چشم‌ها را باید شُست

  4021215066

در حوزه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران این روزها دو رویداد قابل توجه رخ داده است. از یک سو گروسی مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی در نشست شورای حکام مدعی شده است که در ایران با چالش‌های فزاینده‌ای مواجه هستیم، زیرا ذخایر اورانیوم غنی‌شده ایران همچنان در حال افزایش است، حتی اگر سطح اورانیوم غنی‌شده تا ۶۰ درصد اندکی کاهش یافته باشد. وی ادعا کرده که به طور جدی نگران است که ایران به طور یکجانبه اجرای بیانیه مشترک (۴ مارس) را متوقف کرده است.این مساله درباره پایبندی ایران به توافقات صورت گرفته برای حل وفصل مسائل پادمانی، شک و تردید ایجاد می‌کند.
 از سوی دیگر  شورای همکاری خلیج فارس در بیانیه پایانی نشست خود که در سطح وزیران خارجه در ریاض برگزار شد، همانند گذشته ادعاهایی درباره برنامه هسته‌ای و نقش منطقه‌ای ایران و همچنین جزایر سه‌گانه ایرانی مطرح شده است. کشورهای عضو شورای همکاری خليج فارس ادعا کردند که منابع میدان نفتی الدره یا همان آرش که ایران بر اساس اصول جغرافیایی داعیه‌دار آن است، در مرز عربستان و کویت، تنها متعلق به این دو کشور است. بیانیه این نشست، هرگونه ادعا مبنی بر داشتن حق در این میدان به جز کویت و عربستان را رد کرده است. این مواضع از سوی آژانس و شورا در حالی مطرح شده است که در باب آنها چند نکته قابل توجه است.
نخست آنکه جمهوری اسلامی ایران همان طور که به اصول و تعهدات برجامی پایبند بوده با جدیت توافقات با آژانس را نیز اجرا کرده است در عین آنکه همچون سایر اعضای آژانس تاکید دارد که تعهداتی ورای مقررات پادمانی را نخواهد داد. در این میان رفتارهای آژانس رسما مغایر با وظایف و تعهدات آن بوده است چنانکه از یک سو گروسی همکاری‌های ایران را نادیده گرفته و به رغم بسته شدن بسیاری از پرونده‌های ادعایی، بار دیگر آنها را بازگشایی و علیه ایران به کار گرفته است. از سوی دیگر آژانس هنوز پاسخ نداده که چگونه است که اطلاعات محرمانه آژانس و گزارش‌های آن پیش از نشست‌های آژانس به دست رسانه‌ها و مقامات غربی می‌رسد. در عین آنکه آژانس و شخص گروسی تا به امروز از محکوم کردن خرابکاری‌های رژیم صهیونیستی و غرب در تاسیسات هسته‌ای ایران خودداری کرده است. در عین حال برجام در حالی جاده‌ای دو طرفه میان ایران و سایر اعضا است که آقای گروسی صرفا جاده یک طرفه انتقاد از ایران را در پیش گرفته است که حاصل آن نیز بازی در زمین غرب است. نکته دیگر آنکه وظیفه آژانس مقابله با تکثیر و اشاعه و استفاده از تهدیدات هسته‌ای است. ایشان هنوز پاسخ نداده که چگونه در برابر خبر استقرار تسلیحات هسته‌ای آمریکا در انگلیس، ارسال تسلیحات آغشته به اورانیوم توسط انگلیس و آمریکا به اوکراین، تهدید رسمی رژیم صهیونیستی مبنی بر استفاده از بمب هسته‌ای علیه غزه، ریختن پسماندهای هسته‌ای نیروگاه ژاپن به دریا با خطرهای زیست محیطی و انسانی سکوت کرده و هیچ احساس مسئولیتی در قبال آنها ندارد؟!!!
دوم آنکه شورای همکاری خلیج فارس در حالی ادعاهایی را علیه ایران مطرح کرده است که از یک سو تهران همواره بر حل اختلافات از طریق گفت وگو تاکید کرده و روابط و همگرایی منطقه‌ای را راهکار حل مشکلات دانسته است لذا رفتار شورا جز شاد سازی دشمنان همگرایی منطقه‌ نتیجه‌ای ندارد. از سوی دیگر امروز مشکل اول منطقه و جهان، جنایات رژیم صهیونیستی و حمایت از فلسطین است و ایجاد مسائل حاشیه‌ای جز بازی در زمین قاتلان مردم فلسطین هیچ نتیجه‌ای به همراه ندارد. امروز اولویت همگان مسئله فلسطین است و شورا نیز به عنوان مجموعه‌ای حاضر در غرب آسیا که مستقیما با این فاجعه انسانی در ارتباط است نمی‌تواند از مسئولیت خود چشم پوشی نماید. در شرایطی که این کشورها چنان که باید در امدادرسانی و کمک به غزه و مقابله با رژیم صهیونیستی و حامیانش اقدامی صورت نداده‌اند، اقدامات انحرافی آنها، قطعا با واکنش منفی ملت‌هایشان و حتی جهان مواجه خواهد شد لذا برای گرفتار نشدن در این وضعیت هم که شده جا دارد تا به جای نسخه نویسی‌های خارج از همگرایی منطقه‌ای و وحدت ساز، به دنبال راهکارهای عملی مبنی بر جبران کم‌کاری‌هایشان در قبال فلسطین باشند. در یک کلام آژانس و شورا باید چشم‌هایشان را شستشو داده و به جای رویکردهای هیجانی و نادرست، مسیر صحیح تعامل و همگرایی با ایران را در پیش گیرند تا بیش از این اعتبار خود را در صحنه جهانی از دست نداده‌‌اند.