خط قرمز ایران در همکاری با آژانس کجاست؟ / انتقام آمریکایی‌ها از شکست دکترین جنگ اتمی در غزه!

  4020911032

سیکل فشار سیاسی از سوی آژانس می‌تواند تمامی درخواست‌های پروتکلی و پادمانی را نیز تحت تأثیر قرار دهد، میز بازی تا ابد برای طرف غربی پهن نخواهد ماند!

 مشرق نوشت: انتشار غیررسمی یک گزارش غیر تفکیک‌شده برجامی و پادمانی درباره فعالیت‌های هسته‌ای در کنار آخرین مواضع مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی حکایت از دور جدیدی از تحرکات ضد ایرانی دارد، خبرگزاری رویترز با انتشار یک گزارش ادعا کرده است که به سند محرمانه آخرین گزارش گروسی درباره فعالیت‌های تأسیسات هسته‌ای ایران که در نشست هفته گذشته به ۳۵ کشور عضو ارائه‌شده بود دست پیداکرده است.

بر اساس این گزارش میزان اورانیوم غنی‌سازی شده با خلوص ۶۰ درصد از زمان آخرین گزارش این آژانس در ۴ سپتامبر با افزایشی ۶.۷ کیلوگرمی به ۱۲۸.۳ کیلوگرم رسیده است. در این گزارش ادعاشده است که هیچ پیشرفتی در رابطه با دو مشکل این نهاد با ایران حاصل نشده است و ممانعت ایران از نصب مجدد دوربین‌های نظارتی در سایت‌های هسته‌ای و عدم پاسخ‌دهی ایران در رابطه با منشأ ذرات اورانیوم یافت شده در دو سایت اعلام‌نشده ازجمله مشکلات بر سر راه آژانس هستند.

این گزارش هم‌چنین تأکید کرد است که هیچ پیشرفتی در رابطه با مسئله بازرسان اخراجی آژانس در ایران حاصل نشده است. آژانس اقدام ایران در اخراج بازرسان آلمانی را «نامتناسب و بی‌سابقه» خواند و قید کرده است که این اقدام که ازلحاظ رسمی قانونی است به شکلی از سوی ایران اجراشده که تأثیری جدی بر روی توانایی آژانس مبنی بر انجام مؤثر فعالیت‌های راستی آزمایی در ایران به‌ویژه در تأسیسات غنی‌سازی می‌گذارد. هم‌چنین مدیرکل آژانس اقدام ایران علیه بازرسان این نهاد را محکوم کرد.

پاسخ به یک ابهام: عبور از خط قرمز امنیت ملی ممنوع است!

پس از انتشار این گزارش نیمه محرمانه که به نظر می‌رسد از سوی آمریکایی‌ها در اختیار رویترز قرارگرفته، رافائل گروسی مدیرکل در گفت‌وگویی با شبکه فرانس ۲۴ در اظهاراتی مبهم درباره ذخایر اورانیوم غنی‌شده ایران بابیان این‌که «ایران تسلیحات هسته‌ای ندارد»، مدعی شد که ایران از برخی توانمندی‌هایی برخوردار است که نگران‌کننده‌اند.

مدیرکل آژانس در ادامه مواضع تحریک‌کننده خود گفته است که در حال حاضر، در موقعیتی قرار داریم که هنوز سؤالات بی‌جوابی وجود دارد. ما یک‌نهاد بین‌المللی هستیم و به راهکارهای دیپلماتیک باور داریم اما در این زمینه، در شرایطی قرار داریم که مطلوبمان نیست، آن‌ها مواد هسته‌ای مهمی در اختیاردارند. تنها کشورهای هسته‌ای، کشورهای دارنده سلاح اتمی این مواد را در اختیاردارند. در مورد ایران، به معنای این نیست که آن‌ها سلاح اتمی دارند. آن‌ها نوعی توانمندی دارند که مسلماً نگران‌کننده است.

گروسی در این گفتگو در حالی خواهان افزایش همکاری تهران با آژانس شده که تا به این لحظه ایران بیش از تعهدات پادمانی با طرف غربی تعامل داشته است، مدیرکل آژانس گفته است که اگر فعالیت راستی آزمایی و نظارت بازرسان آژانس رضایت‌بخش نباشد، می‌توان گفت که در حال عدم پایبندی به تعهدات بین‌المللی است و ممکن است کار آن به شورای امنیت سازمان ملل برسد یا تحریم‌هایی علیه آن اعمال شود!

قائل ذکر است که هفته گذشته ایران طی یک یادداشت توضیحی به اقدامات غیر سازنده آژانس پاسخ داده است؛ که بر اساس آن تفکیک موضوعات در دو گزارش با عناوین گزارش پادمانی و گزارش برجامی، به‌درستی رعایت نشده است. برخی از موارد مرتبط با برجام در گزارش پادمانی NPT تکرار شده است و بالعکس.

در بخش دیگری از این یادداشت ذکرشده است که برخی از موارد مرتبط با موضوعات پادمانی NPT در گزارش برجام دیده می‌شود. به‌عنوان‌مثال، فعالیت‌های راستی آزمایی و نظارتی مرتبط با ساخت سانتریفیوژها، لوله‌های روتور و بیلوز که در محدوده برجام تعریف‌شده‌اند، نباید تحت دستور کار موافقت‌نامه پادمانی NPT گزارش شوند. بااین‌حال به نظر در بخش‌های مختلف متن و پانوشت گزارش این موضوع رعایت نشده است که اعتراض ایران را در پی داشته است.

