یک پیشنهاد به شهرداری برای روزهای برفی

گروه تعاملی الف،   4021217011 ۷ نظر، ۰ در صف انتشار و ۶ تکراری یا غیرقابل انتشار

گروه تعاملی الف - نقی عبدالجوادی دستجردی:

امسال برف کمی در تهران بارید. این برف علاوه بر زیبا کردن شهر تهران باعث شد بخشی از کمبود آب تهران و حومه آن جبران شود. البته دقیقا معلوم نشد چند درصد از کمبود آب تهران جبران شده است. شهرداری هم به وظیفه قدیمی خود عمل کرد و با شن پاشی و نمک پاشی به کمک مردم و خودروها آمد. کاری که سال‌ها است در بسیاری از کشورها منسوخ شده و کشورهای مختلف به روش‌های بهتری مانند ماشین‌های جمع آوری برف و غیره روی آورده‌اند. کاری که با توجه به خشکسالی‌های اخیر می‌تواند بخشی از کمبودها را جبران نماید.

در این میان من در این فکر بودم که چگونه می‌توان از این نعمت خدادادی استفاده بهتری کرد تا هم مشکلات مردم کمتر شود و هم منابع آب تهران غنی‌تر گردد. تا این که در اخبار سیما فیلم برف روبی و حمل برف‌های شهر مسکو را توسط شهرداری آن شهر دیدم. در این فیلم شهرداری مسکو به وسیله کامیون‌هایی، برف را به بیرون شهر حمل می کرد. احتمال دادم این کار هم به خاطر آسانی رفت و آمد مردم و هم برای ذخیره کردن این منبع عظیم آبی می‌باشد. در این فکر بودم که چرا شهرداری تهران این کار را نمی‌کند؟ چند سال پیش یک یادداشت از آقای مسجد جامعی نماینده محترم شورای شهر وقت تهران با عنوان "شهرداری که برف می خرید" در یکی از پایگاه های اینترنتی خواندم و پاسخ سوال خود را گرفتم.  شاید بد نباشد در این جا خوانندگان محترم هم عین نوشته آقای مسجد جامعی را در زیر بخوانند:

چهل و پنج سال پیش در بهمن ماه سال ١٣۵٧ و در چنین روزهایی، «سید جواد شهرستانی»، شهردار تهران وارد مدرسه علوی شد و به دیدار امام خمینی (ره) رفت. او نخستین مدیر بلند پایه‌ای بود که پس از ورود امام به ایران استعفای خود را تقدیم کرد و به انقلاب پیوست.

در مدتی که شهردار بود، خلاقیت‌های فراوانی به خرج داد. به عنوان نمونه گفته‌اند در یکی از روزهای سرد زمستان که برف زیادی باریده بود، او برای برف‌روبی و تمیز کردن معابر شهری، از نمک و شن و ماسه استفاده نکرد بلکه در تصمیمی خلاقانه اعلام کرد که شهرداری، برف را از مردم می‌خرد. به این ترتیب بسیاری از مردم، با شور و شوق، با انواع و اقسام وسایل، برف را از منزل‌ها، کوچه‌ها و خیابان‌ها جمع کرده و برای فروش به پارک ملت (که آن زمان بزرگترین پارک خاورمیانه بود) بردند. برف‌ها در آن جا تبدیل به کوهی شد که علاوه بر از بین بردن انواع و اقسام آفات نباتی و جانوران مضر، زمینه‌ساز آب فراوان و سرسبزی در بهاران شد. زمستان آن سال هم برای شهروندان علاقه‌مند شرایطی فراهم آمد که انواع بازی‌ها و سرگرمی‌های زمستانی را تجربه کنند.

بعد از خواندن نوشته آقای مسجد جامعی با خود فکر کردم چرا شهرداری‌های تهران و شهرستان‌ها حالا که هم امکانات و هم درآمدشان از چهل و پنج سال پیش بیش‌تر شده این کار را نمی‌کنند؟ بعد با خود فکر کردم علاوه بر این کار، کارهای دیگری را هم شهرداری‌ها برای ذخیره منابع آبی باید انجام دهند. اولا سامانه فاضلاب شهری را از سامانه روان آب و سیلاب که در مواقع بارندگی ایجاد می‌شود جدا کنند. هم اکنون بسیاری از پشت بام‌های تهران و شهرستان‌ها به سامانه فاضلاب شهری وصل می‌باشد و آب تولیدی ناشی از باران در پشت بام‌ها در اثر بارندگی وارد فاضلاب شهری می‌شود. شهرداری‌ها می‌توانند به کمک شرکت‌های آب و فاضلاب شهری این رواناب‌ها را جدای از فاضلاب شهری به بیرون شهر هدایت کرده و در آن جا حوضچه‌های تغذیه مصنوعی ایجاد و این آب را از طریق چاه‌های جذبی ایجاد شده در داخل حوضچه‌های تغذیه وارد سفره‌ها و آبخوان های زیرزمینی نمایند.

در کوتاه مدت هم شهرداری ها می توانند به مردم آموزش بدهد برف جلوی منازل و مغازه‌های خود را به جای ریختن داخل جوی‌های آب، به  باغچه‌های کنار پیاده روها یا حتی بوستان‌ها هدایت کنند تا این برف در فرصت ایجاد شده به مرور آب و داخل زمین نفوذ نماید.

به هر حال خشکسالی و کم آبی روز به روز بیشتر می‌شود و این می‌طلبد تا علاوه بر تشویق مردم به صرفه جویی برای افزایش بهره‌وری از آب راه‌های جدیدی پیدا کنیم.