واکنش ضرغامی به ماجرای شادی پیرمرد گیلانی/ نظر متفاوت علم‌الهدی درباره مهاجرت نخبگان

  4020919039 ۵۸ نظر، ۰ در صف انتشار و ۴۳ تکراری یا غیرقابل انتشار

هر روز اخبار فراوانی در رسانه‌ها منتشر می‌شود که دنبال کردن آن‌ها ـ حتی برای آنانی که اهل مطالعه اخبار هستند ـ کار دشواری است. بسته خبری ـ تحلیلی الف، با رصد اخبار و رویدادهای مهم، همچنین تحلیل‌های صورت گرفته در این زمینه، مخاطبان خود را از مهم‌ترین وقایع روز آگاه می‌کند.

پاسخ کمال خرازی به کیهان

مدتی پیش روزنامه کیهان در خلال مطلبی مدعی شد اصلاح طلبان پس از حمله به کنسولگری ایران در مزار شریف طرفدار جنگ به طالبان بوده اند.

کمال خرازی که اکنون با حکم رهبری رئیس شورای روابط خارجی است در جوابیه ای به این روزنامه ارسال کرده و نوشته است: «با احترام، در یادداشت روز مورخ 4 آذر 1402 آن روزنامه، مطلبی تحت عنوان جنگ‌هراسی به قلم آقای سید محمدعماد اعرابی چاپ شده بود که متأسفانه خلاف واقع است و لازم است اصلاح شود.

از آنجا که مطلب مزبور مرتبط با دوره مسئولیت اینجانب به عنوان وزیر امور خارجه است، بدینوسیله، عین یادداشت روزانه خود درباره آن واقعه و جلسه آن روز دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی را در اینجا می‌آورم تا شائبه مزبور برطرف گردد. امیدوارم، آن روزنامه در نقل وقایع تاریخی دقت بیشتری را مرعی دارد. لطفا این تذکر را در همان صفحه روزنامه برای اطلاع عموم منعکس نمایید.

1377/5/26- دیروز و امروز معاونین جلسه داشتند تا طرح سیاسی برخورد با قضیه کشتار دیپلمات‌های ما توسط طالبان را تهیه کنند. به نظر وزارت خارجه نمی‌توان قضیه را با دخالت نظامی حل کرد. امروز جلسه دبیرخانه شورای عالی داشتیم. دو تن از برادران سپاه، دری نجف‌آبادی و پورمحمدی از اطلاعات، من و بروجردی از وزارت خارجه و لاریجانی از صداوسیما در این جلسه حضور داشتند. لاریجانی و برادران سپاه مدافع دخالت نظامی و آزادسازی هرات بودند و اعتقاد داشتند که با چند گردان می‌توان از نیروهای خودی محافظت کرد. من پرسیدم که برای چه در افغانستان دخالت نظامی کنیم. هدف ما باید نگهداری مرزهایمان باشد و از موضع قدرت به کار سیاسی بپردازیم.

در حالی که بحث شدیدی در گرفته بود، صداها بلند و فضای جلسه هیجانی بود، آقای حجازی سر رسید و پیام رهبری را بدین صورت بازگو کرد که: «من به هیچ وجه به این تصمیم نرسیده‌ام که کشور را وارد جنگ کنم. آنچه من مطرح کردم تعلیق به محال است که آیا جبهه متحد می‌تواند تضمین کند که هرات را نگه دارد، این به این معنا نیست که ما بچه‌های خودمان را بفرستیم و جنگ تمام‌عیار در کشور پدید آید. فضای ذهنی من اصلا عملیات ورود به خاک کشور دیگر نیست.»

صحنه جالبی بود. برادرانی که خواستار تصرف هرات بودند، با شنیدن پیام رهبری همگی سکوت اختیار کردند و لذا در پایان جلسه برای رفع کدورت، همدیگر را بوسیدیم و بدین ترتیب، دخالت نظامی منتفی شد.»

