روزنامه ایران نوشت: اوایل آبان امسال، پسر جوانی سوار بر موتورسیکلت از خانه خارج شد تا به دیدن دوستش برود اما وقتی به آنجا رسید احساس سوزش زیادی در کمرش کرد و دید به شدت سرگیجه دارد؛ وقتی از دوستش خواست ببیند چرا پشتش میسوزد او پیراهنش را بالا زد اما جز نقطه کوچک قرمز رنگی روی کمر چیزی دیده نشد.
پسرجوان که حال خوبی نداشت، سوار موتور شده و راهی خانه شد. اما نیم ساعت بعد زمانی که به مقابل خانهاش رسید، بیهوش شد. بلافاصله او را به بیمارستان رساندند اما وی جان باخت.
مرگ عجیب
گزارش مرگ مشکوک پسر جوان به بازپرس کشیک قتل پایتخت و تیم بررسی صحنه جرم اعلام شد. با گزارش این خبر تحقیقات آغاز شد، از آنجایی که هیچ آثار و علائمی مانند چاقو، ضرب و شتم یا گلوله روی بدن پسر جوان دیده نمیشد، از سویی وی سابقه بیماری خاصی هم نداشت جسد به پزشکی قانونی منتقل شد.
با شکایت خانواده پسر جوان در نخستین تحقیقات کارآگاهان به بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل تردد وی پرداختند. تنها مورد مشکوکی که پلیس در بازبینی دوربینها به آن رسید این بود که وی سوار بر موتورسیکلتش در حال عبور از خیابانی بوده که یک موتورسیکلت دو ترک از کنار او عبور کرده و یکی از سرنشینان موتور که نقاب به صورت داشت در یک لحظه و در همان حال حرکت ، خیلی سریع دستش را به پشت پسرجوان زده و عبور کردند.
زمانی که کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت روی آن قسمت فیلم متمرکز شدند، مشخص شد که مرد موتور سوار سرنگی در دستش داشته که به بدن پسرجوان فرو کرده است. اما به قدری این حرکت سریع رخ داده که پسر جوان متوجه آن نشده است.
اختلاف خانوادگی
با افشای این ماجرا و احتمال تزریق ماده سمی به بدن پسر جوان فرضیه قتل پررنگ شد اما ردی از مردان موتورسوار در دست نبود. بررسیها نشان میداد پسرجوان فردی ثروتمند است که خودش و پدرش مالک چندین باب مغازه در منطقه بازار تهران هستند و قصد داشت به تازگی یک کافی شاپ نیز در همان محدوده افتتاح کند.
در تحقیقات میدانی، تیم تحقیق پی برد که وی با یکی از اقوام نزدیکش که مردی میانسال به نام چنگیز است اختلاف مالی ۴۰ میلیارد تومانی دارد. بنابراین مرد میانسال تحت نظر قرار گرفت و با بررسی تلفن همراه وی و پیامک هایش راز قتل پسر جوان بر ملا و مشخص شد چنگیز برای قتل امیر - پسر فوت شده- چند نفر را اجیر کرده بود.
قاتلان اجیر شده
با شناسایی افراد اجیر شده از سوی چنگیز، کارآگاهان هویت سه متهم پرونده را بهدست آوردند. در ردزنیهای پلیسی مشخص شد محسن (متهم اصلی پرونده) و همدستش، مدتی بعد از جنایت راهی شیراز شدهاند. پس از هماهنگیهای قضایی با بازپرس کشیک قتل پایتخت، کارآگاهان راهی شیراز شدند اما مشخص شد که سه متهم این پرونده هنگامی که قصد سرقت از یک مدرسه دخترانه را داشتهاند دستگیر شده و از آنها گاز اشک آور نیز کشف شده است.
با حضور تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در استان فارس، متهمان پس از هماهنگیهای قضایی به تهران منتقل شدند. در تحقیقات صورت گرفته تیم جنایی به اطلاعاتی دست یافتند که نشان میداد اعضای این باند قصد قتل یک مرد ثروتمند را در شیراز داشتهاند که قبل از اجرای قتل توسط پلیس دستگیر شدهاند. محسن و دو همدستش به قتل امیر و اقدام برای قتلی دیگر اعتراف کردند.
متهمان به دستور بازپرس جنایی در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار داده شده و تحقیقات برای جرایم احتمالی اعضای این باند ادامه دارد.
گفتوگو با متهم به قتل
محسن ۲۲ ساله، کارمند اخراجی آتشنشانی و علاقهمند به مارها است، وی درباره قتل امیر گفت: یک ماه قبل بود که یکی از دوستانم ما را به چنگیز معرفی کرد. در دیداری که با چنگیز داشتیم، او عکس و مشخصات مقتول را به ما نشان داد و دستور قتلش را صادر کرد. اما تقریباً از ۱۰ روز قبل وارد عمل شدیم. من به عنوان نوازنده گیتار مقابل مغازه امیر مینشستم و ساعت رفت و آمدهایش را زیر نظر میگرفتم. زمانی که او از مغازه خارج میشد، او را تعقیب میکردم تا مسیرهای ترددش را یاد بگیرم و در نهایت هم شب حادثه نقشه را اجرا کردیم.
نمی دانی اختلاف چنگیز با امیر چه بود؟
اختلاف مالی بر سر ملک و املاک بود، اما این کینه از یک سال قبل بیشتر شده بود. چنگیز برایم تعریف کرد که مدت هاست کینه امیر را به دل داشته است اما یک سال قبل در یک میهمانی امیر در میان جمع یک سیلی به چنگیز زده بود که همین مسأله باعث شعله ور شدن خشم او شد و درصدد انتقام برآمد.
شب حادثه چه اتفاقی افتاد؟
ما مسیر تردد امیر را میدانستیم، زمانی که با موتور سرعتش را کم کرد، خیلی سریع و بدون اینکه حتی خودش متوجه شود سرنگی را که داخل آن زهر مار بود به او زدم و از محل متواری شدم.
چرا زهر مار را برای قتل انتخاب کردی؟
زهر مار افعی کشنده است و حتی در آزمایشهای پزشکی قانونی هم مشخص نمیشود. جایی روی بدن نمیگذارد و کسی متوجه نمیشود که شخص چگونه کشته شده است.
اطلاعات در رابطه مار را از کجا آوردی؟
شش سال است که روی مارها مطالعه میکنم و میدانم زهر کدام مار کشنده است و یکی از آنها مار افعی است. زمانی که در آتشنشانی هم کار میکردم به عنوان مأموری بودم که مارهای سمی را میگرفت. اما به خاطر رفتارها و کارهای ناشایستی که انجام دادم از آتشنشانی اخراج شدم. خلاصه مار را از بازاری در جنوب تهران به مبلغ یک میلیون و ۳۰۰ هزار تومان خریداری کردم و به روشی که خودم با آن آشنایی داشتم زهر مار را گرفتم و داخل سرنگ ریختم. بعد هم که به مقتول تزریق کردم.
دستمزد این جنایت چقدر بود؟
من دو هزار دلار گرفتم، همدستانم را خبر ندارم.
قرار بود جنایتی دیگر هم رقم بزنید؟
شخصی که ما را به چنگیز معرفی کرد چند روز بعد از قتل امیر با ما تماس گرفت و گفت مرد ثروتمندی در شیراز را هم بکشیم اما پلیس ما را دستگیر کرد.