در حالی که هنوز مجلس جدید تشکیل نشده و حتی ترکیب نمایندگان راهیافته به آن کاملا مشخص نیست، تبادل آتش توپخانه برخی اصولگرایان علیه یکدیگر که گاهی با همراهی اصلاح طلبان به نفع یکی از طرفین اصولگرا همراه می شود، آغاز شده و محور این نزاع آتشین نیز نمایندگانی اند که رتبه اول تا سوم تهران را کسب کردهاند و بیش از همه نیز حمید رسایی. البته حملات پردامنه اصلاحطلبان که چندان جای تعجب ندارد و مسبوق به سابقه است که اوج این حمله ها نسبت به رسایی را در مجلس نهم و زمان تصویب برجام مشاهده کردیم اما بخش عجیب ماجرا حملات برخی اصولگرایان و رسانههای این جریان است که بعضا حتی خواستار رد اعتبارنامه رسایی پس از تشکیل مجلس دوازدهم شدهاند!
*توهم ریاست مجلس را دارد!
علنیشدن این اختلافات و نزاعها و جدیتر شدن آن، پس از اعلام نتایج انتخابات مجلس بود؛ جایی که حمید رسایی در واکنش به برگزیدهشدن خود اعلام کرد:
« از مردم تشکر ویژه دارم که فریب بازیهای جریانات سیاسی را نخوردند و فریب شعار وحدت و لیست واحد و اینکه لولویی هست و همه ما را میخورد، نخوردند و انتخاب آگاهانه داشتند. امیدوارم در دوره های بعد شاهد باشیم تا کسانی نتوانند با روابط فامیلی و نزدیک شدن به چهرهها و شخصیتها و کیفکشی بدون اینکه صلاحیت لازم را داشته باشند در عرصه سیاست رشد کنند. مردم خواستار این هستند که در مجلس آینده شعار مبارزه با فقر و تبعیض را در مصوبات و در مشی زندگی شخصی و سیاسی خودمان اعلام کنیم. ما چگونه میتوانیم به مردم تضمین دهیم این تغییر و تحول مورد نظرشان را در مجلس دوازدهم محقق کنیم؟ تغییر هیئت رییسه مجلس و کمیسیون های مجلس و مراکز اصلی مجلس، مردم باید شاهد تغییر و تحول جدی باشند.کسانیکه ۴ سال قبل منتخب اول مردم تهران بودند در این انتخابات دو سوم آرایشان کاهش پیدا کرد و این کاهش دوسومی منتخب اول مجلس یازدهم در این مجلس پیام دارد.»
این سخنان، آغازگر دور تندی از حملات بود و روزنامه جوان در واکنشی بیسابقه، رسایی را فردی متوهم دانست و با انتقاد از او نوشت:
«حمید رسایی در نخستین واکنشی که به انتخاب خود در مجلس داشت، با نوعی حاشیهسازی مکروه و ضدمردمی و در جملاتی متوهمانه که نشان میدهد خود را یک جریان یا چیزی بیش از یک منتخب، تصور کرده است، از همینحالا برای انتخاب رئیس مجلس خطونشان کشید تا نشان دهد نه دغدغه مردم را دارد و نه درکی از خواستههای رهبریمعظم از نمایندگان را و نه چارچوب فکریاش کار و انجام وظایف نمایندگی است و بیشاز هرچیز درگیر توهم قدرت و ریاست شده است. رسایی -ردصلاحیتشده در یکی از دورههای پیشین - اینبار با تکرار واژههایی که شبکههای صهیونیستی اینترنشنال و منوتو در دهان معاندان انداختند، مثل «کیفکشی» و «روابط فامیلی» برخی افراد را «رشدیافته بدون صلاحیت در عرصه سیاست» نامیده است. این حرف، گزاره بسیار دقیق و درستی است، اما مصداق عینی و اول آن خود اوست و باید نشان