استعمار اینگونه تحقیر شد

  4020923063

مقامات دولت امانوئل مکرون ماموریت پیدا کرده‌اند هر روز و بلکه هر ساعت، درباره جنگ غزه و جنگ اوکراین سخنی به میان آورده و لفاظی جنجال‌برانگیزی انجام دهند.

به گزارش ایسنا، حنیف غفاری در یادداشتی نوشت: این روزها مقامات کاخ الیزه بیش از هر زمان دیگری خود را در قبال تحولات جاری در نظام بین‌الملل بیش‌فعال نشان می‌دهند! مقامات دولت امانوئل مکرون ماموریت پیدا کرده‌اند هر روز و بلکه هر ساعت، درباره جنگ غزه و جنگ اوکراین سخنی به میان آورده و لفاظی جنجال‌برانگیزی انجام دهند. در ماورا و فرامتن این موضع‌گیری‌ها، حقیقتی به چشم می‌خورد که پاریس حاضر است هر هزینه‌ای را برای کتمان آن انجام دهد: شکست فرانسه در آفریقا! 

صورت‌مساله از این قرار است که سران جامعه اقتصادی کشورهای غرب آفریقا (اکواس) ماه‌ها بعد از وقوع کودتای ضدفرانسوی در نیجر، سرانجام حاکمیت نظامی  این کشور را به رسمیت شناختند.

اکواس که در هفته‌های نخست وقوع کودتا، تبدیل به بازوی استعمارگران فرانسوی در تقابل با نیجر شده بود، اکنون مذاکراتی را برای تنظیم روابط خود با صاحبان جدید قدرت در نیجر انجام داده و به فکر ایجاد نوعی ثبات نسبی در این کشور و غرب آفریقاست.

اکنون سران اکواس با نظامیان و افرادی در نیجر وارد مذاکره و رایزنی شده‌اند که در گذشته‌ای نه‌چندان دور، قصد نابودی آنها از طریق عملیات نظامی را داشتند. قطعا بازنده اصلی این معادله، نه اکواس، بلکه کاخ الیزه است. 

فرانسوی‌ها به عنوان نماد استعمار کهن و فرانو در قاره آفریقا، اکنون یکی از مهم‌ترین سنگرهای خود در غرب آفریقا را عملا از دست رفته می‌بینند.

فراتر از آن، حتی کشورهایی که همچنان نوعی وابستگی نسبی به پاریس دارند، یا قدرت بازی در زمین فرانسوی‌ها را از دست داده‌اند یا اساسا دیگر نیتی در این باره ندارند. فرانسه که زمانی خود را نقطه ثقل قدرت غرب در آفریقا می‌دانست، اکنون نظاره‌گر تحولاتی است که نسبتی با استراتژی‌ها و نقشه راه کلان پاریس در این قاره فقیر اما پویا ندارد.

فارغ از نحوه و نوع مذاکراتی که میان اکواس و مقامات کنونی نیجر صورت می‌گیرد، مهم‌ترین نگرانی فرانسوی‌ها معطوف به تبدیل شدن تحولات نیجر به یک الگوی حکمرانی ضدغربی در کل آفریقاست. 

این موضوع در عمل نیز به اثبات رسیده و کشورهای مالی، بورکینافاسو و گابن نیز زدودن رگه‌ها و تبعات استعمار فرانسوی از چهره سرزمین خود را رسما آغاز کرده‌اند. حتی در کشور مراکش در  شمال آفریقا که رسانه‌های فرانسوی سال‌ها از این منطقه تحت عنوان حیاط خلوت پاریس یاد می‌کردند، الگوهای عملیاتی گذار از استعمار نوین شکل گرفته و روزبه‌روز بر تعداد مخالفان سبک زندگی فرانسوی افزوده می‌شود.

زمانی که تحولات ژوئیه ۲۰۲۳ در نیجر رخ داد، فرانسوی‌ها بلافاصله از زبان تهدید علیه نظامیان نیجر استفاده کرده و به آنها هشدار دادند هر چه سریع‌تر به بازتنظیم رفتار خود ذیل الگوی حکمرانی فرانسوی بپردازند. 

پس از مدت زمانی کوتاه، پاریس تلاش کرد از ظرفیت‌های آفریقایی وابسته به کاخ الیزه در مسیر احیای شرایط بحرانی خود در نیجر استفاده کند اما نتیجه این همه هزینه و توطئه، چیزی جز شکست نهایی فرانسوی‌ها نبود.

اکنون فرانسه به نماد عینی و مطلق شکست در نیجر تبدیل شده و شاهد انهدام بنیان‌های سلطه‌گری نامشروع و وقیح خود در آفریقاست. حتی جابه‌جایی  سیاستمداران و دولت‌ها در کاخ الیزه نمی‌تواند مانع استمرار این روند شود. 

فرانسوی‌ها نه‌تنها قدرت بازیابی سنگرهای از دست رفته خود را از دست داده‌اند، بلکه در آینده‌پژوهی تحولات آفریقا با فاکتورها و مولفه‌های بسیار نگران‌کننده‌ای مواجه هستند.

تحولات ۶ ماه اخیر نیجر را نمی‌توان محصور در یک بستر ژئوپلیتیک، امنیتی و اقتصادی خاص کرد، زیرا تاریخ آفریقا و آمریکای لاتین نشان داده تحولات عمیق در یکی از کشورها می‌تواند دومینوی مهارناپذیری را به ضرر منافع غرب در این مناطق خلق کند.

اکنون پاریس صرفا منافع خود را در نیجر از دست رفته نمی‌بیند، بلکه نظاره‌گر مرگ موجودیت و الگوی حکمرانی بلامنازع ادعایی خود در کل قاره آفریقاست.

بهتر است مکرون و سران احزاب سنتی و جدید فرانسه بدانند با سانسور، فرافکنی و حتی استفاده از خلاقانه‌ترین تاکتیک‌های تبلیغاتی ـ رسانه‌ای، قدرت تمرکززدایی افکار عمومی دنیا نسبت به شکست تاریخی و سنگین خود در نیجر و قاره آفریقا را نخواهند داشت. روزهای سیاه‌تر فرانسه، انگلیس و آمریکا در قاره آفریقا در پیش است.