***

برخورد عادی مردم با مفاسد بزرگ، زنگ خطری برای سئولین است

فرهیختگان نوشت: « اگر تصور کنیم جامعه نسبت به خبر فساد چای واکنش عادی نشان داده، این خبر بدتری برای سیاستگذاران کلان است. چون معنای آن عبور جامعه و افکار عمومی از «خط قرمز بودن فساد» است. بنابراین هرگونه واکنش سیاستمداران و کنشگران رسانه‌ای اعم از مسئولان و ناظران سیاسی و اقتصادی که معنای «عادی‌سازی» رخداد چای دبش را بدهد، یک خطای تاریخی در حق جامعه ایران است...

کاش سیاسیون در ابتدا متوجه باشند که افکار عمومی با یک خبر فساد بزرگ مواجه شده است و شوک ابتدایی اگر تبدیل به حس انزجار عمومی از اصل فساد و عوامل آن نشود، خطری به‌مراتب بزرگ‌تر از فساد کنونی جامعه را تهدید می‌کند.

برای همین دیدن و شنیدن تحلیل‌های محفلی برخی سیاسیون که «چای دبش» را فرصتی برای ضربه زدن سیاسی می‌دانند، دردناک است. تصور اینکه ضربه‌ای که ما به مخالف سیاسی خودمان می‌زنیم باعث «سفید شدن» خودمان می‌شود، به‌غایت مضحک و طنزآمیز است.

جهت اطلاع سیاسیون «از همه‌جا بی‌خبر»، جامعه یک خبر فساد بزرگ شنید و اگر فکر کند کسی نیست که از آن درمقابل «غول هفت‌سر فساد» دفاع کند، اوضاع خراب می‌شود.

جامعه‌ای که هر چند سال یک بار با اسامی و اعداد بزرگ‌تر مواجه شود، برای مقابله با درد چنین اخباری، هیچ هنجار و ارزشی را به‌رسمیت نمی‌شناسد و به ریش تمام سیاست‌های فرهنگی می‌خندد. کاش وقتی در اتاق‌های فکر می‌نشینید به جای فکر به اینکه چگونه از «خودتان» دفاع کنید به «نجات جامعه» از تصور «فساد غیرقابل مهار» می‌پرداختید.

چون اگر افکار عمومی نشانه‌هایی از حرکت سیاستگذاران به سمت تقابل واقعی، نه نمایشی با فساد را مشاهده کنند، می‌توان نسبت به آینده امید داشت. باور مردم نسبت به اینکه قوای سه‌گانه می‌خواهند با فساد مبارزه کنند با دعواهای کودکانه درباره اینکه «اول تو بودی» شکل نمی‌گیرد. ما به چیزی بیشتر از یک «پرفورمنس» ضدفساد نیاز داریم.»

***

گلایه های نویسندگان و ناشران از ممیزی های سفت و سخت

فرهیختگان نوشت: «اگر با نگاهی کلان بخواهیم باردیگر وضعیت نشر کشور را بررسی کنیم، قطعا موضوع ممیزی جزء اولویت‌های اصلی و اول نشر نخواهد بود.

اگرچه کسانی هستند که می‌خواهند بر آتش زیر خاکستر ممیزی بدمند و باردیگر آن را به مساله اول بازار نشر تبدیل کنند. اتفاقاتی که حول‌وحوش جلد سوم کتاب سیدمهدی شجاعی رخ داد، نمونه آشکاری است برای بررسی مجدد فرآیندهای نظارتی که در نشر کتاب وجود دارد.

با توجه به اینکه جلد سوم کتاب سیدمهدی شجاعی منتشر نشده، بدیهی است که از کم‌وکیف متن این کتاب خبر نداشته باشیم. می‌دانیم که کتاب پشت در ممیزی گیر کرده است و فعلا این حواشی است که به بیرون از ساختمان ارشاد درز می‌کند.

بعید نیست که اگر این روند ادامه یابد، در روزهای آتی صداهای معترض دیگری از جانب ناشران و نویسندگان بلند شود، به‌خصوص که شنیده می‌شود تعداد کتاب‌های بلاتکلیف در حال رشد است.

