موقعیت متزلزل بایدن در نظرسنجی های انتخاباتی آمریکا

  4021009080 ۳ نظر، ۰ در صف انتشار و ۲ تکراری یا غیرقابل انتشار

نظرسنجی‌های انجام‌ شده نشان می‌دهد موقعیت رئیس‌جمهور کنونی آمریکا نسبت به رقیب کلیدی‌اش بیش از هر زمانی متزلزل است و در صورت تداوم وضعیت کنونی، شکست وی در انتخابات آینده بسیار محتمل به نظر می‌آید. جنگ غزه نه‌تنها به انزوای وی میان همتایان بین‌المللی‌اش منجر شده، بلکه داعیه حقوق بشری آمریکا را در افکار عمومی جهان به نحو بارزی به چالش کشیده است.  

راهبرد معاصر نوشت: سیاست خارجی تهاجمی و بهره‌گیری از ابزار نظامی برای پیشبرد منافع منطقه‌ای و بین‌المللی در دهه‌های پس از اتمام جنگ جهانی دوم به عنوان یکی از ارکان کلیدی سیاست خارجی آمریکا در مناسبات بین‌المللی اش به شمار می‌رفته است.

با وجود این، به موازات فروپاشی جهان دوقطبی و نظریه ایدئولوگ‌های آمریکایی مبنی بر محوریت واشنگتن در نظم جدید جهانی و داعیه حقوق بشری سردمداران کاخ سفید، به مرور از توسعه طلبی عریان نظامی آمریکا نسبت به دهه‌های پیشین کاسته و بر دامنه داعیه حقوق بشری رهبران واشنگتن افزوده شده است؛ تا حدی که دونالد ترامپ، تندروترین رئیس جمهور آمریکا نیز برای اخذ آرای عمومی در انتخابات 2016 میلادی شعار «نه به جنگ» را در دوره سکانداری اش به یکی از محورهای تبلیغات انتخاباتی مبدل کرد.

نگاهی به تریبون‌های تبلیغاتی آمریکا در خلال سال‌های هزاره سوم، گواه آن است تصمیم‌گیران آمریکایی با هجمه به سازمان‌ها و گروه‌های مسلح بین‌المللی نظیر القاعده، الشباب، طالبان، واگنر و نیز دولت‌هایی همچون ایران، روسیه، چین، ونزوئلا، سوریه، بلاروس و... بارها آنها را به نقض حقوق بشر و بی‌اعتنایی به موازین بین‌المللی نظیر منشور سازمان ملل متحد متهم کرده و خود را عنصر کلیدی حافظ و اشاعه دهنده حقوق بنیادین بشر در جامعه بین‌المللی به تصویر کشیده‌اند.

اکنون با گذشت 80 روز از آغاز جنگ در باریکه غزه، نقض فاحش اصول اولیه انسانی در این منطقه، مرگ بیش از 21 هزار فلسطینی، آوارگی حدود 2 میلیون نفر، با وجود ابراز نگرانی‌های عمیق محافل حقوق بشری، سازمان ملل متحد و رهبران جهان، آمریکا بی‌پروا و با بی‌اعتنایی محض پا بر اصول ادعایی حقوق بشر گزارده و با وتوی قطعنامه‌های خواهان آتش‌بس شورای امنیت، به یگانه متحد رزیم صهیونیستی در جامعه بین‌المللی تبدیل شده است.

گزارش اخیر دیده بان حقوق بشر سازمان ملل متحد در زمینه کاهش اعتبار جایگاه آمریکا در سردمداری دفاع از دموکراسی و حقوق بشر و انزوای روزافزون کاخ سفید در جامعه بین‌المللی که نماد آن را به وضوح می توان در قطعنامه اخیر مجمع عمومی سازمان ملل متحد (که در آن آمریکا در کنار 9 کشور ذره ای در برابر بیش از 153 رأی مخالف قرار گرفت) مشاهده کرد، نشانگر تزلزل و زوال موقعیت بین‌المللی آمریکا در پیشبرد اهداف ادعایی‌اش است.

