نویسنده: پنولوپه ویلسون
مترجم: فاطمه ایجی
ناشر: فرهنگ معاصر، چاپ اول 1401
178 صفحه، 98000 تومان
****
نمیدانم کتاب «فرعونها هم میمیرند» اثر الیزابت پین را خواندهاید یا نه. اگر به آثار تاریخی و کوتاه علاقه دارید، گزینۀ خوبیست، بهویژه که هنوز هم خیلی ارزانقیمت است! این کتاب، که مترجم خوب و گمنام و فقید، آقای حسن پستا ترجمه کرده، با ماجرای کشف «سنگ رشید» یا همان «روزتا استون» آغاز میشود.
ناپلئون بناپارت مصر را فتح کرده و ارتش او مشغول شخم زدن آن سرزمین کهن و اسرارآمیز است. ماه اوت سال 1799، در ضمن یک حفاری، یکی از فرماندهان ارتش فرانسه، سرگرد پییر بوشار، سنگ عجیبی را کشف میکند که حکاکیهایی به سه خط مختلف روی آن کندهکاری شده است. یکی از آن خطوط هیروگلیف است و دوتای دیگر یونانی و دموتی (این خط اخیر صورت تغییریافته و پیشرفتۀ هیروگلیف است). تا آن زمان هنوز خط هیروگلیف رمزگشایی نشده بود و هیچکس از آن خط تصویری سر درنمیآورد؛ اما یونانی چرا. اگر آن سه خط یک مطلب را بیان میکردند؛ پس لابد هیروگلیف نیز همان را میگوید که به یونانی نگاشته شده است. پس حالا کافیست معنای نشانههای هیروگلیف را بر اساس محتوای متن رمزگشایی کنند. و کردند؛ البته این کار 23 سال طول کشید. و آن واقعه سرآغاز خواندن نوشتههای بسیاری شد که از تمدن مصر باستان به زبان هیروگلیف بهجا مانده بودند و از آن طریق دروازهای به روی تمدن شگفتانگیز مصر باز میشود و با زندگی و مرگ فرعونهای مصر آشنا میشویم و... . کتاب خانم الیزابت پین اثر تاریخی جذابی است.
کتاب خانم پنولوپه ویلسون هم اثر علمی جذابی است. او یک گزارش جامع و تحلیلی از خط هیروگلیف میدهد و برای این منظور به خیلی قبل و بعد از آن سر میزند. به عبارت دیگر، دامنۀ زمانی این کتاب از پنج هزار سال قبل از میلاد تا دورۀ معاصر است.
کتاب با توضیح اصل نوشتن در مصر باستان آغاز میشود و نویسنده خاستگاه نوشتار در آن دوران را در اولین فصل توضیح میدهد. پس از آن، به ظهور خط هیروگلیف در فصل دوم میپردازد. سپس، از فصل سوم تا پنجم، انواع و اقسام کاربردهای خط هیروگلیف و چگونگی بهکارگیریاش را شرح میدهد. بهعلاوه، خط هیروگلیف مانند هر خط دیگری، در گذر کند و طولانی زمان، ثابت نماند و دچار دگردیسی شد. در این چند فصل با دگردیسیهای هیروگلیف و مصادیق آن آشنا میشویم. در فصل ششم، چگونگی رمزگشایی آن را در قرن نوزدهم توضیح میدهد. فصل هفتم و پایانی به وضعیت خط هیروگلیف در دورۀ معاصر اختصاص دارد و اینکه امروزه با آن و دربارۀ آن چه میکنند.
خط هیروگلیف، که متشکل از صدها نشانه است، هم از چپ به راست نوشته میشود و هم برعکس! هم افقی نوشته میشود و هم عمودی! سازوکار و منطق درونی این خط هم جالب است و هم آموزنده. حتی برای کسانی که در عرصههای دیگر فعالیت میکنند نیز نکات الهامبخشی دارد. برای نمونه، برای فعل شنیدن از تصویر جغد استفاده میشود و برای فعل پنهان کردن و پنهان شدن از تصویر لاکپشت؛ از اینرو که لاکپشت عادت دارد خود را در گلولای ته آبگیر پنهان کند.