به نظر می‌رسد که افزایش فشارهای سیاسی از سوی آژانس با هدایت طرف غربی باهدف تحمیل خواسته‌های فرا پادمانی صورت گرفته باشد.

گفته‌شده است که هدف آژانس از درخواست‌ها فراپادمانی در ماه‌های اخیر آن بوده تا بتواند ارزیابی دقیق و کاملی از همه اطلاعات و تأسیسات ایران داشته باشد، این درخواست زمانی قابلیت بررسی داشت که برجام به‌صورت کامل اجراشده بود، پس از خروج آمریکا از توافق اجرای داوطلبانه تمامی بندهای پروتکل الحاقی امری غیرمنطقی است.

بررسی محتوای گزارش رویترز در کنار سخنان رافائل گروسی مؤید آن است که گویی تهران الزام به پاسخ‌گویی کامل درباره سؤالات آژانس در سه منطقه ادعایی را دارد، درحالی‌که همکاری ایران با آژانس در چارچوب به موافقت‌نامه پادمان جامع (CSA) است، آژانس (تروئیکای اروپایی بعلاوه آمریکا) اگر نیاز به همکاری بیشتر دارد باید توقعات ایران در توافق ۲۰۱۵ را عملی کند. آنچه امروز آژانس در همکاری بیشتر و کافی از ایران طلب می‌کند برخلاف منافع امنیت ملی بوده و عبور از این خطوط قرمز امکان‌پذیر نخواهد بود.

شرط ورود بازرسان آژانس به ایران چیست؟

در گفتگوی گروسی با شبکه فرانسوی روی این نکته نیز تأکید شده است که ایران باید بازرسان آژانس را پذیرش کرده و فرصت بررسی‌های بیشتر برای آن‌ها فراهم شود، بر اساس ماده ۹ موافقت‌نامه پادمان جامع (CSA) بین ایران و آژانس، به‌صراحت قیدشده که ایران حق حاکمیت خود را برای اعتراض به لغو انتصاب بازرسان آژانس، نه‌تنها در زمان پیشنهاد انتصاب بلکه در هر زمان دیگری پس از انتصاب ایشان محفوظ می‌دارد.

همکاری بیشتر و کافی با بازرسان آژانس و استفاده از جملات چندپهلو از سوی طرف غربی درزمانی کاربرد دارد که طرف مقابل نیز به تعهدات خود عمل کرده باشد، تنها اجرای تعهدات می‌تواند مسیر ورود بازرسان به تأسیسات هسته‌ای ایران را باز کند، در غیر این صورت به تعبیر «جی کارنی» سخنگوی وقت کاخ سفید این بازرسان تنها به‌عنوان «چشم آمریکا در ایران» عمل کرده و عایدهای جز جاسوسی برای تهران ندارند!

البته باوجود بهانه‌تراشی‌های واهی از سوی آمریکایی‌ها همچنان مسیر تعامل با آژانس بسته نبوده و این اقدام مشروط بر جدی بودن طرف غربی بر تعهدات خود است، در شرایط فعلی توپ در زمین طرف اروپایی و آمریکایی بوده و آژانس تا بی‌نهایت نمی‌تواند نقش اهرم فشار را برای آن‌ها بازی کند.

بازنده در غزه به دنبال بهانه است!

واقعیت آن است که دیپلماسی هوشمندانه از جانب ایران طرف غربی را دچار سردرگمی کرده و آن‌ها مجبور به اجرای یک سیکل ضد ایرانی در بازه‌های زمانی متفاوت هستند؛ در حال حاضر جمهوری اسلامی ایران به‌طرف غربی بدهکار نیست که اقدامات فرا پادمانی را روی چشم گذاشته و اجرا کند.

تهران تا به امروز نه‌تنها تفاهم‌نامه ۴ مارس با آژانس را اجرایی کرده بلکه تنها بازیگر موظف نیز بوده است، اما اجرای بندهای تفاهم ۴ مارس به معنای باج دادن به‌طرف غربی نیست، این جمله به آن معناست که فشار سیاسی بیشتر از سوی طرف غربی می‌تواند تمامی درخواست‌های پروتکلی و پادمانی را نیز تحت تأثیر قرار دهد، میز بازی تا ابد برای طرف غربی پهن نخواهد ماند!

بررسی سیر تحولات نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها به اوکراین فرصت استفاده از تجهیزاتی با اورانیوم ضعیف شده را در جنگ داده و از آن‌سو به رژیم صهیونیستی در استفاده از بمب اتمی در غزه چراغ سبز نشان داده اما در هر دو میدان در آستانه شکست نهایی قرار دارد، این شرایط اتمسفر سیاسی آمریکا را در آستانه برگزاری انتخابات تحت تأثیر قرار داده و کاخ سفید را به‌سوی باز کردن جبهه جدید با تمسک به پرونده‌های قدیمی و بسته‌شده رهنمون کرده است، بازنده در غزه به دنبال بهانه‌ها و دروغ برای پاک کردن رد دست‌های خود در جنایت می‌گردد!