نزاع در غزه و ایزوله جو بایدن

از زمان اشغال سرزمین‌های فلسطینی در سال 1948 میلادی، برقراری مناسبات مستحکم با یکی از ابرقدرت‌های جامعه جهانی مطابق با اصول بن گوریون، بنیان گذار رژیم صهیونیستی به یکی از ارکان کلیدی سیاست خارجی این رژیم مبدل شده است. در دو دهه نخست حیات صهیونیست‌ها، فرانسه نقش متحد کلیدی این رژیم را در جامعه جهانی ایفا کرد. از ابتدای دهه 70 میلادی قرن گذشته، این آمریکا بود که با برقراری مناسبات مستحکم به یگانه متحد بین‌المللی صهیونیست‌ها تبدیل شد.

نگاهی به نقش واشنگتن در جنگ‌های اعراب و رژیم صهیونیستی از سال 1973 میلادی به این سو و حضور مستقیم آنها در مذاکرات کمپ دیوید، مادرید، اسلو، آناپولیس، نقشه راه، پیمان ابراهیم و... و همچنین قطعنامه‌های پیرامون مناقشه عربی- صهیونیستی به وضوح نشان می‌دهد طرف آمریکایی نه همانند یک میانجی‌گر، بلکه به عنوان متحد بی‌چون و چرای رژیم صهیونیستی در تمامی رخدادهای یاد شده به ایفای نقش پرداخته است.

با وجود این، با دگرگونی‌های نسلی شکل گرفته میان جامعه جوان و تحصیلکرده آمریکا به موازات رشد نیروهای دست راستی و ملی‌گرا در جامعه، شکافی عمیق در حزب دموکرات آمریکا به وجود آمده که نمود آن را در تجمعات اخیر حامیان فلسطین در شهرهای متعدد آمریکا به وضوح می توان مشاهده کرد؛ موضوعی که به چالشی فراگیر برای جو بایدن در انتخابات 2024 ریاست جمهوری تبدیل شده است. بر مبنای داده‌های مؤسسه صلح و توسعه انور سادات در دانشگاه مریلند، قریب به 70 درصد جوانان 18 تا 34 ساله از قبول مواضع آمریکا در قبال نزاع غزه خودداری کرده و با آن به مخالفت پرداخته‌اند.

برآیند تحولات سیاسی جامعه آمریکا در دو دهه اخیر حکایت از پا گرفتن جناحی چپ گرا در حزب دموکرات است که نمود آن را در قدرت‌گیری شماری از نیروهای چپ در مجالس ایالتی، مجلس نمایندگان و سنا می‌توان مشاهده کرد. اهمیت فزاینده موضوع حقوق بشر و سمپادی چپ‌گراها به گروه‌های فلسطینی و پایبندی آنان به راه حل دو کشوری موجب شده جناح مذکور آشکارا بایدن را به سبب حمایت صریح از رژیم صهیونیستی آماج حملات خود قرار دهند.

این موضوع به تزلزل جایگاه بایدن در معادلات انتخاباتی سال پیش رو منجر شده است. مخالفت سناتور برنی سندرز با تصویب اعطای بسته حمایتی به رژیم صهیونیستی در سنا، حضور کرنل وست در انتخابات 2024 میلادی و انتقادهای صریح وی و شماری از نمایندگان کنگره نظیر ایلهان عمر از نقض فاحش حقوق بشر در حملات رژیم صهیونیستی به نوار غزه ازجمله مصادیقی است که به وضوح بیانگر شکاف میان حزب دموکرات تلقی می شود.

با وجود اهمیت موضوعاتی نظیر میزان رشد اقتصادی، ایجاد اشتغال و موضوعات خطیری همچون نحوه مواجهه با پدیده مهاجرت و سقط جنین میان رأی دهندگان آمریکایی، جنگ اخیر غزه و ابعاد حقوق بشری آن و احتمال سرایت جنگ به دیگر کشورهای منطقه ازجمله موضوعاتی تلقی می شوند که می توانند در تعیین سرنوشت رئیس جمهور آتی نقش بسزایی ایفا کنند و جایگاه رئیس جمهور مستقر را در انتخابات پیش رو از سوی شماری از رأی دهندگان بیش از پیش متزلزل کند.

مدیرعامل آکسفام، از بزرگترین سازمان های بین المللی در حوزه بشردوستانه در اظهارنظری با بیان وتوی قطعنامه های شورای امنیت از سوی آمریکا برای برقراری آتش بس در نوار غزه، آن را میخ دیگری بر تابوت اعتبار واشنگتن در زمینه حقوق بشر قلمداد کرده است.

