«هیروشیما»
نوشته: جان هرسی
ترجمه: محمود قلیپور
نشر چشمه، 1402
125 صفحه، 105000 تومان
***
با گذشت نزدیک به هشتاد سال از بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی، این فاجعه که در نوع خود در تاریخ سابقه و نظیری نداشته، مدام ابعاد تازهتری برای تحلیل و بررسی پیدا میکند. این اتفاق نه تنها نقطهی عطفی را در تاریخ ژاپن رقم زد، بلکه تصویر ذهنی همهی دنیا را نسبت به آن تغییر داد. رخدادی که میرفت تا از ژاپن چهرهی یک پاکباختهی تمامعیار را بسازد، گویی نقطهی شروع تازهای برای این کشور ساخت. روحیهی مبارز و سرسخت ژاپنی چنین شکستی را برنمیتافت و گرچه جهان به قربانی بودنش در این ماجرا شهادت میداد، اما این کشور برای اثبات قدرت خود همچنان به دنبال شواهدی بود.
آنچه ژاپن برای جبران شکست در طی دههها از سر گذراند، مسیری گاه هماهنگ با دنیای غرب و گاه خلاف آن را داشت و همین مسأله به تصویرِ ژاپنِ پس از جنگ جنبههای پیچیدهتری بخشید. اما در هرحال نکتهی غیرقابل انکار در این میان واقعهی هیروشیما بهعنوان نیروی محرک عظیمی است که جهشهای بعدی این کشور را رقم زد. به همینخاطر است که مطالعهی فاجعهی بمباران اتمی به درک بهتر تاریخ معاصر ژاپن کمک شایانی خواهد کرد. کتاب «هیروشیما» که صرفاً حول محور خودِ واقعه نوشته شده، به بیان مشاهداتی عینی از آنچه که در ساعات و روزهای پس از بمباران در هیروشیما رخ داده میپردازد. بررسی این وقایع تصویر واضحتری از ژاپن ملتهبِ پس از پایان جنگ جهانی دوم و چند دهه پس از آن را برای مخاطبان میسازد.
جان هِرسی نویسندهی کتاب «هیروشیما»، نُه ماه پس از بمباران از طرف نیویورکر به ژاپن رفت تا طی تحقیقی میدانی از بازماندگان، چشمِ جهان را به ابعاد تازهای از آن باز کند. هِرسی که خود به خاطر شغل پدر و مادرش که مبلغین مسیحی در خاور دور بودند در چین به دنیا آمده بود، تجارب زیستی بسیاری از این بخش از جهان داشت؛ بخشی که در عصر جدید به سبب توانمندیها و امکانات خاصش، خود را محق میدید در برابر ابرقدرتهای غرب بایستد و به عنوان قدرتی تازه در منطقه و دنیا سر برآورد. چین و ژاپن دو کشوری بودند که در اینباره گوی سبقت از هم میربودند و هِرسی در اوج چنین رقابتهایی پا به ژاپن گذاشت تا از سختترین روزهای تاریخ معاصر آن برای جهان گزارشی جامع و شفاف بنویسد.
نگاه قصهپردازانهی جان هِرسی به بمباران هیروشیما در نگارش این کتاب بسیار تأثیرگذار بوده است. حرفهی اصلی هِرسی داستاننویسی بوده و به خاطر آن جوایز بسیاری از جمله پولیتزر را دریافت کرده است. او در این کتاب نیز با دیدی شخصیتمحور به رویداد بمباران اتمی نزدیک شده است؛ ابتدا چند شخصیت را برای دنبال کردن سیر وقایع انتخاب کرده و سپس همگام با آنها روایتش را پیش برده است. آنها بازماندگان این واقعهاند که هنوز علتی دقیق برای اینکه چهطور زنده ماندهاند و چگونه پس از این ویرانی تمامعیار به زندگی خود ادامه میدهند، ندارند.
هِرسی میکوشد دوربین روایتش را در ابعاد و زوایای مختلف بچرخاند تا چشمانداز کاملتری به مخاطبانش از ماجرا بدهد و مدام از نقطهی مبدأ که لحظهی وقوع فاجعه است به مقاطع زمانی گوناگون سفر میکند. او از چند ساعت تا چند روز یا چند ماه پس از این رخداد را همراه با شخصیتهای خاصی که برگزیده پیش میرود و کوچکترین و حتی روزمرهترین اتفاقات را با آنها مشاهده و تحلیل میکند. این شخصیتها از پیشینه و فرهنگهای متفاوتی میآیند و از قضا باعث شدهاند که درک مسأله از جنبههای وسیعتری مورد ارزیابی قرار گیرد.
یکی از ابعاد درخور توجه روایت «هیروشیما» تفاوت جهانبینیای است که در طی پیگیری وضعیت شخصیتهای آن آشکار میشود. کشیشان و مبلغین مذهبی نوع خاصی از مسیحیت را با فرهنگ ژاپنی درآمیختهاند و این تفکر در برهههای مختلفی از واقعهی هیروشیما شکل متفاوتی به ماجراها بخشیده است. یکی از تأثیرگذارترین صحنههای مربوط به این مسأله مربوط به زمانی است که یکی از بازماندگان فاجعه در حال احتضار است و دیگری در همان حال مزامیر داوود میخواند که با وضعیتی که دچار آناند همخوانی بسیار دارد. آیاتی که از ناچیز بودن انسان در برابر کائنات و گذر زمان حکایت میکند: «زیرا که هزار سال در نظر تو مثل دیروز است که گذشته باشد و مثل پاسی از شب مثل سیلاب ایشان را رُفته و مثل خواب شدهاند.»
اما در چشماندازی بزرگتر، نویسنده بر ژاپن به عنوان موجودی که ققنوسوار سر از خاکستر خویش برداشته و شکوفا شده، تمرکز دارد. ژاپنی که ویرانیها را به سرعت پشت سر گذاشته و تنها آبادانی آینده را سرلوحهی خویش قرار داده است. این مسأله گویی از همان ساعات اول پس از فاجعه برای تمامی ملت ژاپن جدی شده و ترمیم غرور و شوکتی پایمال شده را واجبتر از هر کار دیگری برای خود دیده است. حاکمیت ژاپن حتی با اعلام تعداد قربانیان هم با سرسختی و دور از ملاحظات عاطفی برخورد کرده است. برای اثبات حضور هر فرد در میان تلفات حادثه، نیاز به دو شاهد غیر از خانواده ضروری بود و به همین دلیل است که همچنان و از پس دههها تعداد قربانیان از آمار واقعی به مراتب کمتر است. از این جهت است که این کتاب روایتگر بخشی از وجوه شخصیتیِ کشوری است که کوشید موجودیت توانمند و اُبهت از دست رفتهی خود را بازیابد.