دهد که مراحل رشد سیاسی خودش چه بوده و از کجا آغاز کرده تا به اینجا رسیده است که در نخستین سخنان پس از انتخاب، همه دغدغههای دلسوزان نظام و رهبریمعظم برای وحدت و انجام وظایف نمایندگی، بدون ورود به حاشیهها را به کنار زده و با یک فرمان تفرقهافکن و توهم قدرت و ریاست مجلس به جلو آمده است. رسایی حتی عنوان «مجلس انقلابی» را که رهبرمعظم انقلاب به مجلس یازدهم دادند، تحقیر و تخریب کرده و راه عبور از این مجلس را هم تغییر رئیسمجلس دانسته است این حد از جسارت و تیکهپرانی به عنوان «مجلس انقلابی» که شخصی مثل رسایی مرتکب شود و پس از انتخاب در یک فرآیند، گمان کند مردم او را انتخاب کردهاند تا رئیس شود و مثلاً جایی از قبیل مرکز پژوهشها را جولانگاه خود قرار دهد، بدون اینکه حتی یک پژوهش علمی و تحقیقاتی در پرونده خود داشته باشد، نباید با سکوت نهادهای انقلاب همراه باشد. رسایی در مغالطهای آشکار کاهش رأی پایین امثال قالیباف را نسبت به دوره قبل، نشانه اقبال به خود اعلام کرده است! درحالیکه رأی مردم در این دوره هم متکثر بود، هم متنوع و هم با میانگین پایینتر رأی نسبت به دوره قبل، و همه اینها موجب پراکندگی رأی مردم شد که اتفاقاً گواهی بر نداشتن مرجعیت سیاسی و حیرت مردم و فقدان آمادگی برای انتخاب یک فهرست واحد بود که این هرچه باشد، از کاسه تفرقهافکنان بیرون میآید.»
*پاسخ کوتاه رسایی و تشکر از سپاه
این حملات پاسخ کوتاه رسایی را بهدنبال داشت و او در توییتی که باز هم موجب واکنشهای متعددی شد، نوشت:
«از فرماندهان عالی سپاه (سردار سلامی و سردار نقدی) و رئیس اطلاعات سپاه (حاج کاظم) سپاسگزارم که در انتخابات این دوره، اجازه دخالت و سوءاستفاده از این نهاد مقدس به نفع یک جریان سیاسی را ندادند و قاطعانه دربرابر معدود قانونشکنان ایستادند. عصبانیت سردبیر روزنامه جوان برایم قابل درک است.»
برخی این اظهارات را وهن سپاه دانستند و معتقدند که اینگونه سخنگفتن فارغ از اختلافات سیاسی برخی اصولگرایان، توهین به نهادی چون سپاه است که خود را درگیر نزاعهای سیاسی نمیکند.
*حضوری که حاشیهساز شد
حاشیههای پیرامون رسایی به این انتقادات و پاسخها ختم نشد و حضور او در برنامه پنجشنبه شب گفتوگوی ویژه خبری صدا و سیما و اظهاراتی که در آن برنامه مطرح کرد، دور جدیدی از حاشیهها را رقم زد. رسایی در بخشی از این گفتوگو، ریشه حملات اخیر به خود را در تمایل عدهای از رسانهها به ریاست محمدباقر قالیباف در مجلس دوازدهم دانست؛ رسانههایی که به گفته حمید رسایی اعضای هیئتمدیره آن عضو شورای ائتلاف نیروهای انقلاب هستند و حتی در موعد انتخابات هم با ارائه لیست توسط دیگر احزاب اصولگرایی مخالفت کردهاند. این حضور در صدا و سیما باعث واکنشهای بسیاری شد و برخی رسانههای اصولگرا که منتقد جدی رسایی بوده و او را رادیکال و تندرو نامیده بودند، به وی تاختند و حتی اقدام صدا و سیما در دعوت از او را هم زیر سوال بردند.