گمانه زنی‌ها درباره به چالش کشیده شدن هیمنه آمریکا

جهان تک قطبی و رهبری آمریکایی‌ها پس از فروپاشی نظام دوقطبی ازجمله ایده آل هایی بود که نظریه پردازان آمریکایی در سه دهه اخیر بارها در سر می‌پروراندند و مداخله‌های آشکار نظامی و بعضاً ورای قانونی آمریکایی‌ها در جنگ دوم خلیج فارس، حمله به صربستان، اشغال افغانستان و مشارکت در جنگ داخلی سوریه و همچنین حملات گاه و بی‌گاه پهپادی به مواضع شبه نظامیان یمن، سومالی، عراق پس از صدام، پاکستان و لیبی گواهی بر این مدعاست که واشنگتن خود را یگانه حافظ آنچه نظم نوین جهانی می‌داند، به شمار می‌آورد.

اکنون با افزایش تنش‌ها در نوار غزه و رویارویی‌های پراکنده میان نیروهای مقاومت و نظامیان آمریکایی و صهیونیستی در منطقه، به اعتراف شماری از اندیشکده‌های آمریکایی، کاخ سفید در نحوه مواجهه با بحران کنونی بیش از پیش سردرگم و منفعل رفتار کرده است.

حملات پهپادی و موشکی نیروهای مقاومت به مواضع آمریکایی‌ها در عراق و سوریه و نقش بدون انکار آنان در حمله به دشمن صهیونیستی چه در شمال اراضی اشغالی (حزب الله)، شرق رژیم صهیونیستی (مقاومت سوریه و عراق) و همچنین ورود ثأتیرگذار انصارالله به معادله یاد شده و حملات پهپادی و موشکی به مواضع صهیونیست‌ها و تهدید کشتی‌های عازم سرزمین‌های اشغالی در تنگه راهبردی باب المندب و دریای سرخ، واشنگتن را در تنگنا قرار داده است.

سران کاخ سفید و پنتاگون در مواجهه با تنش یاد شده با دو گزینه ورود میدانی و مستقیم یا انفعال و خویشتنداری روبرو هستند که تاکنون با در پیش گرفتن انفعال، زمینه تضعیف هیمنه و جایگاه بین‌المللی آمریکا را به عنوان یگانه حافظ ادعایی نظم بین‌المللی فراهم آورده‌اند. خویشتنداری کاخ سفید در مواجه نشدن نظامی با نیروهای مقاومت با خشم جمهوری خواهان همراه شده است تا حدی که بایدن را عامل سرافکندگی موقعیت بین‌المللی آمریکا قلمداد کرده‌اند.

شماری از سناتورهای برجسته آمریکا و ترامپ نامزد بالقوه آنان در انتخابات 2024 میلادی، انفعال و ضعف بایدن در پاسخ قاطع به ایران و آنچه نیروهای نیابتی‌اش می‌خوانند، عامل تقویت موقعیت تهران و تضعیف نقش آمریکا در منطقه و جامعه بین‌المللی به تصویر کشیده‌اند. سناتور تام کاتن در اظهارنظر صریحی با بیان حملات نیروهای مقاومت به پایگاه‌های آمریکا در منطقه که از هفتم اکتبر تاکنون به دست کم 80 مورد رسیده است، گفت: راه متوقف کردن حملات نگران کننده، خودداری و احتیاط نیست. باید دست به اقدامات تلافی جویانه گسترده زد تا مشخص شود حمله به نیروهای‌مان را تحمل نخواهیم کرد.

اهمیت تنگه باب المندب و دریای سرخ و نقش بسزای آن در اقتصاد جهانی به عنوان حلقه وصل شرق آسیا به اروپا که حجم عظیمی از کریدور انتقال انرژی (عبور 15 درصد انرژی جهان) و کالا را به خود اختصاص داده، موجب شده است دامنه انتقادات از دولت بایدن نسبت به تحرکات فزاینده انصارالله در منطقه افزایش یابد.

تهدید نیروهای مقاومت به مین ریزی در دریای سرخ و ناکامی آمریکایی‌ها در مجاب کردن متحدانش برای مشارکت در ائتلاف دریایی در خلیج عدن و دریای سرخ موجب شده است علاوه بر تحمیل فشارهای اقتصادی بر رژیم صهیونیستی (به دلیل بدون استفاده شدن بندر ایلات در جنوب سرزمین های اشغالی)، بار هزینه تداوم جنگ بر دوش کشورهای توسعه یافته افزایش یابد و صلاحیت و موقعیت جهانی آمریکا متزلزل شود.

