‌تر بشود. تقریبا تا این لحظه از این محدوده شمالی نوار غزه چیزی حدود ۳۰ درصد به تصرف اسرائیلی‌ها درآمده و روند پیشروی صهیونیست‌ها با سرعت پایین و با تلفات نسبتا بالا به نسبت قبل از شروع حمله زمینی، ادامه دارد. احتمالا صهیونیست‌ها می‌خواهند این محدوده شمالی را تصرف کنند و اگر موفق شدند، در محدوده جنوبی هم کلیه بخش‌های مجاور مرز خودشان با غزه را به تصرف دربیاورند اما ممکن است که نتوانند در هیچ‌کدام از این موارد موفق شوند. باید ببینیم که روند عملیات بین دو طرف چگونه پیش می‌رود و نیروهای مقاومت چقدر می‌توانندجنگ را فرسایشی کرده و مانع پیشروی صهیونیست‌ها بشوند؛ اگرچه آنها در اشغال یک منطقه موفق شدند، اما اینکه برای بعد از اشغال چه برنامه‌ای دارند ابهام وجود دارد که آیا می‌توانند آن را حفظ کنند یا مثل جنگ ۳۳ روزه که سال ۲۰۰۶ آمدند و محدوده‌ای را اشغال کردند و نهایتا مجبور شدند از این مرزها خارج شوند، مجبور می‌شوند این منطقه را در ادامه ترک کنند. بنابراین این تصور که رژیم‌صهیونیستی استراتژی مشخصی ندارد، در این برهه از جنگ اصلا صحیح نیست. صهیونیست‌ها استراتژی مشخصی را دنبال می‌کنند که بخش‌هایی از آن گرفتن تلفات و اشغال بخش‌هایی از غزه است.»

سیاست‌های رژیم‌صهیونیستی باعث افزایش محبوبیت حماس شده است

ضربه وارد کردن به حماس هدف دیگری بود که صهیونیست‌ها در بلندمدت به دنبال تحقق آن هستند. این کارشناس مسائل اسرائیل در این رابطه گفت:«هدف بلندمدت رژیم‌صهیونیستی این است که ضربه بزرگی به حماس بزند و اگر توانست حماس را از غزه بیرون کند. از بین بردن حماس غیرممکن است چون طرفداران زیادی در غزه دارد و رفتار و سیاست‌های اسرائیل‌ در سال‌های اخیر باعث افزایش محبوبیت حماس شده است. یعنی اگر رژیم‌صهیونیستی می‌خواهد محبوبیت حماس کم شود، باید می‌آمد و به رقیب حماس، یعنی تشکیلات خودگردان، امتیازات بیشتری می‌داد ولی دقیقا اقداماتی انجام داده که مردم فلسطین چه در کرانه باختری چه در غزه بیش از پیش به سمت ایده مقاومت کشیده می‌شوند و ایده صلح و سازش در طول این سال‌ها بیشتر از رونق افتاده تا اینکه مردم بخواهند طرفدار آن بشوند. در بلندمدت صهیونیست‌ها مایل هستند که حماس کلا از معادلات غزه و فلسطین حذف شود و یا یک نیروی مختلط عربی با نظارت اردن و مصر جایگزین آن شود. آنها اگر بخواهند امتیاز زیادی به فلسطینی‌ها بدهند، نهایتا قائل به این هستند که تشکیلات خودگردان با حمایت و نظارت بین‌المللی و آمریکا در غزه و بخشی از غزه حاکمیت را به عهده بگیرد.»