روزنامه فرهیختگان در اینباره نوشت:
«رسایی در گفتوگوی تلویزیونی خود دقیقا اظهاراتی را مطرح کرد و به آن دامن زد که رهبر انقلاب بر اجتناب از صحبتهای اینچنینی صحبت به میان آورده بودند. رسایی در بخش دیگری از صحبتهای خود بار دیگر به اختلافات مطرحشده در میان اصولگرایان اشاره کرد و گفت: «برخی این تعبیر را به کار میبردند که شما کسی نیستید، عددی نیستید، حالا انتخابات تمام شده و مشخص شد همان کسانی که فکر میکردند اینها هیچ عددی نیستند، اتفاقا جزء نفرات اول شدند و همانهایی که فکر میکردند انتخابات را بردهاند در نفرات بعدی قرار گرفتند.» مطرح کردن این اظهارات این گزاره را اثبات میکند که گویا برخی به دنبال عقدهگشایی یا تسویهحساب خود قصد ورود به مجلس دارند و حالا بهارستان فرصت خوبی برای این تسویهحساب در اختیار آنها قرار داده است. رسایی در بخش دیگر، اختلافی که در فضای مجازی به راه افتاده را این بار در رسانه ملی مطرح کرد و گفت: «الان یک سری صفحات مجازی است که اگر نخ آن صفحات مجازی را بگیرید به برخی آدمها میرسد، به کسانی که دنبال رئیس شدن هستند. خبرگزاری تسنیم و روزنامه جوان شروع کردند، انواع فحاشیها را به من وارد کردند؛ بعضیهایشان عضو شورای ائتلاف هستند و نظرشان آقای قالیباف است.» نکته قابل توجه این است که اگر پیش از این اظهاراتی مطرح شده بود درباره اینکه منظور صحبتهای رهبر انقلاب اظهارات رسایی و افراد نزدیک به او بوده، حالا بعد از مطرح کردن این اظهارات میتوان گفت رسایی درست برخلاف صحبتهای رهبری پای این دعواها را از فضای مجازی به رسانه ملی کشاند و اثبات کرد منظور صحبتهای رهبر انقلاب اظهارات اینچنینی او و افراد نزدیک به اوست.»
سایت مشرقنیوز هم در واکنش به این سخنان، تریبوندادن به رسایی را مصداق ایجاد دوقطبی و تلخکردن کام مردم دانست و نوشت:
«رهبر انقلاب اسلامی در دیدار اخیر خود با اشاره به توصیههای مکرر امیرالمؤمنینعلیهالسلام به فرمانداران خود در خصوص رعایت تقوای الهی، یکی از ضرورتهای قطعی برای مسئولان و دستاندرکاران جمهوری اسلامی را تشرّع و پایبندی آنها به مراقبت از حلال و حرام و اجتناب از دروغ و غیبت و تهمت خواندند و افزودند: همچنانکه در امور شخصی موظف به رعایت تقوا هستیم، در محیط سیاسی و کاری هم باید با رعایت تقوا، از محرّمات اجتناب کرد. از این اشاره و تذکر کمسابقه و راهبردی رهبرانقلاب آنهم چند ماه مانده به آغاز به کار مجلس جدید نگذشته بود که حمید رسایی نماینده منتخب تهران در برنامه گفتوگوی ویژه خبری حاضر شد و بر خلاف توصیههای راهبردی معظمله در همراهی مجری و عوامل این برنامه نخستین تلخکامی پساانتخابات را کلید زد تا مهر تاییدی بر ضرورت تذکر علنی رهبر انقلاب باشد.آنچه از رسانه ملی بعید به نظر میرسید این است که با علم به سوء گیری این نماینده منتخب، با سرعتی مثال زدنی پس از بیانات رهبری و تذکر ایشان، تلخ کامی مورد نظر و نگرانی رهبر انقلاب از دریچه رسانه ملی عمومی شد. با توجه به میزانسن طراحی شده در برنامههای گفتوگو محور اخیر سیما، تلقی مصداقی عدم پیروی از تذکرات رهبری، حضور چهرههایی نظیر رسایی، رائفیپور و ثابتی در برنامههای سیما هستند و ضلع دیگر ضد قهرمان این تلخ کامی بزرگ ، رسانه ملی و مدیران معاونت مربوطه هستند. فارغ از اینکه اظهارات رسایی مصداق دمیدن در یک دوقطبی بزرگ در مجلس انقلابی پیشرو