سوی دیگر ماجرا به ارزیابی پیامدهای احتمالی اقدام نظامی آمریکا در دریای سرخ باز می‌گردد که گرچه رضایت صهیونیست‌ها را به دنبال خواهد داشت، ولی می‌تواند به عنوان گامی دیگر از دومینوی بحرانی حاکم بر منطقه تلقی شود و زمینه گسترش نزاع را در غرب آسیا فراهم کند؛ موضوعی که در وهله نخست به انفجار قیمت انرژی جهانی و شکست قاطع بایدن در انتخابات پیش رو (به دلیل نقش حیاتی قیمت انرژی نزد رأی دهندگان آمریکایی) منتهی می شود و در ادامه، امکان ورود آمریکا را به جنگی بی بازگشت در منطقه فراهم خواهد کرد.

وال استریت ژورنال در گزارش اخیرش مدعی شد، بایدن نتانیاهو را متقاعد کرده است از باز کردن جبهه‌ای جدید در مرزهای شمالی (حزب الله) پرهیز کند. نیویورک تایمز نیز به نقل از مقام‌های آمریکایی آورده است، سران کاخ سفید به دلیل نگرانی از آغاز نزاعی جدید میان انصارالله و شیخ نشین‌های خلیج فارس و تبعات آن بر امنیت دریانوردی و انرژی منطقه از پاسخ نظامی به یمنی‌ها خودداری کرده‌اند.

دولت آمریکا هم اکنون به دلیل حمایت بی چون و چرا از رژیم صهیونیستی در نبرد غزه زیر فشار افکار عمومی داخلی قرار دارد و سیاست یاد شده موجب شده است بخش عظیمی از مسلمانان، اعراب و سیاه پوستان آمریکایی که آرای آنان سیستماتیک در انتخابات در سبد رأی دموکرات‌ها قرار داشته، از آنها برنجند و موجب تضعیف موقعیت بایدن و دموکرات‌ها در انتخابات 2024 میلادی شود.

در انتخابات 2020 میلادی بایدن در ایالت کلیدی میشیگان تنها با اختلاف 154 هزار رأی بر ترامپ پیروز شد. نکته حائز اهمیت به 200 هزار رأی مسلمانان این ایالت باز می‌گردد که در انتخابات بیان شده 146 هزار رأی آنها به سبد بایدن واریز شد و عمده شان هم اکنون به شدت نسبت به سیاست وی در قبال فلسطینیان انتقاد دارند.

شکست مذاکرات عربی-صهیونیستی

از پیمان ابراهیم که در آن چهار دولت امارات متحده عربی، بحرین، مراکش و سودان با رایزنی های گسترده ترامپ مبادرت به برقراری ارتباط با رژیم صهیونیستی کردند، به عنوان یکی از نقاط عطف کارنامه جمهوری خواهان در دوران زمامداری ترامپ نام برده می‌شود. حمایت تمام قد از رژیم صهیونیستی و تلاش برای ایجاد مناسبات دیپلماتیک میان اعراب و تل آویو همواره در مباحث انتخاباتی آمریکا نقشی کلیدی در جلب حمایت لابی های صهیونیستی از نامزدهای انتخابات ایفا کرده است. دولت بایدن نیز همچون سلفش کوشید با برقراری ارتباط میان ریاض و تل آویو از این برگ برنده در انتخابات 2024 میلادی استفاده و آن را پایانی بر ایزوله و محاصره رژیم صهیونیستی در خلال 75 سال اخیر از سوی اعراب و مسلمانان قلمداد کند.

فشارهای اقتصادی حاکم بر آمریکا، نارضایتی جامعه از رشد بیکاری و افزایش حامل های انرژی به ویژه در ماه های پس از آغاز جنگ اوکراین، دولتمردان کاخ سفید را به سمت مذاکراتی محرمانه سوق داد تا از سازش میان سعودی و رژیم صهیونیستی بسان برگ برنده ای در انتخابات آتی بهره‌مند شوند.

وقوع جنگ میان رژیم صهیونیستی و حماس از هفتم اکتبر سال جاری تاکنون و چشم انداز مبهم پیش رو، در کنار مشی جانبدارانه آمریکا در حمایت تام و تمام از صهیونیست ها نه تنها نسخه سازش میان سعودی و رژیم صهیونیستی را در هم پیچیده، بلکه موجی از نارضایتی را میان افکار عمومی و دولتمردان عرب نسبت به مواضع آمریکا در برابر جنگ کنونی دربر داشته است که نمود آن را در مشارکت نکردن کشورهای قدرتمند عربی در ائتلاف دریایی آمریکا در دریای سرخ برای مقابله با یمنی ها به وضوح می توان مشاهده کرد.

