آیا میتوان فرزند و زن خود را از ارث محروم کرد؟
خیر محرومیت از ارث به موجب قانون امکانپذیر نیست. مطابق ماده ۸۳۷ قانون مدنی هیچ شخصی نمیتواند وراث خود را از ارث محروم کند. اشخاص در زمان حیات حق هر گونه تصرفی در اموال خود را دارند. مثلا میتوانند اموال خود را به زن یا هر یک از فرزندان خود صلح یا هبه کنند.
ولی شخص نمیتواند در قالب وصیت برای همه اموال خود تصمیمگیری کند. مثلا وصیت کند که همه اموال به فلان فرزندم برسد یا بخشی را از ارث محروم کند مثلا فلان فرزندم از ارث محروم شود زیرا وصیت به کل اموال نافذ نیست و وصیت تنها تا سقف یک سوم اموال موصی یا وصیت کننده صحیح است.
همچنین به موجب ماده ۸۳۷ قانون مدنی هیچ شخصی نمیتواند وراث خود را از ارث محروم کند زیرا قواعد ارث جزو قواعد آمره است و خلاف آن نمیتوان تصمیم گرفت.
موارد محرومیت از ارث در قانون مدنی چیست؟
- قتل: چنانچه شخصی مورث خود را به قتل برساند از ارث محروم میشود. به عنوان مثال اگر پسری پدر خود را به قتل برساند ارث به وی تعلق نمیگیرد.
- کفر: مطابق قانون، کافر از مسلمان ارث نمیبرد. ولی اگر کافر بمیرد و یکی از وراث او مسلمان باشد، تمام اموالش به او میرسد.
- ولد الزنا: فرزندی که حاصل یک رابطه نامشروع باشد و ولد الزنا باشد، از والدین خود ارث نمیبرد.
- لعان: در صورتی که که میان زن و شوهری لعان صورت بگیرد و یکی از آنها در مدت زمان عده بمیرد؛ در این صورت هر کدام که زنده بماند از شخص متوفی ارث نمیبرد.
لِعان یا مُلاعِنه مراسمی در فقه و حقوق اسلامی است که در آن زن و شوهر با رعایت تشریفات خاصی یکدیگر را لعنت میکنند. به این نحو که شوهر با سوگندهای ویژهای به زن خود نسبت زنا دهد و همسرش با سوگندهای مشابهی اتهام شوهرش را رد کند. با تحقق لعان زن و شوهر از یکدیگر جدا شده و ازدواج دوباره آنها تا اَبَد ممنوع است.
محرومیت از ارث امکان پذیر است؟
ممکن است شنیدن جملاتی با مضمون محروم شدن از دریافت سهمالارث یا محرومیت از ارث باعث نگرانی بعضی از ورثه شود. اما افرادی که حتی آشنایی اندکی با مباحث حقوقی دارند، میدانند این موضوع پایه و اساس قانونی ندارد و هیچکس در حالت عادی نمیتواند شخص دیگری را از دریافت سهمالارث محروم کند.
به موجب مادهی ۸۳۷ قانون مدنی، در نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران محروم کردن وراث از ارث امکان ندارد. صاحب مال یا شخص مورث در صورتی که تصمیم بگیرد از رسیدن اموالش به وراث بعد از فوت ممانعت بهعمل آورد، باید تکلیف اموال خود را در زمان حیاتش مشخص کند.
لذا میتوانند هر تصمیمی را برای اموالشان بگیرند. اینکه آیا آن اموال را به کسی صلح کند یا هبه نماید و یا حتی آنها را رها کرده و تلف کنند در حیطه اختیارات خود فرد زنده است.
اگر شخصی بخواهد در خصوص اموالش برای بعد از مرگش تصمیمگیری نماید تنها در قالب حقوقی وصیت میتواند تعیین تکلیف کند. فردی که فوت میشود اگر تا قبل از فوتش برای مال و اموالش تصمیمی را نگرفته باشد فقط تنها برای میزان خاص و مشخصی میتواند برای اموال خود وصیت کند.
به عبارتی دیگر فرد متوفی در صورتی که وصیتنامهای از خود به جای گذاشته باشد در آن وصیتنامه تنها میتواند نسبت به یک سوم اموالش وصیت نماید و وصیت نسبت به یک سوم نافذ است و اگر وصیت نسبت به مازاد یک سوم باشد فقط با قبول ورثه نافذ است.
قواعد و قوانین ارث جزء قوانین امری است و سرپیچی از آن جایز نیست. اگر فردی یکی از فرزندان خود را از ارث محروم کند به موجب قانون این وصیت نامه باطل است و میتوان ابطال وصیتنامه را خواست.
در بحث محرومیت از ارث مطابق ماده ۸۳۷ قانون مدنی اگر شخصی بر حسب وصیت خود یک یا چند نفر از ورثه خود را از ارث محروم کند وصیت وی نافذ نیست و قابل قبول نخواهد بود. لذا محرومیت از ارث طبق ماده فوق تا ثلث اموال وصیت نافذ است و درست به حساب میآید اما محرومیت از ارث از کل اموال قابل قبول نبوده و نافذ نیست.
