به گزارش الف؛ بر کسی پوشیده نیست که عملیات "طوفان الاقصی" و متعاقبا حمله گسترده و همهجانبه رژیم اشغالگر قدس به نوار غزه، حامل شکست ها و ناکامی های بزرگی برای صهیونیست ها بوده است. موضوعی که البته بسیاری از چهره های سیاسی و نظامی و همچنین تحلیلگران صهیونیست نیز به آن اذعان داشته اند و تاکید می کنند که اسرائیلِ پس از عملیات هفتم اکتبر و جنگ غزه، شبیه به اسرائیل دوره قبل از این رویدادها نخواهد بود.
با این همه، هر چه جنگ غزه به پیش می رود و از عملیات طوفان الاقصی می گذرد، ابعاد و جلوه های عینیترِ بحران ها برای رژیم اشغالگر قدس، آشکارتر و جدیتر می شوند.
رژیم صهیونیستی و چالش کنترل روایت ها
رژیم اشغالگر قدس سال های سال با تکیه بر دستگاه های عریض و طویل تبلیغاتی و رسانه ای خود و البته حمایتهای گسترده جریان های سیاسی و رسانه ای غربی از رویه ها و سیاست هایش، عملا هرگونه اِعمال جنایت از سوی خود علیه ملت فلسطین و دیگر ملت های منطقه را توجیه و مشروعیت بخشی کرده و با تحریف واقعیتها، بر آن بوده تا جای ممکن، افکار عمومی بین المللی را با جنایات خود در حوزه های مختلف همراه سازد.
با این حال، در بحبوحه اجرای موفقیتآمیز عملیات طوفان الاقصی و متعاقبا در جریان اوج گیری جنگ غزه، این نکته بیش از هر زمان دیگری آشکار شده که صهیونیست ها و متحدان غربی آن ها، تا حد زیادی کنترل میدان رسانهای و تولید روایت ها را از دست داده اند. موضوعی که تا حد زیادی ناشی از کنشگری فعال بخش رسانهای جنبش مقاومت اسلامی فلسطین و همچنین محور مقاومت در منطقه است.
کنشگری که عملا مبنا و بنیان روایت های تولیدی صهیونیست ها از رویدادهای مرتبط با جنگ غزه را زیر سوال برده و آن ها را با چالش های جدی رو به رو کرده است. در این زمینه، به طور خاص شاهد آن بوده ایم که دروغ بودن ادعاهای مختلف صهیونیست ها در مواردی نظیر اقدام رزمندگان مقاومت اسلامی فلسطین در سربریدن کودکان ساکن در اراضی اشغالی در جریان عملیات طوفان الاقصی و یا تجاوز به زنان صهیونیست و همچنین استقرار تاسیسات فرماندهی جنبش حماس در زیر بیمارستانِ شفای غزه، همه و همه خیلی زود افشا شده و خود به آبروریزی های بزرگی برای رژیم اشغالگر قدس تبدیل شدهاند.
معادله ای که البته سیلی از انتقادات و اعتراضات بینالمللی را نیز علیه صهیونیست ها به بار آورده است.
بحران فرار سربازان صهیونیست از میدان های جنگ غزه
سانسور و لاپوشانی واقعیت ها، سیاست همیشگی و سنتی صهیونیست ها در مواجهه با رویدادهایی بوده که حامل ضربات و آسیب های جدی برای رژیمشان هستند. معادله ای که در بحبوحه جنگ غزه نیز نمودهای عینی خود را به نمایش گذاشته است. به عنوان مثال، بسیاری از ناظران و تحلیلگران مسائل نظامی و امنیتی بر این باورند که رژیم اشغالگر قدس در مورد تلفات واقعی نظامیان خود در جریان حمله به نوار غزه، واقعیت ها را نمی گوید و تلفات صهیونیست ها در این رابطه، چندین برابر بیشتر هستند.