وتوهای پی در پی قطعنامه های ارائه شده از سوی امارات متحده عربی به نمایندگی از کشورهای اسلامی در شورای امنیت برای برقراری آتش بس در نوار غزه از سوی آمریکا، موجبات خشم رهبران مسلمان را دربر داشته است، تا حدی که رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه به عنوان متحد آمریکایی ها در پیمان ناتو در اظهاراتی برقراری عدالت در جهان را با حضور آمریکا ناممکن قلمداد کرده است.

جوزف استیکلتز، برنده جایزه نوبل اقتصاد و استاد دانشگاه کلمبیا در تحلیلی درباره پیامدهای جنگ غزه عنوان کرد، کشورهای عرب بی رحمی های شکل گرفته در غزه را برنخواهند تابید و امکان سیاستی نظیر تحریم نفتی غرب پس از جنگ یوم کیپور در 1973 میلادی دور از ذهن نخواهد بود.

مواضع صریح رهبران دست راستی رژیم صهیونیستی درباره نپذیرفتن راه حل دوکشوری، تأکید بر تداوم شهرک سازی ها و ضرورت اخراج فلسطینیان از بیت المقدس نظیر آنچه ایتامار بن گویر، وزیر امنیت داخلی رژیم صهیونیستی درباره ضرورت اتمام کار بن گوریون (پایه گذار رژیم صهیونیستی) در اخراج باقی مانده اعراب در سرزمین های اشغالی 48 مطرح کرد، عملاً دولتمردان کاخ سفید را در بن بست قرار داده است.

این بن بست نه تنها به از میان رفتن خوش بینی های ناشی از برقراری سازش میان اعراب و رژیم صهیونیستی منتهی شده، بلکه به دلیل اظهارات به طور ضمنی انتقادی بایدن از صهیونیست ها نظیر تأکید بر حفاظت از جان غیرنظامیان در غزه و اعتراف به کاهش حمایت از رژیم صهیونیستی در میان متحدان غربی و اعضای جامعه بین المللی، به نارضایتی برخی جریان های صهیونیستی تأثیرگذار بر انتخابات آمریکا نیز منتهی شده و بایدن را به بازنده اصلی نبرد کنونی مبدل کرده است.

نتیجه‌گیری

برآیند نظرسنجی‌های انجام شده از سوی مؤسسات وابسته به احزاب دموکرات و جمهوری خواه نظیر سی.ان.ان، نیویورک تایمز، فاکس نیوز، سی.بی.اس نیوز و... به وضوح نشان می دهد موقعیت بایدن نسبت به رقیب کلیدی جمهوری خواهش به ویژه در 6 ایالت سرنوشت ساز آریزونا، جورجیا، میشیگان، ویسکانسین، نوادا و پنسیلوانیا بیش از هر زمان متزلزل است و در صورت تداوم وضعیت کنونی، شکست وی در انتخابات 2024 میلادی بسیار محتمل به نظر می‌آید.

در این میان فرسایشی شدن جنگ غزه و احتمال گسیل آن به کرانه باختری و وقوع نزاعی فراگیر در غرب آسیا، با اتکا به وضعیت تورمی حاکم بر آمریکا در کنار مباحث مهمی همچون بحران ناشی از مهاجرت های غیرقانونی به آمریکا و برنامه جمهوری خواهان برای استیضاح بایدن به دلیل نقشش در پرده پوشی در پرونده فساد فرزندش و گاف های پی در پی وی در عرصه سیاسی همچون آخرین میخی بر تابوت بایدن و حزب دموکرات به حساب خواهد آمد.

جنگ کنونی غزه نه تنها به رسوایی و انزوای بایدن در میان همتایان بین المللی اش منجر شده، بلکه داعیه حقوق بشری آمریکا را در افکار عمومی جهان به نحو بارزی به چالش کشیده است؛ موضوعی که نماد آن را در بهره گیری دبیرکل سازمان ملل متحد از اصل 99 منشور ملل متحد برای توقف نزاع در غزه پس از وتوهای پی در پی آمریکا می توان مشاهده کرد.