مهدی محمدی مشاور رییس مجلس در امور راهبردی در یادداشتی نوشت:فقط کافیست نگاه کنیم صحنه چقدر پیچیده است؛ آن وقت دیگر بر سر راه حل ها یا تحلیل های ساده نزاع نخواهیم کرد. هر کسی یک تکه از داستان را می گوید غافل از اینکه فقط نسخه کامل داستان به درد تصمیم گیری می خورد.
اسراییل شکست بزرگی خورده اما این بدان معنا نیست که از درگیری بیشتر ناتوان است. هر ضربه ای که می زند پاسخش را پیشاپیش در نبرد طوفان الاقصی دریافت کرده اما اگر پاسخ معادل، پس از ضربه، دریافت نکند، طبیعی است که سراغ ضربه های بزرگ تر برای ترمیم زخمی که خورده خواهد رفت.
اسراییل می خواهد امریکا را به جنگ با ایران بکشاند اما نه امریکا و نه اسراییل هیچ یک خود داوطلب جنگ با ایران نیستند و بیش از هر چیز از چنین رویارویی می ترسند. اگر امریکا می خواست با ایران بجنگند، هیچ وقت بهانه ای بهتر از طوفان الاقصی پیدا نمی کرد. ضربات کنونی چند جبهه ای به امریکا و اسراییل بسیار ارزشمند است اما زیر آستانه ای قرار دارد که آنها را به تغییر محاسبه درباره تداوم کمپین ترور وادار کند.
ضربات قوی تر لازم است و همزمان باید این پیش فرض را داشت که امریکا و اسراییل آستانه خود برای ورود به درگیری بزرگ را هم بسیار بالا برده اند و بنابراین تهدید به جنگ بزرگ فعلا فاقد ارزش راهبردی است و نباید آن را از هیچ طرفی جدی گرفت. ضربه درون سرزمین های اشغالی از هر ضربه ای به اسراییل کارآمدتر است اما اگر موازنه ضربات درون و بیرون سرزمین های اشغالی به هم بخورد، ضربات درونی به اسرایبل هم رو به افول خواهد رفت.
خواستم بگویم مفاهیم حمله، دفاع، عملیات اطلاعاتی، عملیات نظامی، بازدارندگی و موازنه چنان تغییر ماهیت داده اند که به آسانی می توان با متغیرهای درست معادلات غلط ساخت. هوشیار باشیم.