راه حل محرومیت از ارث برای کسی که قصد دارد اموالی از او به ورثه نرسد، در عمل وجود ندارد. درواقع هر فرد در زمان حیات تنها قادر است برای یک سوم اموالی که پس از مرگ از او باقی میماند تصمیمگیری کند. درباره دو سوم باقیمانده، نظر و رضایت تمام ورثه لازم است.
راههای جایگزین محروم کردن فرزندان از ارث
برای تعیین تکلیف اموال و جلوگیری از رسیدن آنها به بعضی ورثه پس از مرگ مورث، راهحلهای متفاوتی وجود دارد. صلح عمری، بیع، وصیت عهدی و وصیت تملیکی شماری از این راهحلها هستند. در این یادداشت به توضیح مختصری برای هریک از موارد جایگزین محرومیت از ارث پرداختهایم.
وصیت کردن در اسلام، به معنی تعیین تکلیف اموال و دیون پس از مرگ، یکی از امور مستحب مؤکد است که انجام آن به مسلمانان توصیه شده است. به همین دلیل هنگامی که سخن از تعیین تکلیف اموال پس از مرگ به میان میآید، نخستین چیزی که به ذهن میرسد تنظیم وصیتنامه است. اما آیا تنظیم وصیتنامه تنها راه تعیین تکلیف اموال پس از مرگ است؟
اجازه دهید این راهها را یک به یک با هم بررسی کنیم.
تنظیم وصیتنامه نخستین راه تعیین تکلیف اموال پس از مرگ است که در ماده ۸۲۵ به بعد قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
همانگونه که پیشتر هم اشاره شد، نکته مهم در مورد وصیتنامه این است که فرد موّصی تنها قادر به تصمیمگیری دربارهی یک سوم اموال خود است و وصیت در بیش از این مقدار نافذ نیست.
بنابراین حتی اگر شخصی پیش از مرگ خود در وصیتنامهای که تنظیم میکند، درباره تمام اموال و دیون خود تصمیمگیری کند، ورثه پس از مرگ او و پس از ادای دیون و تخصیص هزینه کفن و دفن قادر به اعتراض به وصیت تنظیمشده هستند و بهجز یک سوم اموال، مابقی ماترک طبق قوانین بین ورثه تقسیم خواهد شد.
حتی اگر فرد موصّی در وصیتنامه قانونی و معتبری که در محضر ثبت شده است صراحتاً یکی از ورثه را از ارث محروم کرده باشد، شخص وارث میتواند پس از وفات موصّی، با طرح دعوی و شکایت در مراجع قانونی نسبت به این موضوع اعتراض کرده و سهمالارث خود را طلب کند.
وصیت تملیکی
وصیت تملیکی به این معنا است که فرد، عین مال یا منفعت حاصل از آن را برای زمان پس از فوتش، بهطور مجانی به دیگری واگذار نماید. نکته مهم در وصیت تملیکی این است که این نوع وصیت محدود به یک سوم اموال است و در بیش از این مقدار، نافذ نیست.
وصیت عهدی
وصیت عهدی، یکی از انواع وصیت است که در قانون مدنی مطرح گردیده و در اصطلاح تحت عنوان «وصایت» نیز شناخته میشود. بنابر تعریف ذکر شده در مادهی 826 قانون مدنی، وصیت عهدی عبارت است از اینکه شخصی یک یا چندنفر را برای انجام امر یا اموری یا تصرفات دیگر مأمور نماید.
برای مثال ممکن است موصّی یک نفر را انتخاب کند تا پس از مرگ بدهیها و دیون او را بپردازد و حسابهایش را تسویه نماید.
یک نکتهی مهم در این نوع وصیت قابل توجه است: از آنجا که مطابق با ماده ۸۳۴ قانون مدنی، وصیت عهدی جزء ایقاعات است قبول در آن شرط نیست اما وصی میتواند تا زمانی که موّصی زنده است وصایت را رد کند و اگر پیش از وفات موّصی این کار را نکرد پس از آن دیگر امکان رد کردن وصایت را ندارد.
بیع
آخرین روش محرومیت از ارث که در این مطلب به آن میپردازیم، بیع است. در این روش، فرد در زمان حیاتش از طریق انجام یک معامله بخشی از دارایی خویش را به کسانی که مایل است منتقل میکند تا پس از وفاتش ادعایی از طرف دیگر وراث در خصوص آن دارایی بهوجود نیاید.
بیع به دو صورت قابل انجام است: بیع مطلق و بیع مشروط
بیع مطلق
در بیع مطلق، فرد تا قبل از مرگ خود بخشی از اموالش را از طریق یک معامله قانونی به افرادی که مایل است منتقل میکند.
بیع مشروط
بیع مشروط، معاملهای است که در آن، طرفین بر شرط مشخصی توافق میکنند. برای مثال در مورد کسی که خانهای دارد و مایل است یکی از وراث را از ارث محروم کند، یکی از راهکارهای موجود فروختن آن خانه به ورثه دیگر است، با این شرط که خریدار تنها پس از وفات فروشنده حق استفاده کردن از آن خانه را دارد.
جالب است بدانید که در بسیاری از این موارد، این بیع یک بیع صوری است و در واقع مبلغی بین خریدار و فروشنده رد و بدل نمیشود.