با همۀ این اوصاف، هنوز هم تعداد بسیار زیادی از کتیبههای مصر باستان خوانده نشدهاند. اگرچه خط هیروگلیف رمزگشایی شده، اما خواندنش خیلی هم راحت نیست. چرا؟ مثال بزنم. خط خرچنگ قورباغۀ خودم (با توجه به ابعادش، عنوان مورچهموریانهای بهتر بهش میآید) که هرچند به زبان فارسی است که رمزگشایی شده اما خواندنش بهقدری دشوار است که گاهی خودم نیز نمیفهمم چه نوشتهام.
خط هیروگلیف هم از جهت شکل و شمایل و هم از جهت معنی هنوز جذابیت خودش را دارد و علاقمندان زیادی را به خود جلب کرده است. کلاسها، کارگاهها، دورهها، سیدیهای آموزشی و انواع و اقسام برنامههای حقیقی و مجازی آموزشی برای خط هیروگلیف در دنیا رواج دارد و چهبسا خیلیها اگر با آن آشنا شوند، شور و شوق خواهند یافت که آن را بیاموزند. شاید شما هم یکی از آنها باشید.
کسانی که خط هیروگلیف را بیاموزند، علاوه بر اینکه میتوانند کتیبههای شگفتانگیز را بخوانند، نیز میتوانند به این خط بنویسند! و چه کیفی دارد، چه کلاسی دارد، نوشتن به زبان هیروگلیف حتی اگر جملهای باشد مثل «گوش فرادار، من گرسنهام.» جالب است بدانید که متخصصان برنامههای کامپیوتری مرتبط با هیروگلیف ساختهاند؛ حتی برنامهای که میتواند متن هیروگلیف تولید کند؛ چیزی شبیه به برنامۀ «ورد»! وانگهی، این دستاورد فرهنگی باستانی برای ذهن امروزی هم افقگشایی میکند.ز
فرهنگ فقط فرهنگ خودی نیست؛ فرهنگ «دیگری» هم است. هرچه فرهنگ از ما دورتر باشد، نهفقط افق ذهنی ما را وسیعتر میسازد، بلکه چشم ما را به روی فرهنگ خودی نیز بیشتر باز میکند. در مقایسۀ میان برساختههای دو فرهنگِ متفاوت فضایی آشکار میشود که ذهن انسان مجال فهم و فراروی پیدا میکند. اما فارغ از این نکته، اهمیت خط هیروگلیف برای شناخت تمدنی مصر در عرصۀ جهان این است:
«رشتۀ مصرشناسی با رمزگشایی هیروگلیف آغاز شده است. متنها دانش ما از مصر باستان را کامل میکنند و بدون آنها فهم ما از فرهنگ باستانی تنوع چندانی نخواهد داشت. باستانشناسی اطلاعاتی را از زمینههای معماری، شواهد مادی از آداب دینی و تدفینی، کالاهای خاص تولیدشده برای نخبگان، و گاه حتی اجساد خود مصریان به دست داده است. با این همه، متنها آگاهیهایی از نامهای این مردم و پیشۀ آنها، افکار، سرودهها و علایق ایشان به ما دادهاند و بدین ترتیب دیدگاه آنان را نسبت به کیهان، یا چیزهای کوچکتری را که دغدغۀ آنان بوده است، بر ما آشکار ساختهاند. این افکار شخصی، اظهارنامههای مالیاتی، امور جزیی زندگی، و حتی حوادث حکومتی مهم، از دیگر زمینههای باستانشناختی به ما نمیرسند و برای مثال، نمیفهمیدیم که آمِنِمحِت یکم به قتل رسیده است، اگر نبود متنی آموزشی که با مرگ او شروع میشود و در ادامۀ متن، روان وی پسرش را اندرز میدهد. گزارشهای دادگاهها محاکمههای سرقت از آرامگاهها را با جزئیات شرح میدهند و تصویری از فساد و قانونشکنی در مصر اواخر پادشاهی نو را ارائه میکنند و نشان میدهند که بقای کرانۀ غربی در تِبِس اساساً ثمرۀ همین دستبرد به آرامگاهها بوده است. سخن آخناتن خطاب به خدای خویش، گفتاری شخصی و تأثیرگذار است، پاسخ نامههای مردگان از مصیبت و عشق پس از مرگ سخن میگوید، لطیفههای قایقرانان در باتلاقهای پاپیروس زندگی را به گذشته میبرد، و دیدار آمون با مادر حتشپوست آکنده از اشارات جنسی و کامجویی است. در مصر باستانشناس از هیروگلیف گریزی ندارد.»
*دکترای فلسفه