مردم ایران با چه منطقی در انتخابات شرکت می‌کنند؟

داوود طالقانی، پژوهشگر حوزه فرهنگ و دانش‌آموخته جامعه‌شناسی، گروه سیاسی الف،   4021110024 ۴۹ نظر، ۰ در صف انتشار و ۵۳ تکراری یا غیرقابل انتشار

«به نظر می‌رسد کنشگری انتخاباتی جامعه ایران یک معادله با دو متغیرِ عقلانیت تماما محاسبه‌گر و احساسات و هیجانات تحریک‌پذیر است. به تعبیری جامعه ایران در انتخابات معمولا با مشارکت یک عقل حسابگر و مادی‌نگر در انتخابات شرکت می‌کند اما در عین حال عواطف این شرکت‌کننده‌ها نیز به شدت تحریک‌پذیر است.»

بنا به ایده و طرح کلیِ مرحوم دکتر شریعتی در کتاب امت و امامت می‌توانیم یک نظر و دریافتی درباب جامعه‌شناسی انتخابات در ایران و در شکل عام‌تر در اسلام داشته باشیم.

1. در وهله اول، شریعتی در مورد دموکراسی در اسلام، عقیده دارد وظیفه ما انتخاب امام نیست، بلکه آنچه که برعهده جامعه است، شناسایی او است. این مساله وقتی درمورد انتخابات در اسلام مطرح می‌شود توانایی آن را دارد که حلّال برخی از مشکلات باشد. به تعبیری شریعتی چنین القا می‌کند که موضوع انتخابات و دموکراسی در اسلام، چیزی میانی و در سطوح اجرایی است و اصلا ارتباطی با سطوح بالاتر که شامل هدایت، اشارت و رهبری است ندارد. شریعتی در این ایده قصد دارد به نوعی شبهه معروف و رایج در قبال جمع اسلام و دموکراسی را حل کرده و تقریری جدی از آن نمایان سازد.

2. شریعتی در پروژه فکری خود بیان می‌سازد که منبع قدرت تا حدودی خودش اعمال قدرت است. برای همین او روشن‌می‌سازد که منبع قدرت امام از سوی خداوند است و دقیقا به همین پشتوانه الهی و تاییدات ربّانی است که اعمال قدرت را به پیش می‌برد. درصورتیکه در دموکراسی‌های متداول که نشانه اصلی آن‌ها انتخابات است، منبع قدرت مردم هستند. تذکر این موضوع ضروری است که منبع قدرت بودن مردم در دموکراسی‌های مرسوم را با بحث شناسایی امام خلط نکنیم، چرا که موضوع مورد بحث تعیین افراد در سطوح میانی آنهم بنا به مقتضیات عصر غیبت است.

3. از مجموع دو مطلب از پیش گفته شده درمورد شناسایی امام و منبع قدرت به مثابه اعمال قدرت، چند نتیجه می‌توان گرفت که اولین آن همانطور که در خلال مطالب پیشین آمد، در یک جامعه مسلمان انتخاب امام صورت نمی‌گیرد بلکه تنها انتصاباتی بنا به ویژگی‌هایی در جهت انجام کارهای خرد امکان پذیر است. نتیجه‌گیری بعدی این است که شریعتی منکر دموکراسی در جوامع اسلامی نمی‌شود، حتی آن را بنا به مقتضیات زمان لازم و ضروری می‌داند تا با به روی کار آمدن افراد مستعد در امور اجرایی کارها جلو رود.

4. در این بین رابطه رسانه و انتخابات با توجه به ایده شریعتی حائز اهمیت است. اگر قرار باشد به وسیله انتخابات طیفی از نیروهای کار شناسایی شوند، رسانه می‌تواند مدخلی و میانجی مناسبی محسوب شود. به تعبیری اگر قرار باشد، با انتخابات که منبع قدرت و اعمال آن شناخته می‌شود یک اراده و حرکت جمعی را شکل دهیم، لاجرم محتاج شناخت از افرادیم که شریعتی نیز وقتی موضوع زعامت جامعه را پیش می‌کشد، به اهمیت این موضوع اشاره دارد. بنابراین تا حدی رسانه می‌تواند راه‌های شناخت را برای ما فراهم آورد. به تعبیری رسانه امروزی، میانجی مناسبی برای شناسایی افراد است، چیزی که سالیان گذشته نبود و افرادی به شکل مافیاوار درون سیستم سیاسی و قدرت نفوذ پیدا می‌کردند. اما امروزه رسانه و شفافیت برآمده از آن راه شناخت نامزدها را روشن ساخته و اگر کسی بخواهد به شکل دیگری ورودی به ساحت قدرت داشته باشد مورد اتهام قرار خواهد گرفت و به دلیل ناشناس بودنش مورد سوال قرار می‌گیرد. پس نماینده و نامزد برای امر شناساندن و به تعبیری «برندینگ» خودش هم که شده باید به موضوع رسانه توجه کند. به بیان روشن‌تر اشخاص مطرح مثل نمایندگان و نامزدها برای حضور و همچنین شناساندن خود عرصه ارائه رسانه‌ای را یک ابزار جدی می‌دانند که اگر چنین نشود، نه تنها مورد طرد و چه بسا مورد سوظن قرار می‌گیرند.

5. اما با تمام خدمات و اهمیت رسانه در بحث انتخابات ما با یک تردیدی مواجه هستیم مبنی بر اینکه رسانه چه بسا از افراد نماینده یا نامزد میکروسلبریتی‌های سیاسی بسازد، یا با ایجاد امواج رسانه‌ای برای نیل به اهداف خاص هیجانات و احساسات مخاطبین را مورد بهره‌برداری قرار دهد. هرچند این چالش و ملاحظه وارد است و مهم، و این احتمال وجود دارد که روند اقدامات رسانه‌ای برای تاثیرگذاری مخاطبان باشد، اما در کل نمی‌توان نقش رسانه در موضوع برندینگ نمایندگان را نادیده گرفت.

6. به نظر می‌رسد کنشگری انتخاباتی جامعه ایران یک معادله با دو متغیرِ عقلانیت تماما محاسبه‌گر و احساسات و هیجانات تحریک‌پذیر است. به تعبیری جامعه ایران در انتخابات معمولا با مشارکت یک عقل حسابگر و مادی‌نگر در انتخابات شرکت می‌کند اما در عین حال عواطف این شرکت‌کننده‌ها نیز به شدت تحریک‌پذیر است. یعنی این دو عنصر در اصل فضای انتخابات در ایران را شکل می‌دهند. کنشگران سیاسی چون قرار است کسی را انتخاب کنند که به طرق مختلف بر روی معیشت آنان تصمیم‌گیری می‌کند، تحت تاثیر یک عقلانیت ابزاری هستند تا از این طریق شخص یا اشخاصی را انتخاب کنند که دنبال‌کننده منافع آنان است. اما در واقعیت اتفاق دیگری می‌افتد، چون که معمولا نزاع‌های سیاسی، جریان‌های رسانه‌ای یا عوامل غیرشناختی نظیر لحن گفتار یا طرز پوشش لباس و.... بر هیجانات و عواطف کنشگران اثر می‌گذارد، امر انتخاب و گزینش در ایران در تعامل آن دو متغیر صورت می‌گیرند.