«مشارکت مردم» و دغدغه جمع «عدالت» و «پیشرفت»‌ و «آزادی»

  4030103067

«مشارکت عموم مردم» در توسعه، توزیع ابزار تولید و خارج شدن انحصار ابزار تولید و توسعه از دست یک گروه یا طبقات محدود، یک عنصر کلیدی است که می‌تواند سه دغدغه‌ی اساسی را همزمان دنبال کند.

عبدالله عبداللهی در تسنیم نوشت: مفاهیم «توسعه» (یا پیشرفت)، «عدالت» و «آزادی»، هر سه اگرچه جذّابند و تقریباً به نحو عام مورد اقبالند، اما آنها که سعی کرده‌اند دقیق‌تر و موشکافانه‌تر به آن بپردازند معمولاً به پارادوکس خورده‌اند.

مثلاً بعضی که به پیشرفت و توسعه اولویت می‌دهند، تاکید بر «تقدم عدالت بر توسعه» را «توزیع فقر» توصیف می‌کنند؛ آنها که عدالت و مشخصاً مقابله با حذف «نابرابری»‌های نابجا را اصل می‌دانند، عدم توجه به نابرابری را حتی اگر به توسعه هم بینجامد، موجب «تحقیر» و «کنترل سیاسی و اجتماعی» طبقات ضعیف توسط فرادستان، «حذف فرصت‌های برابر برای رقابت»، نادیده گرفتن وظیفه‌ی دغدغه‌ی برابر حکومت‌ها نسبت به عموم انسانها و … می‌دانند.

آنها هم که «آزادی» را حاکم بر توسعه و عدالت می‌دانند، معتقدند که تاکید بر حذف نابرابری‌ها، آزادی‌های اساسی انسان‌ها مثل حق مالکیت فرد بر بدن و کار و درآمد و دارایی خودش و … را از او می‌ستاند.

پیرو همین پارادوکس‌ها، منازعات زیادی هم در طول تاریخ اندیشه، و مشخصاً قرن بیستم و بیست و یکم، میان صاحب‌نظران این حوزه صورت گرفته است. از فون هایک و فون میزس و رابرت نوزیک در نولیبرالها تا مایکل سندل و مکینتایر و تیلور و دیگرانی که کم و بیش جماعت‌گرا خوانده می‌شوند، تا برابری خواهانی مانند اسکن‌لن و افرادی مانند جان رالز که لیبرال است اما نظریه عدالت او دوران ساز بوده… و برخی نحله‌ها و تفکرات دیگر.

اما علیرغم این ظاهر پارادوکسیکال در پیگیری همزمان توسعه (یا پیشرفت) و عدالت و آزادی، برخی سعی کرده‌اند بین آنها هماهنگی و همسازی ایجاد کنند. مثلاً جناب رالز یکی از آنهاست. او نهایتا‌ً از دموکراسی با گسترده‌ترین مالکیت ابزار تولید سخن می‌گوید و‌ معتقد است که این امر هم اصول آزادی را محقق می‌کند و هم عدالت را توسعه می‌دهد.  این دیدگاه برخلاف نظر افرادی همچون مارکس است که آنها نیز مالکیت ابزار تولید را عامل نابرابری می‌دانستند اما معتقد بودند که برای خروج از وضعیت نامطلوب باید مالکیت خصوصی حذف شود!

به هر صورت، اینکه باید نظریه‌ای داشته باشیم که بتواند همزمان هم مساله پیشرفت را دنبال کند و هم عدالت و آزادی را پوشش دهد، قطعی است؛ امّا یک امر بدون تردید هم ظاهراً در این میان وجود دارد و آن اینکه «مشارکت عموم مردم» در توسعه، توزیع ابزار تولید و خارج شدن انحصار ابزار تولید و توسعه از دست یک گروه یا طبقات محدود، یک عنصر کلیدی است که می‌تواند سه دغدغه‌ی اساسی پیش گفته شده را همزمان دنبال کند.