است، سحر امامی مجری برنامه در همراهی با مهمانش از خط قرمزهای عرفی سیما عبور کرده و در انتحاری رسانهای، آتش دوقطبی میان رسانهها و مجلس آینده را کلید میزند. اصرار مجری برنامه به تشدید این دوقطبی به حدی بود که حتی حمید رسایی نیز پاسخ یکی از سوالات این مجری را بیپاسخ گذاشت و او برای رسیدن به جواب مورد نظر، به سراغ مهمان دیگر برنامه رفت و البته در آن سو نیز ناکام ماند. این اشتباه از سوی صداو سیما بارها تکرار شده و سوءگیریهایی از این دست برنامههای سیاسی را به انحراف کشاندهاست. نمونه دیگر آن نیز حضور یکی از منبریهای معروف در شب انتخابات بود که او نیز با حمله مستقیم به رئیس مجلس و سپس فراگیرشدن پروژهای آن در فضای مجازی همین خط انحرافی را طی کرد. یا در مورد دیگری در برنامه به افق فلسطین، مجری برنامه با سوالی خارج از محتوای برنامه، رئیس سازمان اوقاف را به سمت موضعگیری از همین جنس و سپس توزیع گسترده آن در فضای مجازی هدایت کرد. با میزانسن طراحی شده در برنامه گفت و گوی ویژه خبری، حمید رسایی، رسانه ملی و مجری برنامه گفتوگوی ویژه خبری وهدایتگرانشان مخاطب تذکر زودهنگام رهبر انقلاب بودهاند. در صورت تکرار چنین محتواهایی در برنامههای سیما که امروز توسط عناصر نزدیک و همفکر با برخی تازهراهیافتگان به مجلس هدایت میشود، حاکمیت بوسیله تریبون رسانه ملی، وارد یک شکاف سیاسی عمیق خواهد شد. آیا مدیران سیما حاضرند با علم به این اتفاق رفتار یکسویه خود را در مورد منتخبانشان در مجلس ادامه دهند؟!»
همچنین روزنامه «صبحنو» هم حضور رسایی در تلویزیون را باورنکردنی دانست و نوشت: « برای بیشتر کسانی که تذکرات صریح رهبر انقلاب خطاب به برخی منتخبان جدید مجلس را شنیده بودند، مشاهده تصویر حمید رسایی روی آنتن زنده شبکه خبر باورکردنی نبود. بلافاصله اولین سوالی که در ذهن آنها قرار گرفت این بود که چگونه یکی از کسانی که در افکارعمومی مخاطب این تذکرات قلمداد شده به فاصله کمتر از ۱۰ ساعت برای تفسیر همین تذکرات به تلویزیون ملی دعوت شده و بدون عقبنشینی از مواضع روزهای گذشتهاش همچنان طلبکارانه پیش میرود. سوال دوم این بود که ممکن است آقایان جبلی، خدابخشی و حتی وحید جلیلی از سخنان رهبر معظم انقلاب بیاطلاع باشند که احتمال آن بسیار پایین است. اگر چنین نیست این سوال پیش میآید که چگونه مدیران صداوسیما به خود اجازه دادند فردی که بیشترین اتهامها را به جریانها و شخصیتهای انقلابی از جمله رئیس قوه مقننه در چند مدت گذشته وارد کرده و از روز ورود به مجلس برای مجلس جدید خط و نشان کشیده و از نظر بخش فراوانی از افکارعمومی از مصادیق تذکر صریح و کمسابقه رهبری است، به برنامهای که قرار بوده به تفسیر سخنان معظمله بپردازد، دعوت میکنند؟ آیا واقعا این مدیران تا این اندازه از فقر در شناخت گفتمان رهبری رنج میبرند یا قصد دارند موازی این گفتمان پروژههای سیاسی خود را پیش ببرند؟ آیا صداوسیمای منصوب رهبری باید برای تفسیر سخنان ایشان از افرادی دعوت کند که سابقه پلاکارد بلند کردن در نقد دفتر رهبری دارند و اکنون بدون اینکه کمترین پشیمانی از رفتارهای گذشته خودشان داشته باشند به مسیر خود ادامه دهد. این از مظلومیت رهبری است که حتی مدیران صداوسیما هم فهم درستی از گفتمان ایشان ندارند و یا در بدترین حالت برای پروژههای سیاسی خود بر هر موضوع دیگری اولویت قائل هستند.»