طبق اطلاع «فرهیختگان» گاهی حتی ناشرانی که کتاب‌های تخصصی مثل حوزه پزشکی منتشر می‌کنند هم با ممیزی‌های سختگیرانه مواجه هستند. گفته می‌شود دایره نظارت آنقدر تنگ شده که کتاب‌های ناشران همسو و نزدیک هم گرفتار سختگیری می‌شود.

یکی از ناشران مطرح کشور هم از گیر افتادن 70 عنوان کتاب این نشر پشت سد نظارت می‌گوید و حتی به لغو مجوز نیز تهدید شده است. یکی از نمونه‌های قابل تامل در نظارت، مواجهه با مجموعه اشعار استاد شفیعی‌کدکنی با عنوان «نامه‌ای به آسمان» است که مدت‌هاست در ممیزی مانده است.»

***

واکنش ضرغامی به ماجرای پیرمرد گیلانی

به گزارش برنا، عزت الله ضرغامی وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در مراسم افتتاحیه هفته پژوهش که صبح امروز در موزه ملی برگزار شد، اظهار کرد: نظام مسائل پژوهشی وزارتخانه باید از نو مشخص شود و بعد با همکاران مجدد بررسی شود تا در آن حدی که در توان مان است تشریک مساعی کنیم که مشکلات برطرف شود.

وی در ادامه با بیان اینکه ما در تولید شادی مشکل داریم، گفت: هنوز نتوانستیم شادی را به درستی ارائه کنیم، اگر پیرمردی درب مغازه اش شادی کرد یا یک موسیقی فولکور خواند از نظر ما متهم است، ولی اگر همین شادی را در ایام یا مناسبت مذهبی انجام می داد تشویق هم می شد.

ضرغامی ادامه داد: ببینید چقدر ملاک های ما در این حوزه چندگانه و متضاد است، تقاضای ما این است راه های پیموده نشده را طی کنیم.

وی ادامه داد: داریوش می‌گوید «به نام خدا که شادی را آفرید»، درحالی‌که کارکرد دین هم آرامش و شادی است، اما چیزهای که گاهی معرفی می‌کنند دین نیست. یکی از کارهای دین انبساط روحی، شادی و نشاط است. امروز شادی را مبتنی بر ویژگی‌های اسلامی می‌خواهیم تعریف کنیم. 

***

واکنش علی آقامحمدی به رتبه پایین ایران در ادراک فساد

به گزارش ایلنا، علی آقامحمدی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در نهمین همایش مبارزه با فساد در محل اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران گفت: تجربه من از حضور در هیات‌های اندیشه‌ورزی وزارت اقتصاد نشان می‌دهد معیارهای بین‌المللی در تعیین شاخص‌های داخلی اعم از اینکه مربوط به فساد باشد و یا غیر از آن مورد اعتماد نیست، چون احتمال آلودگی خود این نهادهای بین‌المللی به فساد وجود دارد، بنابراین اینکه گفته شده رتبه ایران در ادارک فساد 148 در میان 180 کشور است به یقین خلاف است.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام اضافه کرد: سال‌ها پیش نیز به آقای هاشمی رفسنجانی گفتم رتبه جهانی ایران در مورد توسعه انسانی که آن را در بدترین جایگاه قرار داده درست نیست. در حالی که ما بیش از هر چیز در کشور برای بهداشت و درمان و آموزش و پرورش هزینه می‌کنیم.  

آقامحمدی تصریح کرد: از اتاق تهران خواهش دارم که بررسی کند رتبه جهانی ایران در ادراک فساد از کجا به دست آمده است؟ با این رتبه‌بندی‌ها ایران را خراب می‌کنند.

وی در ادامه خاطرنشان کرد: با این حال این شبهه سبب نمی‌شود فساد در ایران را مهم ندانیم زیرا اندازه فساد اهمیت ندارد.

***

توضیحات پلیس درباره تکلیف شماره‌گذاری خودروهای لوکس فوتبالیست‌های تیم ملی

به گزارش ایسنا، سردار سید کمال هادیانفر رئیس پلیس راهور درخصوص شماره‌گذاری خودروی فوتبالیست‌های تیم ملی، اظهار کرد: تا مصوبه صریح دولت را نبینیم اجازه شماره‌گذاری به اینها نمی‌دهیم.