با این حال، یکی دیگر از حوزه هایی که رژیم صهیونیستی و دستگاهه های مرتبط با آن به نحو گسترده ای سعی در لاپوشانی واقعیت ها دارند، فرار نظامیان صهیونیست از میدان های جنگ غزه و امتناع آن ها از جنگیدن است. در این راستا، اخیرا "دورون کادوش"، روزنامه نگار اسرائیلی در رابطه با پدیده فرار نظامیان اسرائیلی از خدمت نظامی گفته است که "دادستانی نظامی اسرائیل به دنبال تشدید سیاست تعقیب و پیگرد نظامیانی است که از خدمت نظامی و فعالیت در نیروهای ذخیره ارتش اسرائیل فرار می کنند".
وی تاکید کرده که دادستانی نظامی اسرائیل سعی دارد تا جای ممکن مجازات ها برای این دسته از افراد را افزایش دهد تا نوعی بازدارندگی را ایجاد کند. در این زمینه به طور خاص به تعیین حبس های طولانی مدت برای این افراد و یا کاهش درجه نظامی آن ها نیز به عنوان بخشی از مجازات های تعیین شده، اشاره شده است.
اوج گیری بحران اقتصادی برای رژیم صهیونیستی
در نهایت باید گفت که جنگ غزه و عملیات طوفان الاقصی، سیلی از فشارها و بحران های اقتصادی را برای رژیم اشغالگر قدس ایجاد کرده است. بر اساس آمارهای محافل صهیونیست، هر روز ادامه جنگ غزه، چیزی بین 250 تا 300 میلیون دلار هزینه برای اقتصاد اسرائیل به همراه دارد. در عین حال، برخی ارزیابی ها حاکی از این مساله هستند که اسرائیل تاکنون قریب به 30 میلیارد دلار، در نتیجه عملیات طوفان الاقصی و جنگ غزه، متحمل خسارت شده و بر اساس ارزیابی های خبرگزاری رویترز، این خسارت ها در صورت فرسایشی شدن جنگ غزه به مدت چندین ماه، تا 50 میلیارد دلار نیز افزایش پیدا می کنند.
در عین حال، چیزی قریب به 20 درصد از نیروی فعال اقتصادی رژیم اشغالگر قدس نیز عازم میدان های جنگ غزه شده و از فعالیت مفید اقتصادی دور مانده اند. این جدای از آن دسته از افرادی است که به دلیل شرایط جنگی، دیگر به کسب و کار و محیط فعالیت اقتصادی خود بازنگشته اند. معادله ای که سبب شده تا مثلا بخش فناوری رژیم صهیونیستی به عنوان بخشی درآمدزا برای این رژیم(این بخش سالانه چیزی قریب به 25 میلیارد دلار درآمد برای اقتصاد صهیونیست ها ایجاد می کند) متحمل خسارت های قابل توجهی شود.
در کنار این مسائل، فرار شمار قابل توجهی از ساکنان اراضی اشغالی از بخش های شمالی و جنوبی این اراضی(به دلیل حملات موشکی حزب الله لبنان و حماس) و تشدید روند مهاجرت و فرار سرمایه گذاری ها از اراضی اشغالی نیز همه و همه وضعیتی را برای اقتصاد صهیونیست ها رقم زدهاند که بسیاری از چهره های اقتصادی این رژیم را واداشته اند تا نسبت به سناریوی درگیری اسرائیل برای مدت زمان طولانی در نوار غزه هشدار دهند و تاکید کنند که این موضوع می تواند ضربات سنگینی را به اقتصاد اسرائیل وارد سازد و خود موجب شوک های بزرگتر و قابل توجهتری برای این رژیم شود.
نکته قابل تامل اینکه اخیرا شاهد عملیات انصار الله یمن علیه یک کشتی تجاری اسرائیلی در آب های دریای سرخ نیز بودیم. اقدامی که عملا شریان حیاتی اقتصاد اسرائیل(صنعت کشتیرانی) را هدف قرار داده و با توجه به وابستگی بالایِ اقتصاد اسرائیل به دریا(بیش از 80 درصد اقتصاد اسرائیل به مراودات دریایی وابسته است)، تداوم جنگ غزه می تواند شرایط بسیار نامطلوبی را برای رژیم اشغالگر قدس ایجاد کند. موضوعی که به معنای واقعی کلمه یک بحران بزرگ برای صهیونیست ها به شمار می رود.