*پویشی برای رد اعتبارنامه رسایی
نکته جالب این نزاع، جایی است که در خبرگزاری فارس پویشی برای رد اعتبارنامه حمید رسایی در مجلس دوازدهم شکلگرفته که هر چند ماهیت شکلگیری این پویشها بر اساس نظر مخاطبین است اما بر کسی پوشیده نیست که یرخی از این نوع کمپینها به صورت گزینشی مورد توجه قرار می گیرند و بازتاب می یابند.
این انتقادها، ظاهرا باعث اتحادی موقت بین برخی اصولگرایان و اصلاحطلبان علیه کسانی شده که برخلاف پیشبینیها، نتایجی متفاوت را رقم زدهاند. هر چند ماهیت این انتقادها متفاوت و دلایل نیز مختلف اند؛ دلایلی که بعضا نیز فارغ از گرایش های سیاسی درباره ترکیب احتمالی مجلس آینده مطرح می شوند اما در این واقعیت نیز شکی وجود ندارد که برای کمتر کسی قابل باور بودمحمود نبویان و امیرحسین ثابتی و حمید رسایی، بالاتر از محمدباقر قالیبافی بایستند که در سال ۹۸ با بیش از یک میلیون و ۲۰۰ هزار رای، راهی مجلس یازدهم شد و چهار سال بر کرسی ریاست قوه مقننه تکیه زد اما در انتخابات دوازدهمین دوره مجلس و با رقمخوردن مشارکت مشابه دوره گذشته، حدود ۴۵۰ هزار رای را بهدست آورده و یاران نزدیکش هم از رسیدن به خانه ملت بازماندند. بنابراین رسانههای حامی رئیس مجلس و جریان اصلی اصولگرایی، باید ریشهیابی کنند که چرا در مدت ۴ سال تا این حد به ریزش آرا دچار شدهاند؟!
بنابراین هر چند رسایی هم به اشکالاتی دچار بوده و شایسته نقد است. به خصوص اظهارات زودهنگامش درباره تغییرات بزرگ در مجلسی که هنوز شکل نگرفته، اما او از لزوم برهمزدن ساز و کارهای غلط انتخاباتی و لیستبندیهای رایج هم سخن گفت،از بلهقربانگو بودن برخی نمایندگان به صاحبان سرمایه و قدرت انتقاد کرد، از مطالبات ضعفا گفت، نسبت به فساد قدرتمندان گله کرد و حتی از دغدغه خود نسبت به کسانی گفت که پای صندوق نیامدهاند و عملکرد مسئولان را در رقمخوردن شرایط کنونی به باد انتقاد گرفت که تقریبا مورد تاکید تمامی تحلیل های کارشناسی اخیر دغدغه مندان جمهوری اسلامی است.