وی افزود: هرچند که ما مانع داریم از این جهت که خودروهای لوکس که عامل تفاخر است وارد کشور نشود و در این حوزه فرمان داریم که باید مدنظر باشد.

او با تاکید بر اینکه خودروهای آمریکایی را پلاک نمی‌کنیم، تصریح کرد: خودروهای خیلی لوکس را پلاک نمی‌کنیم اما،‌ باید عین مصوبه دولت را رویت کرده و سپس کسب تکلیف کنیم که آیا اینها قابل شماره‌گذاری است یا خیر؟

رئیس پلیس راهور تاکید کرد: برخی خودروها هم مشکلات گمرکی دارند که آنها برطرف نشده است ولی به طور کلی هیچ خودرویی در این زمینه پلاک نشده است.

***

نظر متفاوت علم‌الهدی درباره مهاجرت نخبگان

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی، آیت‌الله سید احمد علم‌الهدی در دیدار صمیمانه با دانشجویان، اساتید و تشکل‎های دانشگاه علوم پزشکی مشهد در پاسخ به سؤال یکی از دانشجویان در خصوص ضرورت جلوگیری از مهاجرت نخبگان دانشگاهی تأکید کرد: عزیزان من، علم و دانش خوب است و راه ملت را در مسیر پیشرفت باز می‌کند اما علم و دانشی که همراه با دین و باور نباشد، کارش به جایی می‌رسد که دانشمند سال‌ها بر بستر امکانات یک کشور و یک ملت رشد کند اما وقتی به اوج بلوغ علمی رسید، راهی کشورهای بیگانه شود تا دانش خود را فقط به خاطر پول بیشتر به آن‌ها عرضه کند. این بزرگ‌ترین ضرر برای یک ملت است که فرهیخته داشته باشد اما فرهیختگان نسبت به کشور و ملت خود دلبستگی نداشته باشند؛ خصوصاً در رشته‌های تخصصی شما که قرار است تسکین بر همه آلام و دردهای مردم باشد.

عضو مجلس خبرگان رهبری بیان کرد: برادر جوان من، خواهر جوان من، عزیز من، باید انگیزه مهاجرت را پیش از هر چیز در فرد مهاجر جستجو کنید. درست است که فرهیخته ما باید از کیفیت زندگانی مطلوبی برخوردار باشد اما وقتی هدف درآمد کلان باشد، این دیگر انگیزه مقدس و متعالی نیست. معنای این کلام چیست؟ یعنی وضع ما در این کشور به جایی رسیده که حتی دانشمندان ما از کفاف و عفاف خود ناامید هستند؟ یا نه، بحث این است که فرد به دنبال درآمدهای آن‌چنانی است و چون این وضع در کشور تأمین نمی‌شود، راه به کشور اجنبی پیدا می‌کند؟

ایشان گفت: در کشوری که آقا و خانم تحصیل‎کرده ما راهی دورافتاده‌ترین روستاهای کشور می‌شود تا درمان تخصصی و درجه‌یک خود را به یک روستایی محروم از امکانات برساند و حق تحصیل خود را برآورده کند، در مقابل، عناصری هم هستند که سال‌ها از امکانات کشور استفاده کرده و به درجه نخبگانی رسیده اما فقط به این دلیل که در فلان کشور همسایه امکانات بیشتری می‌دهند، چشم بر رنج ملت خود می‌بندد تا خودروی لوکس‌تر سوار شود و در خانه وسیع‌تر زندگی کند. شما این انگیزه برای مهاجرت را تقدیس می‌کنید؟ به نظر شما، یک دولت یا یک حاکمیت برای حفظ این افراد باید چه‌کار کند؟ یعنی بیاید به قیمت تقویت اختلاف طبقاتی و محروم ماندن بسیاری از مردم از حداقل امکانات، تمناهای نفسانی و میل فرد به کسب بی‌حد و حساب مال را تأمین کند تا فقط او از کشور نرود؟